لينكستان
موضوعات
























ایسنای سایت
ذکرایام هفته
اعضا

شمارنده
الهی فقط خودت

سایت خاتون
چرا برخي دعاها مستجاب نمي شود؟
امام صادق عليهالسلام: خـداوند مـتعال فـرموده اسـت:
به عزّت و جلال و عظمت و شكوهم سوگند كه من دريغم
مىآيد
در دنيا به دوست خود چيزى دهم كه او را از ياد من غافل كند ؛
زيرا
مىخواهم مرا بخواند تا صدايش را بشنوم.
و كافر را به آرزويش مىرسانم ؛ زيرا از او نفرت دارم
و نمىخواهم مرا بخواند و صدايش را بشنوم .
التمحيص : 33 / 17 منتخب ميزان الحكمة : 200
- نظرات (0)
بزرگترین هدف شیطان

تلاش و تکاپوی اصلی شیطان, غفلت انسان از ذکر و یاد خداوند است و شیطان را از این جهت كه به طور مداوم آدمى را وسوسه مىكند، و به محضى كه انسان به یاد خدا مىافتد پنهان مىشود و عقب مىرود، باز همین كه انسان از یاد خدا غافل مىشود، جلو مىآید و به وسوسه مىپردازد؛ «خناس» خواندهاند.
به فرموده قرآن، شیطان یا ابلیس از نژاد جنّ[1] بوده است كه در جمع فرشتگان عبادت مىكرد؛[2] لکن, تكبّر, جسارت و امتناع وی از پذیرش فرمان خداوند، سرچشمه بدبختىهاى او شد ، به گونهای که از درگاه الهی رانده و مورد لعن و نفرین همگان قرار گرفت؛ او نیز به عزت خدا سوگند یاد کرد كه جز بندگان مخلص خداوند, تمامى افراد بشر را اغوا كند.[3]
در حقیقت شیطان، با وسوسههاى خود قصد گمراه كردن تمام انسانها را داشته و دارد، ولى در برابر مخلصین شكست مىخورد.
تقوى، به معناى خویشتن دارى از گناه است,[4] که برخی آن را خصلتى كه به وسیله آن, فرد خود را از عذاب دور و حفظ میکند, معنا نمودهاند.[5]
تقوى دارای مراتبى است:
1- تقوا از عقائد فاسده و طرق ضلالت که مترادف با ایمان است.
2- تقوا از گناهان کبیره.
3- تقوا از كل گناهان.
4- تقوا از اخلاق فاسده.
5- تقوا از اعمال مكروهه و افعال مذمومه.
6- تقوا از امور بیهوده كه نه فائده دنیوى و نه اخروى دارد؛[6] که هر یک از انسانها بسته به استعداد و درجه ایمانشان میتوانند به هر یک از این مراتب نائل آیند.
اصولاً خمیر مایه تقوى دو چیز است: یاد خدا یعنى توجه به مراقبت دائمى خداوند و حضور او در همه جا و همه حال، و توجه به دادگاه عدل خداوند و نامه اعمالى كه هیچ كار صغیر و كبیرى وجود ندارد, مگر اینكه در آن ثبت مىشود، و به همین دلیل توجه به این دو اصل مبدأ و معاد در سر لوحه برنامههاى تربیتى انبیاء و اولیاء قرار داشته، و تأثیر آن در پاكسازى فرد و اجتماع كاملاً چشمگیر است.[7]
وسوسههاى شیطانى در محیطهاى آلوده، فزونتر مىباشد، که تنها راه نجات از آلودگى در چنین شرایطى، نخست فراهم ساختن سرمایه" تقوى" است ، و سپس" مراقبت" و سرانجام توجه به خویشتن و پناه بردن به خدا، یاد الطاف و نعمتهاى او، و مجازاتهاى دردناك خطاكاران است
وسوسه هاى شیطان، حتمى و دائمی است؛ وی, همچون طواف كنندهاى پیرامون فكر و روح انسان پیوسته گردش مىكند تا راهى براى نفوذ در آن بیابد.[8]
در این میان, تلاش و تکاپوی اصلی شیطان, غفلت انسان از ذکر و یاد خداوند است و شیطان را از این جهت كه به طور مداوم آدمى را وسوسه مىكند، و به محضى كه انسان به یاد خدا مىافتد پنهان مىشود و عقب مىرود، باز همین كه انسان از یاد خدا غافل مىشود، جلو مىآید و به وسوسه مىپردازد؛ «خناس» خواندهاند. [9]
آیات قرآن کریم راه های نفوذ و وسوسه انگیزی شیطان برای انسان را این گونه بیان میدارد:
وسوسههاى شیطان، گاهى از دور است[10]، گاهى از طریق نفوذ در روح و جان انسان،[11] ، گاهى با همنشینى با او،[12] گاهى هم از طریق رابطه و تماس[13]. [14]
وسوسه انگیزی شیطان خاص انسان های سست ایمان و بیدین و یا دین گریز نیست, بلکه شیطان، سراغ انسانهاى با تقوا و مۆمن هم مىرود لکن, پرهیزگاران هنگامى كه وسوسههاى شیطانى، آنها را احاطه مىكند ، به یاد خدا و نعمتهاى بى پایانش، به یاد عواقب شوم گناه و مجازات دردناك خدا، مىافتند.
در این هنگام ابرهاى تیره و تار وسوسه از اطراف قلب آنها كنار مىرود و راه حق را به روشنى مىبینند و انتخاب مىكنند.
