لينكستان
موضوعات
























ایسنای سایت
ذکرایام هفته
اعضا

شمارنده
الهی فقط خودت

سایت خاتون
بایه فشنگ سه نفر بهشت می رن
حجت الاسلام و المسلمین قرائتی بیش از 30 سال است که عمر خود را در راه تربیت و تعلیم مردم کشورمان گذرانده است. ایشان از جمله کسانی هستند که در هنگام 8 سال دفاع مقدس نیز با برپایی کلاسهای درسهایی از قرآن در نقاط مختلف جبهه، به دنبال خدمت رسانی به رزمندگان اسلام بوده است. آنچه در ادامه میخوانید و مشاهده میکنید قسمتی از سخنان ایشان در تاریخ 8/4/1363 درباره "جنگ و جهاد" و برگزاری این کلاسها در جبهه های نبرد حق علیه باطل است :
حدیث داریم خدا با یک فشنگ سه نفر را به بهشت میبرد. «آمن و مقوی به فی سبیل الله و رامین» کسی که برای خدا این فشنگ را ساخته است. کارمندها و کارگرهای مهمات سازی. کسانی که در کارخانههای مهمات کار میکنند. کسی که مهمات را بسازد. مکانیکهایی که تانک وغیره را تامین میکنند. سازنده به بهشت میرود.
«والمقوی به فی سبیل الله» کسی که این را میخرد و در اختیار رزمنده میگذارد. جبهه را تقویت میکند. با پس اندازش، با گوشوارهاش، با نان و کشمش و حلوا و خرما و عدس و گوسفندش، با اشک و دعایش، با بچهاش، با شستن لباس رزمنده،
«و رامین» و رزمندهای که فشنگ را رها میکند. سازنده، کمک کننده، پرتاب کننده، با یک فشنگ سه نفر به بهشت میروند. سازنده، خریدار که میخرد و در اختیار رزمنده میگذارد. رزمندهای که پرتاب میکند.
ما هرچه داریم از مکتب و حسین داریم. حسین اگر خون نمیداد، مکتب زنده نبود. «وسیوف المقالید الجنة» شمشیر کلید بهشت است
امام صادق(ع) فرمود: «الخیر کله فی سیر» تمام خیرها زیر سایه شمشیر است. «و فتح سیر»، «ولا یقیم الناس الا سیر» خلاصه خون و شمشیر مردم را نگه میدارد. همه خیرات و برکات زیر سایه انقلاب است. اگر نماز جمعه داریم به خاطر خون است. اگر حجاب داریم به خاطر خون است. اگر روحیه قوی است به خاطر خون است. اگر در دنیا مطرح شدیم به خاطر خون است. اگر کتابهای شهید مطهری ده هزار تا، ده هزار تا چاپ میشده و حالا صدهزار تا چاپ میشود به خاطر خون است.
اگر محبوبیات جوانها شعر عشقی بود، حالا محبوبیات آنها چیز دیگری است، به خاطر خون است. اگر در مسجدها پیرمرد بود، حالا در مسجدها جوان است به خاطر خون است. اگر دخترهای دبیرستانی ما همه حجاب دارند به خاطر خون است. اگر کتابهای درسی تغییر کرد به خاطر خون است. اگر کتابهای دانشجو تغییر کرد به خاطر خون است. اگر برنامههای صدا و سیما از رقاصیها و غیره به قال الباقر و قال الصادق رسید، به خاطر خون است. اگر خط ما مثل خط امام شد به خاطر خون است. اگر نمایندگان آمریکا نمایندگان مردم شدند به خاطر خون است. اگر قوانین دادگستری ما اسلامی شد، به خاطر خون است. همه ما اینها را داشتیم، ولی چون اسلحه و خون و انقلاب در ما نبود اینها نبود. ولذا درست است. امام صادق فرمود: تمام خیرها زیر سایه خون است. ما هرچه داریم از مکتب و حسین داریم. حسین اگر خون نمیداد، مکتب زنده نبود. «وسیوف المقالید الجنة» شمشیر کلید بهشت است. «مفاتیح الجنان» یعنی کلید بهشت شمشیر است.
زمان شاه ما رفتیم در یکی از دبیرستانها سخنرانی کنیم. تا رفتیم سخنرانی کنیم، گفتم: بسم الله الرحمن الرحیم، بچهها گفتند: ای! آرام که شدند، دوباره رفتم گفتم: بسم الله الرحمن الرحیم. خلاصه سه ربع هرچه ما رفتیم سخنرانی کنیم اینها سر و صدا کردند، ما حرف نزنیم. گفتم: خیلی خوب من حرف نمیزنم، اما یک قصه برایتان بگویم. گفتم: یک دکتر که به تیمارستان میرود دست دیوانهها را میبیند، میخواهد ببیند درجه تب این دیوانه چقدر است. دست دیوانه را که میگیرد دیوانه میگوید: آهای! دکتر سرش به کار خودش است. چون اگر بخواهد بازی این را ببیند نمیتواند درجه تب را بگیرد. اگر آدم بخواهد اعتراض اینها را حساب کند، حواسش پرت میشود. بهترین نوع جنگ این است که وظیفهای باشد، هل هم ندهند. در راه خدا باشد نه خلق. هوس نباشد. رقابت نباشد. استقامت داشته باشد. همه جانبه باشد. در مقام مال راحت پول بدهد. در مقام جان هم راحت جان بدهد.
