لينكستان
موضوعات
























ایسنای سایت
ذکرایام هفته
اعضا

شمارنده
الهی فقط خودت

سایت خاتون
خدایا شکرت
خدایا شکرت
یکسال زیباو پراز برکت به همراه زیبا ترین کلام ها برایم
سپری شد و تنها گواه این برکت وجود نازنین تو در تک تک
ثانیه های عمر من است
امروز چهارشنبه 11 دی 1392 تولد یکسالگی وب من است
- نظرات (0)
نقطه های نورانی امید در قرآن
1.. «قُلْ یا عِبادِیَ الَّذینَ أَسْرَفُوا عَلى أَنْفُسِهِمْ لا تَقْنَطُوا مِنْ رَحْمَةِ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ یَغْفِرُ الذُّنُوبَ جَمیعاً إِنَّهُ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحیم»؛[1] بگو: «اى بندگان من که بر خود اسراف و ستم کردهاید! از رحمت خداوند ناامید نشوید که خدا همه گناهان را مىآمرزد؛ زیرا او بسیار آمرزنده و مهربان است.
دقت در تعبیرات این آیه نشان مىدهد که از امیدبخشترین آیات قرآن مجید نسبت به همه گنهکاران است، شمول و گستردگى آن به حدى است که طبق روایتى امام على(علیه السلام) در تمام قرآن آیهاى وسیعتر از این آیه نیست: «ما فى القرآن آیة اوسع من یا عِبادِیَ الَّذِینَ أَسْرَفُوا».[2] دلیل آن نیز روشن است؛ زیرا:
1-1. تعبیر به «یا عبادى» (اى بندگان من) آغازگر لطفى است از ناحیه پروردگار.
1-2. تعبیر به «اسراف» به جاى «ظلم و گناه و جنایت» نیز لطف دیگرى است.
1-3. تعبیر به «عَلى أَنْفُسِهِمْ» که نشان مىدهد گناهان آدمى همه به خود او باز مىگردد، نشانه دیگرى از محبت پروردگار است، همانگونه که یک پدر دلسوز به فرزند خویش مىگوید اینهمه بر خود ستم مکن.
1-4. تعبیر به «لا تقنطوا» (مأیوس نشوید) با توجه به اینکه «قنوط» در اصل به معناى مأیوس شدن از خیر است، به تنهایى دلیل بر این است که گنهکاران نباید از لطف الهى ناامید شوند.[3]
2. «وَ بَشِّرِ الَّذینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ أَنَّ لَهُمْ جَنَّاتٍ تَجْری مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهارُ کُلَّما رُزِقُوا مِنْها مِنْ ثَمَرَةٍ رِزْقاً قالُوا هذَا الَّذی رُزِقْنا مِنْ قَبْلُ وَ أُتُوا بِهِ مُتَشابِهاً وَ لَهُمْ فیها أَزْواجٌ مُطَهَّرَةٌ وَ هُمْ فیها خالِدُونَ»؛[4] به کسانى که ایمان آورده، و کارهاى شایسته انجام دادهاند، بشارت ده که باغهایى از بهشت براى آنها است که نهرها از زیر درختانش جاری است. هر زمان که میوهاى از آن، به آنان داده شود، مىگویند: «این همان است که قبلاً به ما روزى داده شده بود. (ولى اینها چقدر از آنها بهتر و عالیتر است.)» و میوههایى که براى آنها آورده مىشود، همه (از نظر خوبى و زیبایى) یکسانند. و براى آنان همسرانى پاک و پاکیزه است، و جاودانه در آن خواهند بود.
خداوند در این آیه کسانى را که ایمان و عمل صالح داشته باشند به چهار نعمت بهشتى مژده مىدهد. البته حقیقت نعمتهاى بهشتى براى ما روشن نیست، ولى براى تفهیم نسبى و ترسیم دورنمایى از آن، در قرآن و احادیث، نعمتهاى بهشتى را با نعمتهاى این دنیا مقایسه مىکند و با زبانى که براى ما قابل فهم باشد آنها را مىآورد.
آن چهار نعمتى که خداوند در این آیه به عنوان پاداش ایمان و عمل صالح به ذکر آنها پرداخته، عبارتاند از:
2-1. باغهایى که از زیر درختان آن نهرها جارى است: جریان آب علاوه بر اینکه درختان و گلها و گیاهان را سیراب مىکند، خود یک حالت چشم نواز و با صفایى دارد که به تنهایى براى یک تماشاگر لذت بخش است، در بهشت نیز این لذت وجود دارد.
2-2. میوههاى بهشتى: بهشتیان از میوههاى گوناگونى استفاده خواهند کرد. یکى از خصوصیات میوههاى بهشتى این است که آنها نوع نامرغوب ندارند.