وسوسه انگیزی شیطان خاص انسانهای سست ایمان و بیدین و یا دین گریز نیست, بلکه شیطان، سراغ انسانهاى با تقوا و مۆمن هم مىرود لکن, پرهیزكاران هنگامى كه وسوسههاى شیطانى، آنها را احاطه مىكند به یاد خدا و نعمتهاى بى پایانش، به یاد عواقب شوم گناه و مجازات دردناك خدا، مىافتند، در این هنگام ابرهاى تیره و تار وسوسه از اطراف قلب آنها كنار مىرود و راه حق را به روشنى مىبینند و انتخاب مىكنند
اصولاً هر كس در هر مرحلهاى از ایمان و در هر سن و سال گهگاه گرفتار وسوسههاى شیطانى مىگردد، و گاه در خود احساس مىكند كه نیروى محرك شدیدى در درون جانش آشكار شده و او را به سوى گناه دعوت می کند.
این وسوسهها و تحریك ها، مسلّماً در سنین جوانى بیشتر است. وسوسههاى شیطانى در محیط هاى آلوده، فزونتر مىباشد، که تنها راه نجات از آلودگى در چنین شرایطى، نخست فراهم ساختن سرمایه" تقوى" است ، و سپس" مراقبت" و سرانجام توجه به خویشتن و پناه بردن به خدا، یاد الطاف و نعمت هاى او، و مجازات هاى دردناك خطاكاران است. [15]
بنابر آنچه بیان گردید, هر انسانی, در هر مرحله ایمان و تقوا که باشد, نباید از كوچكترین وسوسهى شیطان غافل شود و در هر شرایطی باید به خدا پناه برد و خود را تحت پوشش او قرار دهد ؛ زیرا استعاذه و استمداد از خدا، بهترین راه درمان برای وسوسههاى شیطانى است و یكى از راههاى عصمت انبیاء علیهم السلام، استمداد, توجّه و پناه بردن به خداوند بوده است. [16]
پی نوشت:
[1] . الكهف/50:«
وَإِذْ قُلْنَا لِلْمَلَائِكَةِ اسْجُدُوا لِآدَمَ فَسَجَدُوا إِلَّا إِبْلِیسَ كَانَ مِنَ الْجِنِّ فَفَسَقَ عَنْ أَمْرِ رَبِّهِ .....»
[2] . قرائتى, محسن, تفسیرنور, تهران, مركز فرهنگى درسهایى از قرآن, 1383 ش، ج1، ص 92
[3] . ص/82: « قالَ فَبِعِزَّتِكَ لَأُغْوِیَنَّهُمْ أَجْمَعِین»
[4] . قرائتی, تفسیر نور، پیشین, ج1، ص283
[5] . ر.ک: الطبرسى, فضل بن حسن, مجمع البیان فى تفسیر القرآن, تحقیق: با مقدمه محمد جواد بلاغى, چاپ سوم, تهران, انتشارات ناصر خسرو, 1372ش, ج5، ص 107
[6] . طیب, سید عبد الحسین, اطیب البیان فی تفسیر القرآن, تهران, انتشارات اسلام, چاپ دوم، 1378ش, ج6، ص63
[7] . مكارم شیرازى، ناصر، تفسیر نمونه، چاپ اول، تهران, دار الكتب الإسلامیة، 1374ش, ج23، ص540
[8] . قرائتی, تفسیر نور، پیشین, ج4، صص257 و 258
[9] . موسوى همدانى, سید محمد باقر, ترجمه تفسیر المیزان, قم, دفتر انتشارات اسلامى جامعهى مدرسین حوزه علمیه قم, چاپ پنجم, 1374 ش, ، ج20، ص689
[10] . طه/120:« فَوَسْوَسَ إِلَیْهِ الشَّیْطَانُ قَالَ یَا آدَمُ هَلْ أَدُلُّكَ عَلَى شَجَرَةِ الْخُلْدِ وَمُلْكٍ لَّا یَبْلَى»
[11] . الناس/5: «فِی صُدُورِ النَّاسِ»
[12] . الزخرف/36:« وَمَن یَعْشُ عَن ذِكْرِ الرَّحْمَنِ نُقَیِّضْ لَهُ شَیْطَانًا فَهُوَ لَهُ قَرِینٌ»
[13] . الاعراف/201:« إِنَّ الَّذِینَ اتَّقَواْ إِذَا مَسَّهُمْ طَائِفٌ مِّنَ الشَّیْطَانِ تَذَكَّرُواْ فَإِذَا هُم مُّبْصِرُونَ»
[14] . قرائتی, تفسیر نور، پیشین, ج4، ص258
[15] . مكارم شیرازى، تفسیر نمونه، پیشین, ج7، ص66
[16] .ر.ک: قرائتی, تفسیر نور، پیشین, ج4، صص 258 و257
- نظرات (0)
مصادیقی از گام های شیطان در زندگی

در این نوشتار کوتاه، بدون اینکه بخواهیم خود را درگیر مباحث مقدماتی بنماییم ، می خواهیم یکی از بحث های شیطان شناسی قرآن را مطرح کنیم.
ببینیم که از دیدگاه قرآن مجید این دشمن قسم خورده، چه گام هایی را برای کشاندن ما به ورطه شقاوت و گمراهی برمی دارد، باشد که هشیارانه تر زندگی کنیم.
در قرآن کریم آیات متعددی درباره شیطان وجود دارد. واژه شیطان 63 و جمع آن شیاطین 15 مرتبه و همچنین واژه ابلیس 11 بار در قرآن تکرار شده است.
در فرهنگ اسلامی تردیدی در اینکه مقصود از شیطان همان ابلیس است وجود ندارد. همان موجود معروفی که در قضیه آدم سبب گمراهی آنان شد. اگر دشمنی شیطان تنها به این ماجرا ختم می شد ما آسوده بودیم و مسئله را مربوط به موضوعی تاریخی قلمداد می کردیم. اما از آنجا که به تصریح قرآن شیطان دشمن ما است[1]، لذا لازم است نسبت به موضوع مهم «شیطان شناسی» توجه زیادی را مبذول نماییم.
در این نوشتار کوتاه، بدون اینکه بخواهیم خود را درگیر مباحث مقدماتی بنماییم ، می خواهیم یکی از بحث های شیطان شناسی قرآن را مطرح کنیم، ببینیم که از دیدگاه قرآن مجید این دشمن قسم خورده[2]، چه گام هایی را برای کشاندن ما به ورطه شقاوت و گمراهی برمی دارد، باشد که هشیارانه تر زندگی کنیم.