وقتی میگویند: به جبهه برویم، میگوید: آماده! میگوییم: آقا خمس بده. می گه : خمس؟ برو بابا، خودمان هم نداریم. هم مال، هم جان. با بینش باشد. با تقوا باشد. تقوا چسب کارها است. این آیهها و حدیثها خورشیدی برای میوههای نرسیده است. در ایران ما میوههایی رسیدند و چند سال هم هست که جبهه را براحتی اداره میکنند. این برای من و تو است که حال نداریم. البته بد نیست که جبهه رفتهها هم بدانند و یک خرده توجه و شناختشان بیشتر شود.
- نظرات (0)
همجنس بازی ممنوع

«همجنس بازی چه حکمی در قرآن دارد؟» را میتوان به دو مقصود حمل کرد: یکی منظر «فقهی»، یعنی احکام حلال و حرام و مجازات آن چیست؟ و دیگری منظر نگاه و جایگاه. یعنی مثلاً قرآن به این رفتار چه نگاهی دارد و چه فرموده است؟
بدیهی است که «منظر فقهی» موضوع بحث ما نمیباشد، چرا که اولاً تمامی احکام فقهی در قرآن نیامده است، بلکه فرموده است از حضرت رسول اکرم صلوات الله علیه و آله اخذ کنید، مثل احکام رکعات نماز که اصلیترین عبادت و ستون دین است و دیگر آن که ما نوعاً فقیه و مجتهد نیستیم که بخواهیم با رجوع به قرآن کریم و حتی احادیث و سایر منابع، استنباط و استخراج و بیان احکام نماییم. لذا برای اطلاع از احکام جزایی همجنسبازی مردان یا زنان، باید به فقه رجوع کرد.
این یک حقهی وهابیت است که رایج کردهاند هر حکم فقهی را میپرسند در کدام سوره و آیه آمده است؟ چرا که آنان بدون هیچ حجتی به «حسبنا کتاب الله» و ظاهر آیات بسنده کردهاند و ما به حکم خداوند متعال در آیات بسیار، تابع «اطیعوالله و اطیعوالرسول و اولی الامر منکم» هستیم و تفسیر و تأویل آیات و نیز شرح و بیان احکام را از آنان اخذ میکنیم:
«یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُواْ أَطِیعُواْ اللّهَ وَأَطِیعُواْ الرَّسُولَ وَأُوْلِی الأَمْرِ مِنكُمْ فَإِن تَنَازَعْتُمْ فِی شَیْءٍ فَرُدُّوهُ إِلَى اللّهِ وَالرَّسُولِ إِن كُنتُمْ تُۆْمِنُونَ بِاللّهِ وَالْیَوْمِ الآخِرِ ذَلِكَ خَیْرٌ وَأَحْسَنُ تَأْوِیلاً» (النساء، 59)
ترجمه: اى كسانى كه ایمان آوردهاید، خدا را اطاعت كنید و از فرستاده او و صاحبان امرتان (كه جانشینان معصوم پیامبرند) اطاعت نمایید. پس اگر درباره چیزى (از امور دین یا دنیا) نزاع داشتید آن را به خدا و رسولش برگردانید (اختلاف در دین را به وسیله فقیه و اختلاف در دنیا را به واسطه قاضى به كتاب و سنّت بازگردانید) اگر ایمان به خدا و روز واپسین دارید، این (براى شما) بهتر و خوش عاقبتتر است.