2-3. همسران پاکیزه: در بهشت همسرانى داده خواهد شد که از هر گونه پلیدى و زشتى پاک و پاکیزهاند و انسان از دیدن آنها و زندگى با آنها لذت زاید الوصفى مىبرد. اینها همان حوریان هستند که ذکر آنها در آیات قرآن آمده است.
2-4. جاودانگى در بهشت: هر نعمتى هر چند هم مهم باشد اگر دوام و بقا نداشته باشد، بىارزش است و انسان در عین برخوردارى از آن، غصه از دست دادن آنرا خواهد خورد و لذت یک نعمت ناپایدار به رنج دورى آن نمىارزد. ولى در بهشت نعمتها همیشگى و جاودانه است و این خود لذتى مضاعف است.[5]
3. «وَ بَشِّرِ الْمُۆْمِنینَ بِأَنَّ لَهُمْ مِنَ اللَّهِ فَضْلاً کَبیراً»؛[6]و مۆمنان را بشارت ده که براى آنان از سوى خدا فضل بزرگى است.

کلمه «فضل» به معناى عطا کردن بدون استحقاق گیرنده است. خداوند در جاى دیگر عطاى خود را توصیف کرده و فرموده: «مَنْ جاءَ بِالْحَسَنَةِ فَلَهُ عَشْرُ أَمْثالِها».[7] همچنین فرموده است: «لَهُمْ ما یَشاۆُنَ فِیها وَ لَدَیْنا مَزِیدٌ».[8]
در این دو آیه بیان کرده که او از ثواب آنقدر مىدهد که یک مقدارش در مقابل عمل قرار مىگیرد و بیشترش در مقابل عملى قرار نمىگیرد، و این همان فضل است. گفتنی است که در آیه شریفه هیچ دلیلى وجود ندارد که دلالت کند بر این کند که این اجر زیادى مخصوص آخرت است.[9]
4. «فَأَمَّا الَّذینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ فَیُدْخِلُهُمْ رَبُّهُمْ فی رَحْمَتِهِ ذلِکَ هُوَ الْفَوْزُ الْمُبین»؛[10] امّا کسانى که ایمان آوردند و اعمال صالح انجام دادند، پروردگارشان آنها را در رحمت خود وارد مىکند، این همان پیروزى بزرگ است.
رحمت الهى مفهوم وسیعى دارد که دنیا و آخرت را در برمىگیرد، و در آیات قرآن بر معانى زیادى اطلاق شده است. گاه بر مسئله هدایت، گاه نجات از چنگال دشمن، گاه باران پر برکت، گاه به نعمتهاى دیگرى؛ مانند نعمت نور و ظلمت، و در موارد بسیارى نیز به بهشت و مواهب خدا در قیامت اطلاق شده است.[11]
5. «وَ الَّذینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ فی رَوْضاتِ الْجَنَّاتِ لَهُمْ ما یَشاۆُنَ عِنْدَ رَبِّهِمْ ذلِکَ هُوَ الْفَضْلُ الْکَبیر»؛[12] امّا کسانى که ایمان آورده و کارهاى شایسته انجام دادهاند در باغهاى بهشتاند، هر چه بخواهند نزد پروردگارشان براى آنها فراهم است، این است فضل (و بخشش) بزرگ.
در این آیه پروردگار مۆمنان را به «روضات»[13] (باغهاى خرم و سرسبز) مژده میدهد. از این تعبیر به خوبى استفاده مىشود که باغهاى بهشت متفاوت است، و مۆمنان در بهترین باغهاى بهشت جای دارند، اما فضل الهى در باره مۆمنان به همین جا ختم نمىشود، آنها چنان مشمول الطاف او هستند که هر چه بخواهند نزد پروردگارشان براى آنها فراهم است: «لَهُمْ ما یَشاۆُنَ عِنْدَ رَبِّهِمْ». و به این ترتیب هیچ موازنهاى بین «عمل» و «پاداش» آنها وجود ندارد، بلکه پاداششان از هر نظر نامحدود است؛ چرا که جمله «لَهُمْ ما یَشاۆُنَ» گویاى همین حقیقت است.
و از آن جالبتر تعبیر «عند ربهم» (نزد پروردگارشان) مىباشد که بیانگر لطف بىحساب خداوند در باره آنها است. چه موهبتى از این بالاتر که به مقام قرب خدا راه یابند؟ همانگونه که درباره شهداء مىگوید: «بَلْ أَحْیاءٌ عِنْدَ رَبِّهِمْ یُرْزَقُونَ»[14] درباره مۆمنان نیز مىفرماید: «لَهُمْ ما یَشاۆُنَ عِنْدَ رَبِّهِمْ».
6. «إِنَّ الَّذینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ کانَتْ لَهُمْ جَنَّاتُ الْفِرْدَوْسِ نُزُلاً»؛[15] امّا کسانى که ایمان آوردند و کارهاى شایسته انجام دادند، باغهاى بهشت برین محل پذیرایى آنان خواهد بود.