بحث ما درباره گام های شیطان در قرآن است. ابتدا به 5 آیه ای که تعبیر در آنها تکرار شده توجه کنید:
(1) یَا أَیُّهَا الَّذِینَ امَنُوا لَا تَتَّبِعُوا خُطُوَاتِ الشَّیْطَانِ وَمَن یَتَّبِعْ خُطُوَاتِ الشَّیْطَانِ فَإِنَّهُ یَأْمُرُ بِالْفَحْشَاء وَالْمُنكَرِ وَلَوْلَا فَضْلُ اللَّهِ عَلَیْكُمْ وَرَحْمَتُهُ مَا زَكَا مِنكُم مِّنْ أَحَدٍ أَبَدًا وَلَكِنَّ اللَّهَ یُزَكِّی مَن یَشَاء وَاللَّهُ سَمِیعٌ عَلِیمٌ[3]
اى كسانى كه ایمان آوردهاید، پاى از پى گامهاى شیطان منهید، و هر كس پاى بر جاى گامهاى شیطان نهد [بداند كه] او به زشتكارى و ناپسند وامىدارد، و اگر فضل خدا و رحمتش بر شما نبود، هرگز هیچ كس از شما پاك نمىشد، ولى [این] خداست كه هر كس را بخواهد پاك مىگرداند و خدا [ست كه] شنواىِ داناست.
(2)یَا أَیُّهَا النَّاسُ كُلُواْ مِمَّا فِی الأَرْضِ حَلاَلاً طَیِّباً وَلاَ تَتَّبِعُواْ خُطُوَاتِ الشَّیْطَانِ إِنَّهُ لَكُمْ عَدُوٌّ مُّبِینٌ
اى مردم، از آنچه در زمین است حلال و پاكیزه را بخورید، و از گامهاى شیطان پیروى مكنید كه او دشمن آشكار شماست.[4]
(3) یَاأَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُواْ ادْخُلُواْ فِی السِّلْمِ كَآفَّةً وَلاَ تَتَّبِعُواْ خُطُوَاتِ الشَّیْطَانِ إِنَّهُ لَكُمْ عَدُوٌّ مُّبِینٌ [5][6]
و از میان مردم كسى است كه جان خود را براى طلب خشنودى خدا مىفروشد، و خدا نسبت به [این] بندگان مهربان است.
شیطان همواره تلاش می کند تا انسانها در برابر حق تسلیم نشوند و گردنکشی کنند. تمام کارهای ناپسند که انسان به دعوت شیطان انجام می دهد جلوه ای از عدم سرسپردگی در پیشگاه حق می باشد
(4) وَمِنَ الأَنْعَامِ حَمُولَةً وَفَرْشًا كُلُواْ مِمَّا رَزَقَكُمُ اللّهُ وَلاَ تَتَّبِعُواْ خُطُوَاتِ الشَّیْطَانِ إِنَّهُ لَكُمْ عَدُوٌّ مُّبِینٌ
و [نیز] از دامها، حیوانات باركش و حیوانات كرك و پشم دهنده را [پدید آورد]. از آنچه خدا روزیتان كرده است بخورید، و از پى گامهاى شیطان مروید كه او براى شما دشمنى آشكار است.[7]
معنای لغوی پیروی کردن از گام های شیطان روشن است. از این آیات معلوم می شود که شیطان برای گمراهی ما، گام هایی بر می دارد. اینطور نیست که یک دفعه مۆمنی را ناگهان کافر و بی دین کند.
اصولا گمراه کردن انسان های با ایمان یک فرایند تدریجی و زمان بر است. سخن بر سر اینست که این گام ها چیست و شیطان چگونه ما را گام به گام در مسیر باطل به دنبال خود می کشد
برای تبیین این مسئله ابتدا به سراغ قرآن کریم می رویم. در خود این آیات و یا دنباله آنها اشاره خوبی به مطلب مورد نظر ما شده است. در آیه اول، مسئله امر به فحشا و منکر مطرح شده است.
در سوره انعام هم پس از دستور دادن به خوردن چیزهایی که خدا روزی کرده است، موضوع گام های شیطان مطرح شده است، که معلوم می شود این گام ها در رابطه با خوردنی ها است.
از همه روشن تر در آیه 169 سوره بقره است که در دنباله آیه ای که نقل کردیم می باشد. پس از دستور دادن به خوردن چیزهای حلال، موضوع ممنوع بودن پیروی از گام های شیطان را مطرح کرده است و در دنباله برای تبیین آن می فرماید: « انما یامرکم بالسوء و الفحشاء و ان تقولوا علی الله ما لا تعلمون»: [او] شما را فقط به بدى و زشتى فرمان مىدهد، و [وامىدارد] تا بر خدا، چیزى را كه نمىدانید بربندید.
خلاصه مطالبی که از قرآن کریم برای تبیین مصداقی گام های شیطان استفاده می شود چنین است:
1- خوردن چیزهای حرام
2- در برابر خدا تسلیم نشدن
3- دستور به انجام گناهان کوچک
4- دستور به انجام گناهان بزرگ
5- دعوت به گفتار بدون آگاهی در مسائل دینی
یک یک این موارد را توضیح می دهیم:

مورد اول : كُلُواْ مِمَّا فِی الأَرْضِ حَلاَلاً طَیِّباً وَلاَ تَتَّبِعُواْ خُطُوَاتِ - كُلُواْ مِمَّا رَزَقَكُمُ اللّهُ وَلاَ تَتَّبِعُواْ خُطُوَاتِ الشَّیْطَانِ
اسلام در زمینه مسائل تغذیه دارای یکسری مقررات است که در فقه بیان می شود. تردیدی نیست که تغذیه حلال از دیدگاه اسلام برای سلامت جسم و روح اهمیت زیادی دارد.