اما در خصوص منظر دوم، یعنی نگاه به همجنسگرایی، مذمّت و نکوهش و منع آن، مباحث بسیاری در قرآن کریم وجود دارد که ذیلاً به برخی از آنها اشاره میگردد:
الف – نظام خلقت و آرامش
خلقت علیمانه و حکیمانه و بر اساس نظم است. رعایت این نظم در هر امری، موجب آرامش میگردد و عدم رعایت آن آرامش (تسکین) و بالتبع رشد در هر زمینهای را مختل میسازد. از این رو میفرماید: شما را زوج (زن و مرد) آفریدم و برای شما همسری و عشق، محبت و جاذبه فیمابین را قرار دادم «لِّتَسْكُنُوا إِلَیْهَا» تا با آنها به آرامش دست یابید. پس هر گونه جایگزینی و هنجارشکنی در امور و روابط همسری که «زناشویی، همبستری یا جماع» از اهمّ آن است، سبب میشود که آرامش فردی [جسمی، روانی، روحی، اخلاقی، ایمانی و ...] به هم بریزد و بالتبع آرامش اجتماعی [اخلاقی، امنیتی، اقتصادی، حتی سیاسی و ...] نیز مختل گردد (چنان چه امروزه در امریکا و اروپا شاهد این ناآرامی فردی و اختلال اجتماعی هستیم):
«و َمِنْ آیَاتِهِ أَنْ خَلَقَ لَكُم مِّنْ أَنفُسِكُمْ أَزْوَاجًا لِّتَسْكُنُوا إِلَیْهَا وَجَعَلَ بَیْنَكُم مَّوَدَّةً وَرَحْمَةً إِنَّ فِی ذَلِكَ لَآیَاتٍ لِّقَوْمٍ یَتَفَكَّرُونَ»(الرّوم - 22)
ترجمه: و از نشانههاى او این كه از خودتان (نوع انسان، نه ملک یا جن یا حیوان) همسرانى براى شما آفرید تا در كنارشان آرام گیرید، و میانتان دوستى و مهربانى نهاد. آرى در این [نعمت] براى مردمى كه مىاندیشند نشانههایى است.
هم جنسگرایی، جهالت و اسراف است:
بدیهی است که حرکت در جهت خلاف نظام آفرینش در هر امری و از جمله ارضای غریزه شهوت جنسی، از یک سو «جهالت» است و از سوی دیگر «اسراف».
جهالت است، چون عامل به آن نه تنها راه درست و کامل لذت و ارضای شهوت را نمیداند و به خلافی عمل میکند که حتی حیوان نمیکند، بلکه خلاف طبیعت خود و نظام خلقت حرکت میکند – پس این عمل او، صرفاً از روی شهوت نیست، بلکه در اصل از جهالت است:
«أ َئِنَّكُمْ لَتَأْتُونَ الرِّجَالَ شَهْوَةً مِّن دُونِ النِّسَاء بَلْ أَنتُمْ قَوْمٌ تَجْهَلُونَ» (النّمل، 55)
ترجمه: آیا شما به جاى زنان از روى شهوت با مردها در مىآمیزید [نه] بلكه شما مردمى جهالت پیشهاید.
و اسراف است به خاطر آن که «نعمت جنسیت» و نیز حقوق خود، هم جنسان و جنس متفاوت و هم چنین نعمت سلامت و کمال فردی و اجتماعی را ضایع میکند.
«إِنَّكُمْ لَتَأْتُونَ الرِّجَالَ شَهْوَةً مِّن دُونِ النِّسَاء بَلْ أَنتُمْ قَوْمٌ مُّسْرِفُونَ» (الأعراف،81)
ترجمه: همانا شما از روى شهوت به جاى زنان با مردان مىآمیزید، (نه تنها در این امر متجاوز از فطرتید) بلكه شما (در هر كارى) گروهى اسرافكارید.
کیفر و استحقاق عذاب:
خداوند متعال در قرآن کریم از دو قوم قدرتمند و غنی به نامهای «قوم لوط» و «اصحاب الرّس» یاد میکند. دو قومی که به رغم برخورداری از ثروت و قدرت و آسایش و آرامش در زندگی، از یک سو به بت پرستی و تکذیب نبی خود روی آوردند و از سوی دیگر به عمل شنیع همجنسگرایی پرداختند و هر دو قوم با عذاب الهی به طور کلی نابود شدند. در حالی که در هیچ کجا تصریح نشده است که قومی به خاطر رواج «زنا» به طور کلی نابود شده باشد.
در قوم لوط، همجنسگرایی بین مردان رواج یافت و در متقابلاً در قوم «رس»، همجنسگرایی بین زنان رواج یافت. چنانچه از امام صادق علیهالسلام نقل شده است:
«زنانی بر امام صادق وارد شدند و زنی از آنان از همجنس بازی زنان سۆال کرد و امام فرمود حد آن حد زنا است. زنی گفت: در قرآن سخنی از (هم جنس بازی زنان) آمده؟ امام فرمود: آری. اصحاب رس به این فساد گرفتار بودند».
بنابراین اگر خداوند ما را فقط به قرآن ارجاع داده بود، شما حق داشتید بگویید چون در قرآن در مورد مجازات زنای محصن و محصنه و هم جنس بازی کیفری خاص ذکر نشده، پس کیفر زنای محصن و محصنه ، همان کیفر زنا است و هم جنس بازی هم کیفر ندارد و حداکثر باید تنبیه شود.» (من لا یحضره الفقیه ، ج 4 ، ص 42 - 43)
(دقت شود در این نقل ضمن بیان رذیلت اصحاب الرّس، تصریح شده که منشأ احکام، فقط آیات قرآن کریم نمیباشد).