«فردوس» باغى است که همه نعمتها و تمام مواهب لازم در آن جمع باشد، و به این ترتیب «فردوس» بهترین و برترین باغهاى بهشت است. از آنجا که کمال یک نعمت در صورتى خواهد بود که دست زوال به دامن آن دراز نشود، بلافاصله اضافه مىکند: آنها جاودانه در این باغهاى بهشت خواهند ماند: «خالِدِینَ فِیها».[16]
با اینکه طبع مشکل پسند و تحول طلب انسان دائماً تقاضاى دگرگونى و تنوع و تحول مىکند، ساکنان فردوس هرگز تقاضاى نقل مکان و تحول از آن نخواهند کرد.[17]
پی نوشت ها:
[1]. زمر، 53.
[2]. طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج 8، ص 784، ناصر خسرو، تهران، 1372ش.
[3]. ر. ک: مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج 19، ص 499- 500، دار الکتب الاسلامیة، تهران، 1374ش.
[4]. بقره، 25.
[5]. ر. ک: جعفری، یعقوب، کوثر، ج 1، ص 102- 103، بیجا، بیتا.
[6]. احزاب، 47.
[7]. «هر کس کار نیک انجام ده برابر اجر دارد». انعام، 160.
[8]. هر چه بخواهند در اختیار دارند و بیش از خواستشان نیز نزد ما وجود دارد». ق، 35.
[9]. طباطبائی، سید محمد حسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ج 16، ص 330، دفتر انتشارات اسلامی، قم، 1417ق.
[10]. جاثیه، 30.
[11]. تفسیر نمونه، ج 21، ص 282.
[12]. شوری، 22.
[13]. «روضات» جمع «روضة» به معناى محلى است که آب و درخت فراوان دارد؛ لذا به باغهاى خرم و سرسبز روضة اطلاق مىشود.
[14]. آل عمران، 169.
[15]. کهف، 107.
[16]. ر. ک: بهشت های هفت گانه، 1859.
- نظرات (0)
سوخت و ساز جهنم
سوخت و ساز جهنم از چیست؟
یک جائی که بخواهند یک کسی را بسوزانند ، یا چیزی را بسوزانند ، سه عنصر محوری لازم است . مثلاً در کارخانه ذوب آهن وقتی بخواهند یک چیزی را گداخته کنند ، سه چیز لازم است : کوره ، مواد اوّلیه مثل ذغال سنگ ، ماده انفجاری .
اما قرآن این سه بخش و عنصر مهم در جهنم را خیلی شفاف و روشن برای ما ذکر کرده است . فرمود: جهنّم یک جائی است . که فرمود: ما جهنّم را می آوریم، و جیء یومئذ بجهنّم . 1 معلوم می شود که جهنّم آوردنی است!
خب این جهنم هیزم می خواهد!
هیزم جهنم کیست؟
فرمود: آدم های فاسد . " و أمّا القاسطون فکانوا لجهنّم حطباً .2
قاسط از قسط است ؛ « قسط » یعنی ظلم ، این قاسطین در قبال ناکثین و مارقین . اینها هیزم های جهنم اند . پس معلوم شد که مواد اولیه اش همین افراد ظالم هستند .
در قرآن وقتی از سرنوشت مشرکان ستمگر بحث می کند ، روی سخن را به آنها کرده و آینده ی آنها و معبودهایشان را در دوزخ ترسیم می کند : " شما و آنچه را غیر از خدا مى پرستید آتشگیره جهنمید! ؛ إنکم و ما تعبدون من دون الله حصب جهنم". 3
کلمه ی "حصب" به معناى آتش گیره و هیزم است . از خلیل نحوى منقول است که حصب و خصب آن چیزی است که مهیا شده باشد براى افروختن آتش . و اگر مهیا نباشد آن را حصب نمی گویند . پس معنى آن است که ایشان مهیا هستند به سزاى افروختن آتش .
بعضى دیگر گفته اند: اصل این کلمه به معناى به معنى پرتاب کردن است، مخصوصا به قطعات هیزم که در تنور پرتاب مى کنند حصب گفته مى شود .
حالا این مواد اوّلیه را جمع کردند ، این هیزم ها را جمع کردند .

تی ان تی و بنزین جهنم کیست؟
فرمود: اینها ائمه کفرند . مثل فرعون ، مثل هیتلر، مثل صدام... اینها که وسیله آتش را در دنیا فراهم می کردند ، اینها را می گویند: « وقود ». وقود یعنی ما توقد به النّار . کبریت را نیز می گویند : وقود .
بهشت و جهنم هم اكنون در حال شكل گرفتن و گسترش به وسیله اعمال انسان ها است و پاره ای از اعمال سبب غرس درختان تازه ای در بهشت و یا ایجاد شعله ای از شعله های جهنم می شود .