خدای متعال در دو مورد پس از مطرح کردن خوردن از حلال «بقره168» و خوردن از رزق الهی «انعام142» از افتادن در مسیر شیطان نهی کرده است. در این موارد پیروی از خطوات شیطان می تواند به معنای خوردن چیزهای حرام باشد.
برداشت دیگری هم در این آیات وجود دارد. برخی از مفسرین نوشته اند: «پیروى از این گامهاى شیطان در حقیقت همان چیزى است كه در آیات دیگر قرآن به دنبال دستور استفاده از غذاهاى حلال ذكر شده است مانند كُلُواْ وَاشْرَبُواْ مِن رِّزْقِ اللَّهِ وَلاَ تَعْثَوْاْ فِی الأَرْضِ مُفْسِدِینَ :" از روزى خدا بخورید و بیاشامید، و [لى] در زمین سر به فساد برمدارید." (بقره- 60)
و مانند كُلُوا مِنْ طَیِّباتِ ما رَزَقْناكُمْ وَ لا تَطْغَوْا فِیهِ" از روزی هاى پاكیزهاى كه به شما ارزانى داشتهایم بخورید، اما در آن طغیان و سركشى ننمائید.» (تفسیر نمونه1/569) در هر حال هر دو برداشت، از گامهای شیطان محسوب می شود.
مورد دوم: ادْخُلُواْ فِی السِّلْمِ كَآفَّةً وَلاَ تَتَّبِعُواْ خُطُوَاتِ الشَّیْطَانِ
شیطان همواره تلاش می کند تا انسانها در برابر حق تسلیم نشوند و گردنکشی کنند.
تمام کارهای ناپسندی که انسان به دعوت شیطان انجام می دهد ، جلوه ای از عدم سرسپردگی در پیشگاه حق می باشد.
مورد سوم: لَا تَتَّبِعُوا خُطُوَاتِ الشَّیْطَانِ وَمَن یَتَّبِعْ خُطُوَاتِ الشَّیْطَانِ فَإِنَّهُ یَأْمُرُ بِالْفَحْشَاء وَالْمُنكَرِ
شیطان، انسانها را به سوء «بقره،169» دعوت می کند. سوء یعنی هر کار زشت[8]. لذا گناهان صغیره- در اصطلاح فقهی اش- از مصادیق سوء است.
همچنین منکر در «نور،21» شامل هر کار زشتی که عقل یا شرع به زشتی آن حکم کنند می شود.[9]
باید به گناهان کوچک اهمیت داد. اگر انسان در مسیر انجام یک گناه کوچک گام بردارد، راه نفوذ شیطان را به نفس خود باز کرده است و لذا در دفعات بعد کار شیطان ساده تر خواهد شد.
بر اساس روایات، ارتکاب گناهان کوچک زمینه فرد را برای انجام گناهان بزرگتر آماده می کند. از امام رضا(علیه السلام) روایت است که: « الصغائر من الذنوب طرق الی الکبائر و من لم یخف الله فی القلیل لم یخفه فی الکثیر»[10]: گناهان کوچک راهی منتهی به گناهان بزرگ هستند و کسی که از خدا در انجام اندک گناهی پروا ندارد، در انجام گناه بسیار نیز باکی نخواهد داشت.
مورد چهارم: فَإِنَّهُ یَأْمُرُ بِالْفَحْشَاء وَالْمُنكَرِ
شیطان، انسان را به فحشا دعوت می کند. گناهان بسیار زشت - چه گفتاری باشد چه کرداری - را فحشا می گویند: «الْفُحْشُ و الْفَحْشَاءُ و الْفَاحِشَةُ: ما عظم قبحه من الأفعال و الأقوال[11]» البته در آیه سوره بقره چون بحث گفتار (ان تقولوا علی الله) از فحشا جدا شده است، ممکن است خصوص گناهان رفتاری - در برابر گناهان گفتاری - مراد باشد.
مرحوم علامه در المیزان چنین برداشتی دارند: «سوء و فحشاء در انجام عمل مصداق پیدا مىكند، در مقابل آن دو، قول بدون علم است كه مربوط به زبان است و از این مىفهمیم كه دعوت شیطان منحصر است در دعوت به عملى كه یا سوء است و یا فحشاء در دعوت به گفتن سخن بدون علم و دلیل.[12]»
گناهان کبیره از مصادیق فحشا می باشد. این واژه مخصوصاً درباره گناهان جنسی معروف کاربرد دارد.
معنای لغوی پیروی کردن از گامهای شیطان روشن است. از این آیات معلوم می شود که شیطان برای گمراهی ما، گامهایی بر می دارد. اینطور نیست که یک دفعه مۆمنی را ناگهان کافر و بی دین کند. اصولا گمراه کردن انسانهای با ایمان یک فرایند تدریجی و زمان بر است
مورد پنجم: وان تقولوا علی الله ما لا تعلمون
یکی از مسائلی که قرآن روی آن تاکید دارد و در آیه 169 سوره بقره آن را یکی از خطوات شیطان می داند ،اینست که افراد بدون علم و آگاهی مطلبی را به خدا نسبت دهند.[13]
تمام سخنان غیر کارشناسی - که متأسفانه در جامعه ما هم زیاد است - در باره مسائل دینی مصداق همین بحث است. چرا افرادی که آگاهی کافی در مسائل دینی ندارند به خود جرأت می دهند که مطلبی را به خدا نسبت دهند؟
به نظر ما گام های شیطان شامل همه کارهایی که انسان را به سمت باطل و گمراهی می کشاند ، می باشد و مواردی که از قرآن کریم ذکر شد[14]، مصادیقی برجسته برای این این مطلب است.
در روایات اهل بیت(علیهم السلام) سوگندهای باطل و غلط از مصادیق خطوات الشیطان محسوب شده است.[15] از همین روست که برخی از مفسران معاصر برای تبیین موضوع مذکور به ذکر مثالهای متعارف همانند معاشرت با گنهکاران و شرکت در مجالس گناه و فکر گناه پرداخته اند.[16]
در این یادداشت کوتاه تلاش کردیم که با دقت در آیات مربوط به « خطوات الشیطان» به برخی از مصادیق مهم بحث اشاره کنیم. امید است که با یاری خدای متعال، هرگز در مسیر شیطانی گامی برنداریم.