«وَلُوطًا إِذْ قَالَ لِقَوْمِهِ إِنَّكُمْ لَتَأْتُونَ الْفَاحِشَةَ مَا سَبَقَكُم بِهَا مِنْ أَحَدٍ مِّنَ الْعَالَمِینَ ... إِنَّا مُنزِلُونَ عَلَى أَهْلِ هَذِهِ الْقَرْیَةِ رِجْزًا مِّنَ السَّمَاءِ بِمَا كَانُوا یَفْسُقُون» (العنکبوت، 28 تا 34)
ترجمه: و [یاد كن] لوط را هنگامى كه به قوم خود گفتشما به كارى زشت مىپردازید كه هیچ یک از مردم زمین در آن [كار] بر شما پیشى نگرفته است ... ما بر مردم این شهر به [سزاى] فسقى كه مىكردند عذابى از آسمان فرو خواهیم فرستاد.
«وَعَادًا وَثَمُودَ وَأَصْحَابَ الرَّسِّ وَقُرُونًا بَیْنَ ذَلِكَ كَثِیرًا» (الفرقان، 38)
ترجمه: و عاد و ثمود و اصحاب رسّ و بسیاری نسلها را كه میان آنها بودند [هلاک كردیم] .
- نظرات (0)
نماز اهرم است، بار نیست!

یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا اسْتَعِینُوا بِالصَّبْرِ وَ الصَّلاةِ إِنَّ اللَّهَ مَعَ الصَّابِرِینَ (بقره ـ 153)
ای کسانی که ایمان آوردهاید! (در برابر حوادث سخت زندگی) از صبر و نماز کمک بگیرید، همانا خداوند با صابران است.
مشابه این کلام الهی را در همین سوره (بقره، 45) خواندیم که خداوند به بنی اسرائیل میفرمود: در برابر ناملایمات و سختیها، از صبر و نماز کمک بگیرید.
در این آیه نیز به مسلمانان دستور داده میشود تا در برابر حوادث سخت زندگی، از صبر و نماز یاری بجویند. آری، دردهای یکسان، داروی یکسان لازم دارد.
اصولًا انسانِ محدود، در میان مشکلات متعدّد و حوادث ناگوار، اگر متصل به قدرت نامحدود الهی نباشد، متلاشی و منکوب میشود. و انسانِ مرتبط با خداوند، در حوادث و سختیها، خود را نمیبازد و برای او حوادث، بزرگ نمینماید. کسی که نماز را با حضور قلب و با توجّه میخواند، به معراج میرود. هرچه پرواز معنوی او بیشتر باشد و بالاتر رود، دنیا و مشکلات آن و حتّی خوشیهای آن کوچکتر میشود.
انسان، یا در نعمت بسر میبرد که باید به آیه قبل عمل کند «فَاذْكُرُونِی»، «اشْكُرُوا لِی» و یا در سختی بسر میبرد که باید به این آیه عمل کند «اسْتَعِینُوا بِالصَّبْرِ» خداوند میفرماید: خدا با صابران است و نمیفرماید: با نمازگزاران است. زیرا نماز نیز نیاز به صبر و پایداری دارد. (تفسیر روح المعانی)
در روایات میخوانیم: هرگاه کار سختی برای امام علی علیه السلام پیش میآمد حضرت دو رکعت نماز میخواند. (تفسیر صافی، ج 1، ص 111)
صبر، مادر همه کمالات است. صبر در جنگ، مایه شجاعت است. صبر در برابر گناه، وسیله تقواست. صبر از دنیا، نشانه زهد است. صبر در شهوت، سبب عفّت است. صبر در عبادت، موجب طاعت، و صبر در شبهات، مایه ی وَرع است. (تفسیر أطیب البیان، ج 2، ص 258)
به عکس آنچه بعضی تصور میکنند،" صبر" هرگز به معنی تحمل بدبختی ها و تن دادن ذلت و تسلیم در برابر عوامل شکست نیست، بلکه صبر و شکیبایی به معنی پایداری و استقامت در برابر هر مشکل و هر حادثه است.
لذا بسیاری از علمای اخلاق برای" صبر" سه شاخه ذکر کردهاند:
صبر بر اطاعت (مقاومت در برابر مشکلاتی که در راه طاعت وجود دارد).
صبر بر معصیت (ایستادگی در برابر انگیزههای گناه و شهوات سرکش و طغیانگر).
و صبر بر مصیبت (پایداری در برابر حوادث ناگوار و عدم خود باختگی و شکست روحی و ترک جزع و فزع).
کمتر موضوعی را در قرآن میتوان یافت که مانند" صبر" تکرار و مورد تأکید قرار گرفته باشد، در قرآن مجید در حدود هفتاد مورد از "صبر"، سخن به میان آمده که بیش از ده مورد از آن به شخص پیامبر صلی الله و علیه وآله اختصاص دارد.