در حدیثی از ابو ایوب انصاری از پیغمبر اكرم(ص) می خوانیم كه در شب معراج ابراهیم خلیل(ع) بر من عبور كرد و گفت « مر امتك ان یكثروا من غرس الجنه فان ارضها واسعه و تربتها طیبه! قلت: و ما غرس الجنه ؟ قال: لا حول ولا قوه الا بالله ؛ به امتت دستور ده در بهشت زیاد درختكاری كنند چرا كه زمینش گسترده و خاكش پاك و حاصل خیز است ! گفتم : درختكاری بهشت چیست؟ گفت: ذكر لاحول ولا قوه الا بالله است .» 4
مهندس دوزخ
در یک نتیجه گیری می توانیم بگوییم که ما در هر لحظه با اعمالمان در حال ساختن قصر ها و منزلگاه های زیبایی در بهشت و یا خدایی نکرده شعله ور کردن آتش جهنم می باشیم .
به عبارت دیگر می توان گفت : هیزمِ جهنم، اعمال مردم است. انسان ، معمار و مهندس دوزخ است و ظالمان ، هیزم جهنمند ، ظالمی كه پرچمدار ستم است ، « وَقود » است . پیروان این ظالمین نیز هیزمهای جهنمند . فرعون آتشزنه و آتشگیرة جهنم و آل فرعون ، هیزم دوزخ هستند . جهنمِ انسان ، سرچشمهاش از همین دنیاست . آتش قیامت جدا از نفس انسان و اعمال او نیست .
پس مراقب خود باشیم که با اعمالمان هیزم جهنم نشویم .
پی نوشت ها :
1- فجر / 23
2- جن / 15
3- انبیاء / آیه ی98
4- بحارالانوار / ج 8 / ص 149 (حدیث 83)
گزیده بیانات آیت الله جوادی آملی
- نظرات (0)
سه سوال بهشتی از قرآن
هم از آیات قرآن و هم از روایات به خوبى استفاده مى شود که بهشت دربهائى دارد، ولى این تعدد دربها، نه به خاطر آن است که عده وارد شوندگان به بهشت آن گونه اند که اگر بخواهند از یک درب وارد شوند، تولید زحمت مى کند، و نه از جهت آن است که یک نوع تفاوت گروهى و طبقاتى وجود دارد، که هر گروهى موظفند از یک درب وارد شوند، و نه براى نزدیکى و دورى راه است، و نه به خاطر زیبائى و تنوع به خاطر کثرت دربها!
اصولاً دربهاى بهشت، همانند دربهاى دنیا که در مدخل باغ ها و قصرها و خانه ها مى گذارند، نیست.
بلکه، این درب ها اشاره به اعمال و کارهائى است که سبب ورود به بهشت مى شوند، و لذا، در پاره اى از اخبار مى خوانیم «بهشت درب هائى به نام هاى مختلف دارد، از جمله: دربى دارد که به عنوان باب المجاهدین! (درب مجاهدان) نامیده مى شود، و مجاهدان، مسلح به همان سلاحى که با آن جهاد کرده اند از آن درب وارد بهشت مى شوند، و فرشتگان به آنها خوش آمد مى گویند»!
از امام باقر(علیه السلام) در حدیثى مى خوانیم: «بدانید: بهشت هشت درب دارد که عرض هر دربى از آنهابه اندازه چهل سال راه است»!
این، خود نشان مى دهد که «درب»، در این گونه موارد، مفهومى وسیع تر از آنچه در تعبیرات روزانه گفته مى شود دارد.
و جالب این که در قرآن مى خوانیم: جهنم هفت درب دارد (لَها سَبْعَةُ أَبواب)( حجر، آیه 44) و طبق روایات، بهشت داراى «هشت» درب است، اشاره به این که طرق وصول به سعادت وبهشت جاویدان، از طرق وصول به جهنم بیشتر است، و رحمت خدا، بر غضب او پیشى مى گیرد.( تفسیر نمونه، جلد 10، صفحه 229)
فردوس برترین جاى بهشت است و در آیات قرآن آمده که فردوس منزلگاه افراد با ایمان و صاحبان اعمال صالح است ممکن است در اینجا این سۆال پیش آید که اگر چنین است، مناطق دیگر بهشت نباید ساکنانى داشته باشد; چرا که غیر مۆمن را در بهشت راهى نیست
منظور از «جنّة المأوى» چیست؟
«جَنَّةُ الْمَأْوى» به معنى بهشتى است که محل سکونت است، و در این که این کدام بهشت است؟ در میان مفسران گفتگو است، بعضى آن را همان «بهشت جاویدان» (جَنَّةُ الْخُلْدِ) مى دانند، که در انتظار تمام اهل ایمان و پرهیزگاران است، و محل آن را در آسمان، و آیه 19 سوره «سجده» را شاهد بر آن مى گیرند: فَلَهُمْ جَنّاتُ الْمَأْوى نُزُلاً بِما کانُوا یَعْمَلُونَ: «براى مۆمنان صالح العمل باغ هاى بهشت است که در آن ساکن مى شوند، و این وسیله پذیرائى از آنهاست در مقابل اعمالى که انجام مى دادند»; چرا که این آیه به قرینه آیه بعد از آن، مسلماً از بهشت جاویدان سخن مى گوید.