پی نوشت ها:
[1] - فاطر6: ان الشیطان لکم عدو فاتخذوه عدوا : در حقیقت، شیطان دشمن شماست، شما [نیز] او را دشمن گیرید. ونیز یس60؛ اسراء53؛ یوسف5
[2] -ص82
[3]- نور21
[4] - بقره168
[5 و 6] - بقره208
[7]- انعام142
[8]- معجم مقائیس اللغه3/113
[9]- مفردات راغب823
[10] - بحارالانوار73/353
[11] - مفردات راغب626
[12] - ترجمه تفسیر المیزان1/634
[13] - از جمله اعراف28؛33؛169
[14] - از برخی دیگر از آیات هم ممکن است بتوان مصادیقی دیگر به دست آورد: زخرف26- ابراهیم22
[15] - تفسیر نورالثقلین1/152
[16] - تفسیر نمونه14/413
- نظرات (0)
مدخلهای اصلی ورودی شیطان

در میان دشمنانی که برای افراد در مراحل زندگی وجود دارد، شاید بتوان شیطان را به عنوان اصلی ترین و قوی ترین دشمنان نام برد که خداوند متعال از او به دشمن آشکار نام برده است و فرموده: (یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا ادْخُلُوا فِی السِّلْمِ كَافَّةً وَ لا تَتَّبِعُوا خُطُواتِ الشَّیْطانِ إِنَّهُ لَكُمْ عَدُوٌّ مُبینٌ : اى كسانى كه ایمان آوردهاید، همگى به اطاعت [خدا] درآیید، و گامهاى شیطان را دنبال مكنید كه او براى شما دشمنى آشكار است (البقرة : 208)
شیطان این دشمن دیرینه انسان که به عزت پروردگار قسم خورده همه ی انسانها را بفریبد، به اذن خداوند در عرصه ابتلاء و آزمایش انسان مهمترین مانع در جهت قرب ربوبی می باشد. شناخت این دشمن و راه های نفوذش در زندگی از اصلی ترین وظایف هر مسلمانی است که متأسفانه مداخله و تدلیس شیطانی غالباً مورد غفلت قرار می گیرد.
در این مقاله به بررسی برخی از کمین گاه ها و راه های ورود شیطان به زندگی انسان می پردازیم ، تا نفوذگاه های شیطان شناخته شود و مقابله با او نیز امکان پذیر گردد.
1ـ چشم
شیطان از شما می خواهد که مدیریت و کنترلی بر چشم های خود نداشته باشید و بی پروا به همه جا نگاه کنید اما هیچ گاه به شما نمی گوید که نگاه حرام مهمترین عامل برای گرفتار شدن آدمی در دام گناه و معصیت و سبب اندوه و حسرت فروان می شود و به همین دلیل خداوند متعال در سوره نور رابطه تنگاتنگی میان حفظ و کنترل چشم و پاکدامنی قرار داده است و فرموده:
«قُلْ لِلْمُۆْمِنینَ یَغُضُّوا مِنْ أَبْصارِهِمْ وَ یَحْفَظُوا فُرُوجَهُمْ ذلِكَ أَزْكى لَهُمْ إِنَّ اللَّهَ خَبیرٌ بِما یَصْنَعُون: به مردان با ایمان بگو: «دیده فرو نهند و پاكدامنى ورزند، كه این براى آنان پاكیزهتر است، زیرا خدا به آنچه مىكنند آگاه است.»(النور: 30)
2ـ زبان
شیطان از شما می خواهد که هر حرفی را که دوست دارید به زیان بیاورید، اما هیچ گاه به شما نمی گوید که این کار سبب بروز بسیاری از اختلاف ها و دشمنی ها در میان شما می شود و به همین خاطر خداوند متعال دستور می دهد که:
«وَ قُلْ لِعِبادی یَقُولُوا الَّتی هِیَ أَحْسَنُ إِنَّ الشَّیْطانَ یَنْزَغُ بَیْنَهُمْ إِنَّ الشَّیْطانَ كانَ لِلْإِنْسانِ عَدُوًّا مُبیناً»
و به بندگانم بگو: آنچه را كه بهتر است بگویند، كه شیطان میانشان را به هم مىزند، زیرا شیطان همواره براى انسان دشمنى آشكار است.(الإسراء : 53)
شیطان دهان خود را بر قلب آدمی نهاده، اگر به یاد خدا باشد دور می شود و اگر خدا را فراموش کرده باشد، قلب را در اختیار خود می گیرد
3ـ قلب
در شرح دعای هفدهم صحیفه ی سجادیه در ارتباط با شیطان به این عبارت رسیدیم:
«پروردگارا در قلب های ما مدخل و راه ورودی برای شیطان قرار نده و در آن چه نزد ماست برایش منزل و جایگاهی فراهم نکن.»
آیات بسیاری از قرآن کریم به قلب پرداخته و از جمع بندی آن ها و نیز سخنانی که ائمه معصومین علیهم السلام فرموده اند به این حقیقت می رسیم که خداوند قلب را به عنوان مرکز فرماندهی انسان و پایگاهی برای دریافت پیام ها و دعوت های انبیاء الهی و شکل گیری ایمان قرار داده است .پس هر نوع اختلالی که در آن ایجاد شود سعادت و رستگاری شخص را مورد تهدید قرار خواهد داد.
در آیه 46 سوره حج می فرماید:
آیا در زمین سیر و سیاحت نمی کنند در حالی که برایشان قلب هایی است که به آن تعقل نمایند و گوش هایی که به وسیله ی آن ها بشنوند.