تاریخ مردان بزرگ گواهی میدهد که یکی از عوامل مهم یا مهمترین عامل پیروزی آنان استقامت و شکیبایی بوده است، افرادی که از این صفت بیبهرهاند در گرفتاری ها بسیار زود از پا در میآیند و میتوان گفت نقشی را که این عامل در پیشرفت افراد و جامعهها ایفا میکند، نه فراهم بودن امکانات دارد و نه استعداد و هوش و مانند آن.
به همین دلیل در قرآن مجید روی این موضوع با مۆکدترین بیان تکیه شده است، آنجا که میگوید: إِنَّما یُوَفَّی الصَّابِرُونَ أَجْرَهُمْ بِغَیْرِ حِسابٍ:" صابران پاداش خود را بیحساب میگیرند" (زمر- 10).
و در مورد دیگر بعد از ذکر" صبر در برابر حوادث" میخوانیم: إِنَّ ذلِکَ مِنْ عَزْمِ الْأُمُورِ:" این کار از محکمترین کارها است" (لقمان- 17).

اصولاً ویژگی استقامت و پایمردی، این است که فضائل دیگر بدون آن ارج و بهایی نخواهد داشت که پشتوانه همه آنها صبر است و لذا در "نهج البلاغه" در" کلمات قصار" میخوانیم:
و علیکم بالصبر، فان الصبر من الایمان کالراس من الجسد، و لا خیر فی جسد لا راس معه، و لا فی ایمان لا صبر معه:
" بر شما باد به صبر و استقامت که صبر در برابر ایمان همچون سر است در مقابل تن، تن بیسر فایدهای ندارد، همچنین ایمان بدون صبر ناپایدار و بینتیجه است" (نهج البلاغه کلمات قصار شماره 82)
در روایات اسلامی عالیترین صبر را آن دانستهاند که به هنگام فراهم آمدن وسائل عصیان و گناه انسان مقاومت کند و از لذت گناه چشم بپوشد.
در آیه مورد بحث مخصوصاً به مسلمانان انقلابی نخستین که دشمنان نیرومند و خونخوار و بیرحم از هر سو آنها را احاطه کرده بودند، دستور داده شده است که در برابر حوادث مختلف از قدرت صبر و پایمردی کمک بگیرند، که نتیجه آن استقلال شخصیت و اتکاء به خویشتن و خود یاری در پناه ایمان به خدا است و تاریخ اسلام این حقیقت را به خوبی نشان میدهد که همین اصل اساسی پایه اصلی همه پیروزیها بود.
موضوع دیگری که در آیه بالا به عنوان یک تکیه گاه مهم در کنار صبر، معرفی شده" صلوة" (نماز) است، لذا در احادیث اسلامی میخوانیم: کان علی (علیه السلام) اذا اهاله امر فزع قام الی الصلاة ثم تلی هذه الایة اسْتَعِینُوا بِالصَّبْرِ وَ الصَّلاةِ ...:
همانطور که گفتیم " هنگامی که علی (علیه السلام) با مشکلی روبرو میشد به نماز برمیخاست و پس از نماز به دنبال حل مشکل میرفت و این آیه را تلاوت میفرمود:" اسْتَعِینُوا بِالصَّبْرِ وَ الصَّلاةِ ..."
از این موضوع هرگز نباید تعجب کرد، زیرا هنگامی که انسان در برابر حوادث سخت و مشکلات طاقتفرسا قرار میگیرد، و نیروی خود را برای مقابله با آنها ناچیز میبیند، نیاز به تکیه گاهی دارد که از هر جهت نامحدود و بی انتها باشد، نماز او را با چنین مبدئی مربوط میسازد، و با اتکاء بر او میتواند با روحی مطمئن و آرام امواج سهمگین مشکلات را در هم بشکند.
بنابراین آیه فوق در حقیقت به دو اصل توصیه میکند یکی اتکای به خداوند که نماز مظهر آن است و دیگری مساله خود یاری و اتکای به نفس که به عنوان صبر از آن یاد شده است.
پیامهای آیه:
1 ـ ایمان اگر همراه با عمل و توکّل و صبر و عبادت باشد، کاربرد بیشتری خواهد داشت. «الَّذِینَ آمَنُوا اسْتَعِینُوا بِالصَّبْرِ وَ»
2 ـ نماز اهرم است، بار نیست. «اسْتَعِینُوا بِالصَّبْرِ وَ الصَّلاةِ»
3 ـ صبر و نماز، وسیلهء جلب حمایتهای الهی هستند. «اسْتَعِینُوا بِالصَّبْرِ وَ الصَّلاةِ إِنَّ اللَّهَ مَعَ الصَّابِرِینَ»
4 ـ اگرچه خداوند با هر کس و در هر جایی حضور دارد «هُوَ مَعَكُمْ أَیْنَ ما كُنْتُمْ» و لکن همراهی خدا با صابران، معنای خاصّی دارد و آن لطف، محبّت و یاری رسانی خداوند به صابران است. «إِنَّ اللَّهَ مَعَ الصَّابِرِینَ»
منابع:
تفسیر صافی، ج 1
تفسیر أطیب البیان، ج 2
تفسیر روح المعانی
تفسیر نور ج 1
تفسیر نمونه ج 1
نهج البلاغه کلمات قصار شماره 82
- نظرات (0)
خداوند قبل از آفرینش مشغول چه کاری بوده است

الف – معنای «ازلی» این است که وجودش قدیم است و حادث نیست؛ مسبوق به عدم نمیباشد. یعنی چنین نیست که قبل از بودن نبوده باشد و بعداً پدید آمده باشد که نیاز به پدید آورنده داشته باشد. خواه چیزی بیافریند و یا نیافریند.