ولى از آنجا که در جاى دیگر مى خوانیم: وَ سارِعُوا إِلى مَغْفِرَة مِنْ رَبِّکُمْ وَ جَنَّة عَرْضُهَا السَّماواتُ وَ الْأَرْضُ: «براى رفتن به سوى مغفرت پروردگار و بهشتى که وسعت آن آسمان ها و زمین است، بر یکدیگر پیشى گیرید»( آل عمران، آیه133.)

بعضى، این معنى را بعید شمرده اند; زیرا ظاهر آیه مورد بحث، نشان مى دهد که «جَنَّةُ الْمَأْوى» در آسمان، و غیر از بهشت جاویدان است که وسعتش به اندازه تمام آسمان ها و زمین مى باشد.
لذا گاهى آن را به جایگاه ویژه اى از بهشت تفسیر کرده اند که در کنار «سدرة المنتهى»، و محل خاصان و مخلصان است.
و گاه گفته اند به معنى بهشت برزخى است که ارواح شهداء و مۆمنان، موقتاً به آنجا مى روند.
تفسیر اخیر، از همه مناسب تر به نظر مى رسد، و از امورى که به روشنى بر آن گواهى مى دهد، این است که در بسیارى از روایات «معراج» آمده است که، پیغمبر(صلى الله علیه وآله) عده اى را در این بهشت، متنعم دید، در حالى که مى دانیم هیچ کس در بهشت جاویدان قبل از روز قیامت وارد نمى شود زیرا آیات قرآن به خوبى دلالت دارد که پرهیزگاران در قیامت، بعد از محاسبه، وارد بهشت مى شوند، نه بلافاصله بعد از مرگ، و ارواح شهداء نیز در بهشت برزخى قرار دارند; زیرا آنها نیز قبل از قیام قیامت وارد بهشت جاویدان نمى شوند.( تفسیر نمونه، جلد 22، صفحه 507)
«جَنَّةُ الْمَأْوى» به معنى بهشتى است که محل سکونت است، و در این که این کدام بهشت است؟ در میان مفسران گفتگو است، بعضى آن را همان «بهشت جاویدان» (جَنَّةُ الْخُلْدِ) مى دانند، که در انتظار تمام اهل ایمان و پرهیزگاران است
فردوس برترین منزلگاه بهشتیان!
فردوس برترین جاى بهشت است و در آیات قرآن آمده که فردوس منزلگاه افراد با ایمان و صاحبان اعمال صالح است ممکن است در اینجا این سۆال پیش آید که اگر چنین است، مناطق دیگر بهشت نباید ساکنانى داشته باشد; چرا که غیر مۆمن را در بهشت راهى نیست.
در پاسخ این سۆال، مى توان گفت: آیه 108 سوره «کهف» که خداوند مى فرماید: «کسانى که ایمان آوردند و عمل صالح انجام دادند باغ هاى فردوس منزلگاهشان است» (إِنَّ الَّذِینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصّالِحاتِ کانَتْ لَهُمْ جَنّاتُ الْفِرْدَوْسِ نُزُلاً)
به هر فردى که ایمان و عمل صالح دارد، اشاره نمى کند، بلکه، درجه والائى از نظر ایمان و عمل صالح را معیار براى دخول در فردوس قرار داده، هر چند ظاهر آیه مطلق است، اما توجه به مفهوم کلمه «فردوس» آن را مقید مى کند.
لذا، در سوره «مۆمنون» که صفات وارثان فردوس را بیان مى کند، حدّ اعلائى از صفات مۆمنان را ذکر کرده که در همه افراد وجود ندارد، و این خود قرینه اى است بر این که: ساکنان فردوس باید داراى صفات ممتازى علاوه بر ایمان و عمل صالح باشند.
و نیز به همین دلیل، در حدیثى از پیامبر(صلى الله علیه وآله) مى خوانیم که مى فرماید: هر وقت از خدا تقاضاى بهشت را مى کنید مخصوصاً تقاضاى فردوس کنید که جامع ترین و کامل ترین منزلگاه هاى بهشت است.
اشاره به این که: همت افراد با ایمان، باید در همه چیز و در همه حال، عالى باشد، حتى در تمناى بهشت به مراحل پائین تر قناعت نکند، هر چند مراحل پائین تر هم غرق نعمت است.