همانا چشم هایشان نابینا نیست ، لکن قلب هایی که در سینه دارند تاریک و کور بوده. (از درک حقایق ناتوان می باشند)
در این آیه ی شریفه هم کاربرد عقل روشن شده و هم آسیبی که آن را تهدید می کند. در واقع کار قلب تعقل بوده و هرگاه در اثر مشکلی از کار بیافتد دیده ها و شنیده ها را نیز به درستی تحلیل نمی کند و لذا انسان با وجود داشتن چشم و گوش از دیدن و شنیدن عاجز می ماند.

قلب ها ممکن است دچار بیماری شوند:
«در قلب های آن ها بیماری است و خداوند بر مرض ایشان بیفزود و برای آنان عذاب دردناکی است به سبب آن که تکذیب می کردند.» (بقره/10)
قلب ها ممکن است مستحق آن شوند که خداوند بر ایشان مهر زند:
«خداوند دل های ایشان را مهر نموده و پرده بر گوش و چشم هایشان نهاد و برای آن ها عذاب دردناکی خواهد بود.» (بقره/70)
قلب ها می توانند دچار قساوت گردند:
«پس وای بر فساوت قلب آن ها نسبت به ذکر خدا» (زمر/22)
و ...
و اما این مشکلات از آن جا پدید می آید که شیطان به قلوب افراد نفوذ کرده و القائات خود را آغاز می نماید، لکن این نفوذ و داخل شدن شیطان در شرایط خاصی صورت می پذیرد ، یعنی زمانی که فرد مداخل و دروازه های قلب خویش را به روی این دشمن آشکار باز گذاشته باشد:
«تا آن که خداوند القائات شیطان را وسیله ی آزمایش کسانی قرار دهد که به بیماری نفاق و کفر مبتلا گردیده اند و سنگ دل و سرسخت شده اند و البته ستمکاران دچار شقاوتی عمیق و دور از نجات می باشند.» (حج/53)
از جمله عواملی که شیطان را به طمع انداخته و زمینه ی ورودش به قلب را فراهم می کند:
1ـ عادات ناپسند و ارتکاب معاصی می باشد. در روایت هست که:
«اگر قلب ایشان فروتن باشد شیطان به او نزدیک نمی شود و از نشانه های این خصلت چشم فرو بستن و قطع علایق دنیوی است.» (ارشاد القلوب/ج1/ص296)
در قلب های آن ها بیماری است و خداوند بر مرض ایشان بیفزود و برای آنان عذاب دردناکی است به سبب آن که تکذیب می کردند
2ـ عامل دیگر، غفلت از یاد خداست. در روایت آمده:
«بر هر قلبی از قلوب مردم شیطانی هست که هرگاه آن قلب به یاد خدا باشد ، شیطان از وی دور می شود و هرگاه به یاد خدا نباشد، آن شیطان نزدیک شده و او را با وسوسه گمراه می کند.» (ارشاد القلوب/ج1/ص140)
چگونه می توان دریچه ی قلب را بر روی شیطان بست؟
پاسخ این سوال را در روایتی از پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله می یابیم:
«شیطان دهان خود را بر قلب آدمی نهاده، اگر به یاد خدا باشد دور می شود و اگر خدا را فراموش کرده باشد، قلب را در اختیار خود می گیرد.» (ترجمه ی بحار ج67 و 68/ج1/ص50)
آری به هر میزان که آدمی بیشتر به یاد خداوند باشد ابلیس نیز کمتر روزنه ای برای ورود به قلب او پیدا می کند.
«ألا بذکرلله تطمئن القلوب» (رعد/28)
در تفسیر علی بن ابراهیم آمده که: «ذکر الله در این آیه امیرالمومنین علی و سایر ائمه علیهم السلام میباشند.» (نورالثقلین/ج2/ص510) بی تردید امروز مولای ما امام عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف، مصداق اصلی این «ذکر» و یاد خدا بوده و ما همچون همیشه با توسل و تمسک به آن بزرگوار دروازه های قلوبمان را در مقابل نفوذ شیطان محافظت می نماییم.
- نظرات (0)
دوستان و دشمنان شیطان

از آنجا که انسان موجودی است ذاتاً طالب کمال نهایی و سعادت ابدی و همیشه در اندیشه شناخت کمال ابدی و نهایی و راههای وصول به آن و نیز شناخت موانع نیل به آن و کیفیت برطرف کردن آنهاست و نیز از آنجا که شیطان را یکی از موانع مهم در راه نیل به کمال نهایی خود میداند، همیشه سعی دارد تا این موجود پلید را به خوبی شناخته، راههای مبارزه با او را نیز بشناسد. از این رو در هر جا سخن از شیطان بوده، سۆالات متعددی نیز درباره او مطرح شده است. در این مجال به برخی از این سۆالات پاسخ داده میشود.
معنای لغوی شیطان
شیطان از ماده «شطن» مأخوذ است، بر وزن «فیعال»، به معنای دور از حق، بعید از رحمت خداوند، هلاک شده، بدخوی، سختدل، سرکش نافرمان است. بدین معنا که شیطان موجودی است که از رحمت و لطف خداوندی دور و متباعد است.
شناخت ویژگیهای شیطان
قرآن کریم برای شناخت این موجود شریر او را با صفاتی چون «رجیم»، «مرید»، «وسوسهگر»، «عدو»، «مضل» و «خناس» توصیف نموده است.
«رجیم»: بر وزن «فعیل» به معنای «رجم شده و مطرود» است. منظور از شیطان رجیم، موجودی است که از درگاه الهی دور و مطرود است.
«مرید»: واژه مرید در اصل به معنای سرزمین بلندی است که خالی از هرگونه گیاه باشد. منظور از «مرید» کسی است که از هرگونه خیر و سعادت دور بوده، شخص سرکش، متمرد و ظالم است. این صفت در شیطان همیشگی و مستمر است.
«وسوسهگر»: وسوسه به معنای صدایی آراسته ، نجوایی آهسته است. همچنین به معنای خطور افکار زشت درون است و در اصل به معنای صدای زیورآلات زنان و صدای آهسته میباشد.