معنای «ابدی» نیز در مقابل «فانی» است. یعنی چنین نیست که زمانی فنا و عدم به او راه یابد و بعد از بودنش نابود شود. خواه چیزهای مجددی بیافریند و یا نیافریند.
ب – او هستی و کمال محض است، لذا از هر کاستی، نیستی و نقصی، به ویژه نقص «قائم بودن هستیاش به غیر» و نیز «زوال پذیری» منزه است و این صفات که ویژگیهای مخلوق حادث شده و زوال پذیر است به او راه ندارد. «سُبْحَانَ اللَّهِ عَمَّا یَصِفُونَ».
ج – یکی از مشکلات ذهنی ما این است که یک لفظ «خدا» را به جای تمامی اسمای الهی به کار میبریم و همین خود محدودیت در شناخت ایجاد میکند.
به عنوان مثال، درست است که همه اقشار و صنوف آدمی، انسان هستند، اما اگر فقط اسم «انسان» برای اشاره به این موجود به کار گرفته شود، دیگر شناخت مراتب او ممکن نخواهد بود. یعنی معلوم نمیشود که بالاخره این انسان مرد است یا زن؟ کارگر یا کارمند است یا پزشک یا مهندس ...؟ ایرانی است یا اتباع کشورهای دیگر؟متأهل است یا مجرد؟، همسر و پدر، مادر، برادر یا خواهر هست یا نیست و ...؟ اینها همه اسم است که معرف «انسان» در جلوات متفاوت است.
اسمای الهی نیز همینگونه است. همه اسمهای کمالیه، اسم اوست، اما علیم، حکیم، رب، معبود، خالق، کریم و ... هر کدام به معنایی و مفاهیمی اشاره دارد.
د – اسمای الهی گاهی اسمای ذات هستند و گاهی اسمای افعالی. یعنی ذات در مقام ظهور ، وگرنه خود ذات «لا اسم له و لا رسم له» میباشد. یعنی تعینی ندارد. هستی و کمال محض که تعین پذیر نیست. اما در مقام ظهور اسمایی (نشانههایی) قابل شناخت هستند که به اسما یا صفات ذاتی و اسما یا صفات افعالی تقسیم میگردند.
به عنوان مثال: اسما یا صفاتی چون: حی، علیم، قادر، واحد، احد و بالتبع بیهمتایی، بیمِثلی (لیس کمثله شیء)، اسمای ذاتی خداوند متعال هستند و اسمایی چون: خالق، کریم، رازق، رحمان، رحیم و ... اسمای و صفات افعالی او هستند.
و – زمان نیز در تعریف طبیعی به «عدد السنین» گفته میشود، یعنی شمارش شبانه روز، هفته، ماه و سال که به گردش زمین و خورشید مربوط است که همه مخلوقند. اما در تعریف فلسفی به «قبل و بعد» اطلاق میشود.
بدیهی است چنان که بیان شد «قبل و بعد» به ذات اقدس الهی راه ندارد، اما به فعل او راه دارد. قبل از آن که انسان خاکی را بیافریند، ملائک و زمین را آفرید و بعد از آن که انسان را آفرید، نسل او را منتشر کرد و بعد از حیاتش در این دنیا، او را به عوالم دیگر میبرد و پس از این که توبه و استغفار کرد، او را مشمول غفران و رحمت خود قرار میدهد. لذا «وعده» و «وعید» دارد.
ز – در مورد آغاز آفرینش مخلوق، برخی از فلاسفه قائلند که چون خدا همیشه فیاض بوده، پس همیشه فیض پذیر (مخلوق) هم بوده است و یا چون همیشه خالق بوده، پس همیشه خلق بوده است و از همین محمل، برخی نیز با خلط مبحث، قائل به ازلیت مخلوق نیز میگردند. در صورتی که اولاً ازلیت و حدوث، زمانی نیست و ثانیاً حدوث اشیاء به قائم بالذات نبودنشان است. چنانچه بوعلی سینا و ملاصدرا به هیچ وجه مخلوق ازلی را به معنای قائم بالذات نمیدانند. لذا منافاتی در ازلیت برخی از مخلوقات مجرد با ازلیت و وحدانیت خداوند متعال قایل نیستند.
