لينكستان
موضوعات
























ایسنای سایت
ذکرایام هفته
اعضا

شمارنده
الهی فقط خودت

سایت خاتون
خبرهای داغ و تکان دهنده از قیامت

«عبادالله، اِحذَرُوا یوماً تُفحصُ خیرة الاعمال، و یکثرُ فیه الزلزال، و تشیبُ فیه الاطفال»؛ بندگان خدا! از روزی بترسید که اعمال و رفتار انسان وارسی می شود، روزی که پر از تشویش و اضطراب است و کودکان در آن روز پیر می گردند!
شرح گفتار
انسان زندگی خود را در حالی آغاز می کند که مدتی کوتاه در خانه رحم مادر بسر برده است، خانه ای کوچک و محقّر، که روزنه ی هرگونه ارتباطی با فضای بیرون را به رویش بسته است. او در این مدت نسبت به جهانی دیگر کاملاً بی خبر بوده، و تمام زندگی خود را در همین مکان تاریک و محقّر می بیند.
طولی نمی انجامد که از این فضای محدود بیرون آمده و به دنیای وسیع تری قدم می نهد، دنیایی پر زرق و برق که با ظاهر فریبنده اش چشم هر بیننده ای را به خود مشغول می کند. کودک که با فضای محدود شکم مادر مأنوس گشته بود، به گمان این که زندگی اش به خطر افتاده، احساس ترس خود را با گریه و زاری به اطرافیان نشان می دهد.
به مرور زمان است که با گشودن چشمان کوچک خود، دنیا در منظرش بزرگ و زیبا جلوه نموده، و در اثر جذبه دنیا به جای گریه، لبخند شادی بر لبانش می نشیند. گذشت زمان کم کم ساختمان جسمش را توانا و نیرومند ساخته و از او جوانی سرشار از نشاط و انرژی می سازد.
اما افسوس، دیری نمی پاید که این نیرو و نشاط به تحلیل می رود و آفتاب عمرش غروب نموده و ضربان قلبش به شماره می افتد، در چنین اوضاعی است که طراوت و تازگی جای خود را به پوسیدگی و فرسودگی، و جوانی جای خود را به پیری می دهد، او در این دوران، رنج و سختی فراوانی را متحمل شده به گونه ای که شاید به ظاهر مرهمی جز مرگ، التیام بخش دردهای روحی و جسمی او نباشد.
آری انسان در طول مدت عمر خویش با حوادث گوناگونی مواجه بوده، و زندگی پر فراز و نشیبی را پشت سر نهاده است.
در این میان آنچه به حیات دنیوی آدمی معنا بخشیده و آن را از پوچی و بیهودگی خارج می سازد، وجود جهانی پس از مرگ است. جهانی جاودانه، که نقاب نیستی و نابودی از چهره اش کنار رفته، و روح ابدیت در کالبد وجودش دمیده شده است.
این جهان پس از مرگ و تشکیل دادگاه عدل الهی است که بذر امید را در زمین دل آدمی کاشته و انگیزه قدم نهادن در مسیر خوبی ها و پرهیز از بدی ها را در وجودش زنده می کند.
در سایه ایمان به آخرت است که نزول کتب آسمانی، بعثت انبیاء الهی و امامت پیشوایان معصوم (صلوات الله علیهم اجمعین) همه و همه هدفمند گشته و چهره ای کاملاً معقول و حساب شده به خود می گیرد.
آغازگر چنین جهان با عظمتی، روزی است سرنوشت ساز که در کلام حضرت حق و گفتار معصومین(صلوات الله علیهم اجمعین) از آن به قیامت تعبیر می شود. روزی با شکوه که عظمتش چشم هر نظاره گری را مجذوب خود ساخته است.
به دلیل اهمیّت ویژه ی روز قیامت و نقش حیاتی آن در سرنوشت انسان، پیشوایان معصوم(صلوات الله علیهم اجمعین) همواره آن را مورد دقت و توجه قرار داده و همگان را نسبت به وقوع آن هشدار داده اند.