بدیهى است کسى که، چنین تقاضائى از خدا مى کند، لابد، باید خود را براى رسیدن به چنین مقامى آماده کند، لابد باید حداکثر تلاش و کوشش را براى کسب برترین صفات انسانى و انجام صالح ترین اعمال به خرج دهد.
بنابراین،
آنها که مى گویند: خدا کند ما به بهشت راه یابیم، هر چند در پائین ترین
مراحل آن باشیم، افرادى هستند که از همت والاى مۆمنان راستین بهره کافى
ندارند.( تفسیر نمونه، جلد 12، صفحه 614)
سایت رسمی آیت الله مکارم شیرازی
- نظرات (0)
بهشت و جهنم تا کی برقراراست
با مراجعه به آیات قرآن میبینیم که در آیات متعددی به ابدی بودن بهشت و جهنم اشاره شده است. از باب نمونه به چند آیه اشاره میشود: «بگو آیا عقوبت است یا بهشت جاویدان که پرهیزگاران به آن وعده داده شدهاند که پاداش و سرانجام آنان است» .[1]
که در اینجا جنه الخلد اشاره صریح بر ابدی بودن بهشت دارد و نیز از آیه شریفه «آنان را که ایمان آورده و کردار شایسته انجام دادهاند در بهشتی داخل میکنند که نهرها از زیر باغهای آنها روان و به اذن پروردگارشان در آنجا جاویدان خواهند بود.»[2] و صدها آیه شریفه دیگر که از آنها میتوان در ابدی بودن بهشت استفاده کرد. در اینجا توجه پرسشگر محترم را به حدیثی از پیامبر ـ صلّی الله علیه و آله ـ در مورد ابدی بودن بهشت جلب میکنم. ابن عباس میگوید: پیامبر اکرم ـ صلّی الله علیه و آله ـ فرمودند: اگر میدانستید خداوند متعال چه چیزهایی در ماه رمضان برای شما آماده کرده است شکر او بسیار میگفتید... شب چهارم... در بهشت خلد هفتاد هزار قصر...» تا میرسد «روز بیست و هشتم در بهشت خلد و در بهشت جنه المأوی...»[3] تا آخر حدیث آنچه از این حدیث میتوان استفاده کرد این است که پیامبر ـ صلّی الله علیه و آله ـ در دو جا اشاره به بهشت جاویدان فرمودند و این مطلب به ابدی بودن بهشت اشاره دارد و با وجود ابدی بودن بهشت عدهای نیز در آن ابدی خواهند بود چرا که از عدل خداوند به دور است عدهای که عمری را در اطاعت خداوند بودند و امید به رحمت الهی دارند و با وجود خداوندی حکیم در آن دار الآخره سرگردان یا وارد جهنم شوند.
در مورد ابدی بودن جهنم ابتدا به چند آیه شریفه از قرآن مجید که میفرمایند: «گوید: اکنون آتش منزلگاه شما است و همیشه در آن خواهید بود»[4] که در اینجا فاعل فعل گوید: ذات اقدس الهی است که این آیه صریح در ابدی بودن و همیشگی بودن آن را می رساند و نیز در آیهای دیگر چنین فرمودند: «پس به کسانی که ستم ورزیدند گفته میشود: عذاب جاوید (ابدی) را بچشید».[5]
و در اینجا نیز صدها آیه شریفه وجود دارد که اشاره دارد بر اینکه عدهای در جهنم ابدی خواهند بود و این از اقتضاء عدل الهی است زیرا که جهان آخرت منزلی بین بهشت و جهنم نیست و عدل الهی این مطلب را میطلبد که افرادی را که عمری در عناد و لجبازی به سرکردند و منکر تمام این واقعیتها بودند را جدا و محلی غیر از محل افراد باتقوا و متقی قرار دهد. در اینجا شاید گفته شود که بالاخره روزی اصل جهنم از بین میرود، زیرا سوخت و ساز آن پایان میپذیرد و افسرده میشود که در پاسخ آیه شریفه «هر وقت بخواهد افسرده و بیفروغ شود ما آن را میافروزیم و نمیگذاریم خاموش گردد».[6] و وانگهی دوزخیان نیز خودشان جهنم کوچکی هستند، آن جا که میفرمایند: «آنان ماده آتشزای دوزخ هستند».[7]

از این قسمت وارد میشویم به بحث خلد بهشتیان و جهنمیان و ابتدا بهشت را که ذات الهی برای افرادی که عمری را در طاعت و عبادت او سپری میکنند وعده داده است آنجا که میفرماید: «در آن جا برای بهشتیان از همه میوهها به اضافه لطف و بخشش پروردگارشان هست»[8] و «آنچه که انسان بخواهد و چشمها را به شوق و لذّت اندازد مهیاست و انسان در آن جاویدان باشد و «و انتم فیها خالدون»[9] و این همه نعمت برای افرادی که در طاعت الهی سعی کرده است میباشد و نیز این مطلب را عقل سلیم قبول دارد که کسی که عمری را در تلاش و زحمت برای رسیدن به رضای خداوند باشد اگر چه شاید در طی عمر خود خطاهایی نیز داشته امّا از کرده خود به سوی خداوند توبه کرده است و رضایت خداوند را جلب کرده و مستحق استفاده از این رحمت الهی میباشد و البته در مورد بهشت نمیتوان در مورد ابدی بودن آن اشکالی وارد نمود که از رحمت بی کران الهی دور نیست که بندگان صالح و شایسته خود را مشمول این رحمت واسعه قرار دهد اصل اشکال و شبهه در مورد خلود ابدی در جهنم میباشد که با عقل دنیوی ما سازگاری ندارد که با اندک تأمل در آیات و مطالب بیان شده قابل حل خواهد بود ابتدا ما سراغ قرآن کریم که کتاب آفریننده هر دو جهان است میرویم و از باب نمونه و تبرّک به چند آیه تمسک میکنیم.