شیطان وسوسههای زیادی دارد به گونهای که اگر مقابل یکی از آنها دلیلی بیاوری از دری دیگر وارد میشود و وسوسهای تازه مطرح میکند و انسان هرگز نمیتواند از وسوسههای او در امان بماند مگر اینکه به درگاه الهی پناه برد و به قدرت و نیروی او چنگ زند.
«دشمن»: از ویژگیهای بارز شیطان دشمنی با آدم (علیه السلام) و فرزندان اوست. قرآن کریم بارها او را با لفظ «عدو مبین» معرفی کرده و تأکید دارد که او را دشمن خود بدانیم.
بر اساس آیات قرآن نیز «مخلَصین» در شمار گروهی هستند که شیطان قدرت فریب آنان را ندارد و بزرگترین دشمن او به حساب میآیند: «قالَ رَبِّ بِما أَغْوَیْتَنی لَأُزَیِّنَنَّ لَهُمْ فِی الْأَرْضِ وَ لَأُغْوِیَنَّهُمْ أَجْمَعینَ*إِلاَّ عِبادَكَ مِنْهُمُ الْمُخْلَصین». گفت: پروردگارا، به سبب آنكه مرا گمراه ساختى، من [هم گناهانشان را] در زمین برایشان مىآرایم و همه را گمراه خواهم ساخت*مگر بندگان خالص تو از میان آنان را»
دوستان شیطان
«یَا بَنِی آدَمَ لاَ یَفْتِنَنَّكُمُ الشَّیْطَانُ كَمَا أَخْرَجَ أَبَوَیْكُم مِّنَ الْجَنَّةِ یَنزِعُ عَنْهُمَا لِبَاسَهُمَا لِیُرِیَهُمَا سَوْءَاتِهِمَا إِنَّهُ یَرَاكُمْ هُوَ وَقَبِیلُهُ مِنْ حَیْثُ لاَ تَرَوْنَهُمْ إِنَّا جَعَلْنَا الشَّیَاطِینَ أَوْلِیَاء لِلَّذِینَ لاَ یُۆْمِنُونَ» ؛ «اى فرزندان آدم، زنهار تا شیطان شما را به فتنه نیندازد چنان كه پدر و مادر شما را از بهشت بیرون راند، و لباسشان را از ایشان بركَند، تا عورتهایشان را بر آنان نمایان كند. در حقیقت، او و قبیلهاش، شما را از آنجا كه آنها را نمىبینید، مىبینند. ما شیاطین را دوستان كسانى قرار دادیم كه ایمان نمىآورند.» (اعراف/27)
در این آیه شریفه خداوند فرزندان آدم را مخاطب قرار میدهد و آنها را از شر شیطان برحذر میدارد و خاطرنشان میکند که فرزندان آدم باید از سرگذشت پدر خود، آدم (علیه السلام)، عبرت گیرند و فریب شیطان را نخورند.
پس از این بیان مطلبی را عنوان میکند که موجب هوشیاری و احتیاط بیشتر انسان گردد و آن اینکه شیطان و گروه او، شما را میبیند از جایی که شما آنها نمیبینید.
شیطان دشمنی خطرناک است؛ انسان او را نمیبیند ولی او انسان را میبیند و با تمام قدرت وسوسه میکند و فریب میدهد. معلوم است که مقابله با چنین دشمنی دشوار است و مراقبت و هوشیاری بسیاری میطلبد.

در پایان آیه از رابطه نزدیک میان شیطان و کافران خبر میدهد و اینکه خداوند، شیاطین را دوستان کسانی قرار داده که ایمان نیاوردهاند.
کافران و مجرمان، دوستان شیاطین هستند چون از آنها پیروی میکنند و به حرف آنها گوش میدهند و از راه خدا بازایستادهاند.
پس از این بیان، در چند آیه بعد، مردم را به دو گروه تقسیم میکند: گروهی که هدایت یافتهاند و گروهی که سزاوار گمراهی هستند و گمراهان را دوستان شیطان معرفی میکند: فَرِیقًا هَدَى وَفَرِیقًا حَقَّ عَلَیْهِمُ الضَّلاَلَةُ إِنَّهُمُ اتَّخَذُوا الشَّیَاطِینَ أَوْلِیَاء مِن دُونِ اللّهِ وَیَحْسَبُونَ أَنَّهُم مُّهْتَدُونَ ؛ [در حالى كه] گروهى را هدایت نموده، و گروهى گمراهى بر آنان ثابت شده است، زیرا آنان شیاطین را به جاى خدا، دوستان [خود] گرفتهاند و مىپندارند كه راهیافتگانند.»(اعراف/30)
اگر کسی با وجود سابقه فطرت و دعوت پیامبران، راه شیطان را انتخاب نمود، سزاوار گمراهی و بدبختی است و باید هلاک شود؛ زیرا او برخلاف روح هستی و نظام آفرینش و برخلاف فطرت عمل کرده و باطل را بر حق ترجیح داده است.
جالب اینکه افراد گمراه، خود را هدایتیافته میشمارند. البته این قاعدهای کلی است که پیروان ادیان باطل و گمراهان، آنچنان در باطل خود ذوب شدهاند که خود را هدایتشده و برحق میدانند و این بدترین حالت برای یک انسان است که گمراه باشد ولی خود را در راه راست بداند و دست به کار زشت زند و گمان کند که کار خوب انجام داده است:
«قُلْ هَلْ نُنَبِّئُكُمْ بِالْأَخْسَرِینَ أَعْمَالًا * الَّذِینَ ضَلَّ سَعْیُهُمْ فِی الْحَیَاةِ الدُّنْیَا وَهُمْ یَحْسَبُونَ أَنَّهُمْ یُحْسِنُونَ صُنْعًا »؛ «بگو: «آیا شما را از زیانكارترین مردم آگاه گردانم؟» * [آنان] كسانىاند كه كوشششان در زندگى دنیا به هدر رفته و خود مىپندارند كه كار خوب انجام مىدهند.»(کهف/103 و 104)
دشمنان شیطان
در حدیثی از پیامبر (صلی الله علیه و آله) وارد شده است که حضرت از شیطان پرسیدند که دشمنانت کیانند؟ بعد از ذکر نام پیامبر (صلی الله علیه و آله) از عالم عامل، حامل قرآن، مۆذن، دوستان فقرا و ایتام، شخص مهربان، ناصح، دائم الوضو، بخشنده، خوش خلق، پاکدامن، جوان عابد، پادشاه عادل و دعاکننده به خیر و نیکی به عنوان دشمنان خود نام میبرد.