و برخی دیگر این معنا را دلیل بر ازلی قلمداد نمودن ماده گرفتهاند، در حالی که هیچ دلیلی ندارد که خلقت همه مادی باشد، تا اگر گفته شد ازلیت خلق، به مثابه ازلیت ماده باشد.
ح – برخی دیگر (به ویژه متکلمین)، بر اساس آیاتی چون دو آیه ذیل، قائل بر این هستند عالم به لحاظ پیدایش نیز حادث (مسبوق به عدم) است:

«بَدِیعُ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ وَإِذَا قَضَى أَمْراً فَإِنَّمَا یَقُولُ لَهُ كُن فَیَكُونُ» (البقره، 117)
[او] پدید آورنده آسمانها و زمین [است]، و چون به كارى اراده فرماید، فقط مىگوید: «[موجود] باش» پس [فوراً موجود] مىشود.
«بَدِیعُ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ أَنَّى یَكُونُ لَهُ وَلَدٌ وَلَمْ تَكُن لَّهُ صَاحِبَةٌ وَخَلَقَ كُلَّ شَیْءٍ وهُوَ بِكُلِّ شَیْءٍ عَلِیمٌ» (الانعام، 101)
پدیدآورنده آسمانها و زمین است. چگونه او را فرزندى باشد، در صورتى كه براى او همسرى نبوده، و هر چیزى را آفریده، و اوست كه به هر چیزى داناست.
متکلمین (و حتی برخی از فلاسفه) استناد میکنند که عالم هستی، قبل از بودن، نبوده است. خدا بود و هیچ نبود و این امر منافاتی با اسماء و صفات کمالیه ندارد. لازمه خالق بودن، این نیست که حتماً خلق هم بکند، چرا که پس از خلق کردن خالق نشده است. بلکه ما پس از خلق شدن، شناختیم که او خالق است. پس ذات حق تعالی خالق است، چه خلق بکند و چه نکند.
این دیدگاه معتقد است که خداوند متعال «علیم» است، چه علمش را تجلی داده و «معلوم» را پدید بیاورد و چه پدید نیاورد. ما از «معلوم» پی میبریم که او «علیم» است، اما علیم بودن او مستلزم بودن و پیبردن ما نمیباشد. چنان چه ما کُنه علم او نیز پیبریم، اما او علیم است.
و از استنادات قائلین به حدوث عالم نیز خطبه اول نهج البلاغه است که در آن میفرماید، خداوند متعال خلقت را «انشا و ابتدا» کرد:
«... صیرٌ اِذْ لا مَنْظُورَ اِلَیْهِ مِنْ خَلْقِهِ، مُتَوَحِّدٌ اِذْ لاسَكَنَ یَسْتَأْنِسُ بِـهِ وَ لایَسْتَوْحِشُ لِفَقْدِهِ * اَنْشَأَ الْخَلْقَ اِنْشاءً، وَابْتَدَأَهُ ابْتِداءً ...» (نهج البلاغه، خطبه اول)
ترجمه: بیناست بدون احتیاج به منظرگاهى از آفریدهایش، یگانه است چرا كه او را مونسى نبوده تا به آن انس گیرد و از فقدان آن دچار وحشت شود * انشاء و محقق کرد خلقت را انشاء کردنی، و آفرینش را آغاز كرد... .
ط- اما فعل خداوند حکیم، پایان یافتنی نیست و منحصر به پاداش یا عقوبیت انسان نیز نمیباشد تا چنان چه در سۆال آمده بود [آیا با آن عظمت مشغول پاداش و عقوبت است؟]، این ذهنیت پیش آید که پس از قیامت چه؟ افاضه فیض، حیات بخشی، خلق جدید، ربوبیّت و ... همیشه ادامه دارد و البته باید توجه شود که پاداش یا عقوبت انسان نیز همین ظاهر بهشت و جهنمی که شناختیم، با نعماتی چون سیب و گلابی بهشتی یا عذابهایی چون آتش و زقوم نیست، بلکه همه تجلی مراتب وجودی انسان است که در خلق جدید ظاهر میشود. «هر زمان نو میشود دنیا و ما – بیخبر از نو شدن اندر بقا».
البته این مباحث بسیار مفصل است و مستلزم مطالعات دقیق و مرحلهای در فلسفه و کلام میباشد.
«یَسْأَلُهُ مَن فِی السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ كُلَّ یَوْمٍ هُوَ فِی شَأْنٍ » (الرحمن، 29)
هر كه در سمانها و زمین است از او درخواست مىكند. هر زمان، او در كارى است.