«و کسانی که کافر شدند و آیات ما را تکذیب کردند اهل دوزخند و همیشه در آن خواهند ماند»[10] در این آیه شریفه به کلمه «خلود» یعنی جاودانگی برخورد میکنیم که در بعضی دیگر از آیات کلمه «ابداً» نیز بعد از آن برای تأکید آمده مثل (مَنْ یعْصِ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ فَإِنَّ لَهُ نارَ جَهَنَّمَ خالِدِینَ فِیها أَبَداً) ؛ ترجمه: هر کس خدا و پیامبرش را نافرمانی کند قطعاً آتش دوزخ برای اوست و جاودانه در آن خواهد بود. [11] آنچه که از این دو آیه میتوان استفاده کرد ـ با توجه به معنای کلمه خلود که در کتب لغت به دو بخش تقسیم میشود که معنای نخست آن همان جاویدانگی و همیشگی و دائمی بودن است و بخش دوم که به معنای طول عمر و طولانی بودن است[12]ـ اینست که عذاب جهنم برای بعضی از افراد آن که در آیاتی به آنها اشاره میکند ابدی و همیشگی است.
«این چنین خداوند اعمالشان را به صورت حسرت باری به آنها نشان میدهد و هرگز از آتش خارج نخواهد شد.»[13] مرحوم علامه طباطبایی بعد از ذکر این آیه در المیزان میفرمایند این دلیلی است بر ضد کسانی که معتقد به انقطاع عذاب دوزخند[14]
ادله عقلی جاودانگی است عبارتند از:
1. اثر وضعی عمل: اساس اشکال و شبهه حاصل از این پندار میباشد که ما کیفرهای الهی در جهان دیگر را مثل کیفرهای قراردادی این دنیا قرار دادهایم یعنی قانون گذار با مدنظر قرار دادن اندازه جرم کیفری را برابر آن مشخص و تعیین کرده و با این دید دنیوی این سؤال در ذهن ایجاد میشود که چرا برابری بین عملهای انجام شده با خلود در جهنم نیست در حالی که انسان مثلاً 90سال در این جهان مشغول معصیت و شرک میشود جزایش برابر با خلود جهنم است، و عقل دنیوی این نابرابری را در ظاهر نمیتواند تفهیم نماید برای پاسخ نکاتی را اشاره میکنیم:
الف: از جمله معروف «کیفر به اندازه جرم» حاکی از این مطلب است که هرگز نباید کیفر تمام نافرمانیها و جنایت یکی باشد مثلاً کیفر کسی که دشنام میدهد با کیفر کسی که مرتکب قتل میشود نباید یکسان باشد .
ب: رابطه کیفر با گناه چه در این جهان و چه در جهان آخرت هرگز رابطه زمانی نیست مثلاً یک لحظه هوسرانی و فریب نفس خوردن و نزدیکی با زنی که آلوده به بیماری مثلاً ایدز است یک عمر بدبختی و محرومیت از زندگی را به دنبال دارد یا به هنگام رانندگی یک لحظه چرت بی هنگام برابر است با یک عمر نقص عضو یا فوت. در حالی که نفس عمل چند لحظه طول نمیکشد ولی برابر است با یک عمر پشیمانی و مثالی دیگر اینکه ما مثلاً موقع کشت دو نوع تخم در دست داشته باشیم که یکی گل و دیگری خار باشد و ما در یک طرف باغچه تخم گل بپاشیم و در طرف دیگر تخم خار بپاشیم اشعه خورشید و ریزش بارانهای طبیعی، آنها را پرورش میدهد در طول فصل برداشت ما از یک طرف باید گل بچینیم و از یک طرف خار. هرگز در اینجا به ذهن ما خطور نمیکند که یک لحظه خار کاشتن چرا چنین پیآمد ممتد و طولانی را داشته.