بر اساس آیات قرآن نیز «مخلَصین» در شمار گروهی هستند که شیطان قدرت فریب آنان را ندارد و بزرگترین دشمن او به حساب میآیند: «قَالَ رَبِّ بِمَآ أَغْوَیْتَنِی لأُزَیِّنَنَّ لَهُمْ فِی الأَرْضِ وَلأُغْوِیَنَّهُمْ أَجْمَعِینَ
* إِلاَّ عِبَادَكَ مِنْهُمُ الْمُخْلَصِینَ ؛
گفت: «پروردگارا، به سبب آنكه مرا گمراه ساختى، من [هم گناهانشان را] در زمین برایشان مىآرایم و همه را گمراه خواهم ساخت * مگر بندگان خالص تو از میان آنان را.» (حجر/39 و 40)
ویژگیهای فریب و نفوذ شیطان
فریب و نفوذ شیطان دارای پیچیدگی و طراحیهای عجیب است و در آیات قرآن به چگونگی آنها اشاره شده است:
گام به گام بودن: شیطان به صورت تدریجی و گام به گام انسان را فریب میدهد و از همین رو در قرآن تأکید شده که از گامهای شیطان پیروی نکنید:
«وَلاَ تَتَّبِعُواْ خُطُوَاتِ الشَّیْطَانِ إِنَّهُ لَكُمْ عَدُوٌّ مُّبِینٌ »؛ «اى مردم، از آنچه در زمین است حلال و پاكیزه را بخورید، و از گامهاى شیطان پیروى مكنید كه او دشمن آشكار شماست.»(بقره/168)
«دشمن»: از ویژگیهای بارز شیطان دشمنی با آدم (علیه السلام) و فرزندان اوست. قرآن کریم بارها او را با لفظ «عدو مبین» معرفی کرده و تأکید دارد که او را دشمن خود بدانیم
نرمافزاری بودن: فریبهای شیطان اغلب از طریق تصرف در ادراکات، احساسات و تفکر ماست. او هیچگاه نمیتواند دست، پا و دیگر اعضای بدن ما را مهار کند و یا دست شخصی را از انجام کار خیر به صورت فیزیکی بگیرد و یا او را به طرف کالا و اجناس در خانه یا بازار ببرد و مجبور به دزدی و یا گرفتن رشوه نماید.
همهجانبه بودن: تهاجم شیطان بر انسان همهجانبه است و او به طور دائم در اطراف انسان گردش میکند تا شاید روزنه نفودی بیابد. انسان باید از جنبههای مختلف خود را مواظبت نماید چرا که شیطان با تأکید گفته است:
«ثُمَّ لآتِیَنَّهُم مِّن بَیْنِ أَیْدِیهِمْ وَمِنْ خَلْفِهِمْ وَعَنْ أَیْمَانِهِمْ وَعَن شَمَآئِلِهِمْ وَلاَ تَجِدُ أَكْثَرَهُمْ شَاكِرِینَ »؛ «آن گاه از پیش رو و از پشت سرشان و از طرف راست و از طرف چپشان بر آنها مىتازم، و بیشترشان را شكرگزار نخواهى یافت.»(اعراف/17)
- نظرات (0)
- ««123456789101112131415161718192021222324252627282930313233343536373839404142434445464748495051525354555657585960616263646566676869707172737475767778798081828384858687888990919293949596979899100101102103104105106107108109110111112113114115116117118119120121122123124125126127128129130131132133134135136137138139140141142143144145146147148149150151152153154155156157158159160161162163164165166167168169170171172173174175176177178179180181182183184185186187188189190191192193194195196197198199200201202203204205206207208209210211212213214215216217218219220221222223224225226227228229230231232233234235236237238239240241242243244245246247248249250251252253254255256257258259260261262263264265266267268269270271272273274275276277278279280281282283284285286287288289290291292293294295296297298299300301302303304305306307308309310311312313314315316317318319320321322323324325326327328329330331332333334335336337338339340341342343344345346347348349350351352353354355356357358359360361362363364365366367368369370371372373374375376377378379380381382383384385386387388389390391392393394395396397398399400401402403404405406407408409410411412413414415416417418419420421422423424425426427428429430431432433434435436437438439440441442443444445446447448449450451452453454455456457458459460461462463464465466467468469470471472473474475476477478479480481482483484485486487488489490491492493494495496497498499500501502503504505506507508509510511512513514515516517518519520521522523524525526527528529530531532533534535536537538539540541542543544545546547548549550551552553554555556557558559560561562563564565566567568569570571572573574575576577578579580581582583584585586587588589590591592593594595596597598599600601602603604605606607608609610611612613614615616617618619620621622623624625626627628629630631632633634635636637638639640641642643644645646647648649650651652653654655656657658659660661662663664665666667668669670671672673674675676677678679680681682683684685686687688689690691692693694695696697698699700701702703704705706707708709710711712713714715716717718719720721722723724725726727728729730731732733734735736737738739740741742743744745746747748749750751752753754755756757758759760761762763764765766767768769770771772773774775776777778779780781782783784785786787788789790791792793794795796797798799800801802803804805806807808809810811812813814815816817818819820821822823824825826827828829830831832833834835836837838839840841842843844845846847848849850851852853854855856857858859860861862863864865866867868869870871872873874875876877878879880881882883884885886887888889890891892893894895896897898899900901902903904905906907908909910911912913914915916917918919920921922923924925»»