«أَلَمْ تَرَ أَنَّ اللّهَ خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضَ بِالْحقِّ إِن یَشَأْ یُذْهِبْكُمْ وَیَأْتِ بِخَلْقٍ جَدِیدٍ» (إبراهیم، 19)
آیا در نیافتهاى كه خدا آسمانها و زمین را به حق آفریده؟ اگر بخواهد شما را مىبرد و خلق تازهاى مىآورد،
«أَفَعَیِینَا بِالْخَلْقِ الْأَوَّلِ بَلْ هُمْ فِی لَبْسٍ مِّنْ خَلْقٍ جَدِیدٍ» (ق، 15)مگر از آفرینش نخستین [خود] به تنگ آمدیم؟ [نه!] بلكه آنها از خلق جدید در شبههاند.
- نظرات (0)
سخن از توحید؛ ممنوعیت یا آزادی ؟

سوال:
معنای این روایت چیست كه میفرماید:«اِذَا انْتَهَی الْكَلامُ اِلَی اللهِ فَاَمْسِكُوا، وَ لا تَفَكَّرُوا فِی ذَاتِ اللهِ، وَ تَكَلَّمُوا دُونَ العَرشِ، وَ لا تَكَلَّمُوا فِیمَا فَوقَ العَرشِ»1
هر گاه سخن به خدا رسید، لب فرو بندید، و در ذات خدا نیندیشید، و پیرامون آنچه در زیر عرش است سخن گویید، و درباره امور بالای عرش بحث نكنید»
جواب:
بیان معارف توسط ائمه علیهم السلام در توحید و معارف در حد اعلی است. برای نمونه امیر المومنین علیه السلام سخنانی در باره توحید و متن ذات حضرت حق گفته است كه در كلام هیچیك از مردم نیست. بنابر این، نهی از تكلم در ذات خدا در این روایت متوجه كسانی است كه توانایی توصیف ذات را «كَما هُوَ حَقُّهُ»؛(آنگونه كه حق ذات ایجاب میكند) ندارند و توصیف آنها تشبیه و كفر است، و اشكال متوجه مستمعین هم نیست؛ زیرا در پای منبر حضرت امیر علیه السلام به هنگام ایراد خطبه و بیان معارف الهی، افراد مختلفی بودهاند. بنابراین، بیان معارف توسط اصل معرفت یا كسانی نظیر ائمه علیهم السلام اشكال ندارد، و نهی و اشكال فقط متوجه گویندگانِ غیر لایق است.
خداوند متعال می فرماید:
« سُبحَانَ اللهِ عَمَّا یَصِفُونَ اِلَّا عِبَادَ اللهِ المُخلَصِینَ»2
منزّه است خداوند از آنچه آنان توصیف میكنند، مگر بندگان پاك خدا
__________________________________________
1- مشابه: بحار الانوار، ج3، ص259، روایت6
2- سوره صافات، 159 و 160
برگرفته از كتاب در محضر علامه طباطبایی- محمد حسین رُخشاد
- نظرات (0)
- ««123456789101112131415161718192021222324252627282930313233343536373839404142434445464748495051525354555657585960616263646566676869707172737475767778798081828384858687888990919293949596979899100101102103104105106107108109110111112113114115116117118119120121122123124125126127128129130131132133134135136137138139140141142143144145146147148149150151152153154155156157158159160161162163164165166167168169170171172173174175176177178179180181182183184185186187188189190191192193194195196197198199200201202203204205206207208209210211212213214215216217218219220221222223224225226227228229230231232233234235236237238239240241242243244245246247248249250251252253254255256257258259260261262263264265266267268269270271272273274275276277278279280281282283284285286287288289290291292293294295296297298299300301302303304305306307308309310311312313314315316317318319320321322323324325326327328329330331332333334335336337338339340341342343344345346347348349350351352353354355356357358359360361362363364365366367368369370371372373374375376377378379380381382383384385386387388389390391392393394395396397398399400401402403404405406407408409410411412413414415416417418419420421422423424425426427428429430431432433434435436437438439440441442443444445446447448449450451452453454455456457458459460461462463464465466467468469470471472473474475476477478479480481482483484485486487488489490491492493494495496497498499500501502503504505506507508509510511512513514515516517518519520521522523524525526527528529530531532533534535536537538539540541542543544545546547548549550551552553554555556557558559560561562563564565566567568569570571572573574575576577578579580581582583584585586587588589590591592593594595596597598599600601602603604605606607608609610611612613614615616617618619620621622623624625626627628629630631632633634635636637638639640641642643644645646647648649650651652653654655656657658659660661662663664665666667668669670671672673674675676677678679680681682683684685686687688689690691692693694695696697698699700701702703704705706707708709710711712713714715716717718719720721722723724725726727728729730731732733734735736737738739740741742743744745746747748749750751752753754755756757758759760761762763764765766767768769770771772773774775776777778779780781782783784785786787788789790791792793794795796797798799800801802803804805806807808809810811812813814815816817818819820821822823824825826827828829830831832833834835836837838839840841842843844845846847848849850851852853854855856857858859860861862863864865866867868869870871872873874875876877878879880881882883884885886887888889890891892893894895896897898899900901902903904905906907908909910911912913914915916917918919920921922923924925»»