هر نوع کیفری خواه کوچک و خواه بزرگ و خواه ممتد و خواه غیر ممتد، هرگز جنبه قراردادی با عمل را ندارد که فرد گناهکار آنرا یک قرار داد ظالمانه تلقی کند بلکه یک رابطه تکوینی و طبیعی است و هر عملی بسان یک علت و یک سبب معلول خاصی را به دنبال دارد و فردی که در تمام عمر خود مشغول معصیت و شرک به ذات الهی باشد و تمام عمر خود را با معاصی طی کرده همین معاصی خود آتش جهنم است که فرد خود آنها را کسب کرده است.
2. همه قبول داریم که صدور قبیح و ظلم از خداوند متعال محال است با توجه به مطلب ذکر شده اگر ابدی بودن جهنم را قبول و باور نداشته باشیم لازمه آن اینست که افراد مؤمن و باتقوا با افرادی که عمری را در فساد گذران کردهاند در یک جا «بهشت» با هم جمع شوند و این عمل قبیح است و آن نتیجه میدهد که نعوذ بالله از خداوند فعل قبیح سر بزند و ذات الهی از این عمل منزه است در نتیجه جمع این دو افراد با هم محال است و لازمه آن ابدی بودن جهنم میباشد و باور کردن ابدی بودن آن است.
امّا نکتهای را لازم است در پایان متذکر شویم و آن است که همه افرادی که وارد جهنم میشوند تا ابد در جهنم نمیمانند بلکه عدهای بعد از طی مدتی که «الله اعلم» براساس روایات و آیات از جهنم آزاد و وارد بهشت میشوند و عدهای هم که شمار آنها در منابع معرفی شده آمده در آن ابدی خواهند بود.
پی نوشت ها :
[1] . فرقان، 15.
[2] . ابراهیم، 23.
[3] . معاد در قرآن، آیت الله جوادی آملی، ج 5، ص 354.
[4] . انعام، 128.
[5] . یونس، 52.
[6] . اسراء، 97.
[7] . بقره.
[8] . سوره محمد ـ صلّی الله علیه و آله ـ ، ص 15.
[9] . سوره زخرف، ص 17.
[10] . سوره مائده، آیه 37.
[11] . سوره جن، آیه 23.
[12] . پیام قرآن، چ 6، ناصر مکارم شیرازی، دارالکتب الاسلامی.
[13] . سوره بقره، آیه 167.
[14] . المیزان، ص 408، چ جامعه مدرسین، 215.
- نظرات (0)
- ««123456789101112131415161718192021222324252627282930313233343536373839404142434445464748495051525354555657585960616263646566676869707172737475767778798081828384858687888990919293949596979899100101102103104105106107108109110111112113114115116117118119120121122123124125126127128129130131132133134135136137138139140141142143144145146147148149150151152153154155156157158159160161162163164165166167168169170171172173174175176177178179180181182183184185186187188189190191192193194195196197198199200201202203204205206207208209210211212213214215216217218219220221222223224225226227228229230231232233234235236237238239240241242243244245246247248249250251252253254255256257258259260261262263264265266267268269270271272273274275276277278279280281282283284285286287288289290291292293294295296297298299300301302303304305306307308309310311312313314315316317318319320321322323324325326327328329330331332333334335336337338339340341342343344345346347348349350351352353354355356357358359360361362363364365366367368369370371372373374375376377378379380381382383384385386387388389390391392393394395396397398399400401402403404405406407408409410411412413414415416417418419420421422423424425426427428429430431432433434435436437438439440441442443444445446447448449450451452453454455456457458459460461462463464465466467468469470471472473474475476477478479480481482483484485486487488489490491492493494495496497498499500501502503504505506507508509510511512513514515516517518519520521522523524525526527528529530531532533534535536537538539540541542543544545546547548549550551552553554555556557558559560561562563564565566567568569570571572573574575576577578579580581582583584585586587588589590591592593594595596597598599600601602603604605606607608609610611612613614615616617618619620621622623624625626627628629630631632633634635636637638639640641642643644645646647648649650651652653654655656657658659660661662663664665666667668669670671672673674675676677678679680681682683684685686687688689690691692693694695696697698699700701702703704705706707708709710711712713714715716717718719720721722723724725726727728729730731732733734735736737738739740741742743744745746747748749750751752753754755756757758759760761762763764765766767768769770771772773774775776777778779780781782783784785786787788789790791792793794795796797798799800801802803804805806807808809810811812813814815816817818819820821822823824825826827828829830831832833834835836837838839840841842843844845846847848849850851852853854855856857858859860861862863864865866867868869870871872873874875876877878879880881882883884885886887888889890891892893894895896897898899900901902903904905906907908909910911912913914915916917918919920921922923924925926927»»