مولای متقیان علی (علیه السلام) در فرازی از خطبه 157 نهج البلاغه به این مهم پرداخته و در بیانی زیبا و دلنشین در این باره می فرماید: (بندگان خدا! از روزی بترسید که اعمال و رفتار انسان وارسی می شود، روزی که پر از تشویش و اضطراب است و کودکان در آن روز پیر می گردند!) با دقت و تأمل در کلام امیر بیان علی(علیه السلام) می یابیم که این توصیه از ناحیه آن دریای علم و معرفت، به جهت حوادث هولناکی است که در آن روز با شکوه رخ می دهد، حوادثی که آدمی به عمر خویش ندیده است.
هول و وحشت روز قیامت به اندازه ای سنگین و طاقت فرسا است که هر صاحب قدرتی را به تسلیم وا داشته، به گونه ای که در برابرش کمر خم کرده و از تحمّل سختی هایش زبان به عجز می گشاید.
این امر حقیقتی است که خالق هستی در کلام نورانی خویش به روشنی آن را بیان نموده و در این باره به زیبایی می فرماید: (ثَقُلَتْ فِی السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ لاَ تَأْتِیكُمْ إِلاَّ بَغْتَةً )؛ قیامت در آسمان ها و زمین سنگین و گران است و سراغتان نیاید مگر به طور ناگهانی.
نامی که بر اندام جبرئیل لرزه انداخت!
در روایتی قطب راوندی از ششمین اختر تابناک آسمان امامت امام صادق(علیه السلام) نقل می کند که آن حضرت فرمود: حضرت عیسی از جبرئیل پرسید: چه زمان قیامت برپا خواهد شد؟ جبرئیل تا اسم قیامت را شنید، لرزه او را فراگرفت به حدّی که غش کرد و بر زمین افتاد؛ هنگامی که به حال طبیعی برگشت، به حضرت عیسی گفت: نسبت به قیامت سوأل شونده گاه تر از سوأل کنند نیست، و سپس این یه را خواند.(ثَقُلَتْ فِی السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ لاَ تَأْتِیكُمْ إِلاَّ بَغْتَةً )
وحشتی بی سابقه!
طبق روایت معتبری که از چهارمین گل بوستان ولایت و امامت، امام زین العابدین نقل شده است، جناب اسرافیل که از ناحیه ی خداوند عالم مأمور برپایی قیامت است شیپور مخصوصی دارد که سه بار در آن می دهد، بار اول برای ترساندن مردم و بار دیگر برای مردن آن ها و در نهایت بار سوم برای زنده شدنشان.
در این روایت زیبا و آموزنده امام سجاد(علیه السلام) می فرماید: (هنگامی که دنیا به آخر رسیده و عمرش به پایان می رسد، خداوند به اسرافیل دستور می دهد که در صور فزع بدهد (شیپور ترس) هنگامی که فرشتگان الهی اسرافیل را می بینند که به سوی زمین می آید و شیپور در دست دارد، می گویند خداوند اجازه مردن اهل آسمان و زمین را داده است، سپس اسرافیل در بیت المقدس فرود آمده و رو به قبله می ایستد و در صور فزع می دهد، همانگونه که خدای تعالی می فرماید:«وَ یَوْمَ یُنفَخُ فِی الصُّورِ فَفَزِعَ مَن فِی السَّمَاوَاتِ وَ مَن فِی الْأَرْضِ إِلَّا مَن شَاء اللَّهُ وَكُلٌّ أَتَوْهُ دَاخِرِینَ» ؛ روزی که در صور دمیده می شود، پس هرکس که در آسمان ها و زمین است ترسان و هراسان شوند، جز آنانکه خدا نخواسته، سپس با ذلت و خواری در صحرای محشر حاضر می شوند... (من جاء بالحسنة فله خیرٌ منها و هم من فزعٍ یومئذٍ آمنون.) هر کسی که کار نیکی انجام داده باشد، بهتر از آن را به او می دهند، و ایشان از هول و هراس آن روز در امانند.
در آن روز زمین چنان به لرزه می افتد که هر زن شیردهی (با وجود آن همه مهر و محبّت مادرانه) طفل شیرخوارش را فراموش می کند، و از شدّت ترس، زن حامله سقط جنین می کند، در روز مردم روی هم افتاده وچنان از خود بیخود می شوند که گویی مست و لایعقل شده اند، از شدّت ترس محاسن سیاه جوانان سفید شده و شیاطین در اطراف زمین پرواز کرده و هریک به گوشه ای پناه می برند این صور چنان هولناک است که اگر اراده خدا بر نگه داشتن روح ها در بدن ها نبود هر آینه از هول و وحشت آن، روح ها از بدن ها خارج می شد...)
این حدیث تکان دهنده از امام زین العابدین (علیه السلام) بیانگر آن است که هریک از ما انسان ها در آینده ای نه چندان دور با حوادث و اتفاقات هولناکی مواجه هستیم که به هیچ وجه نمی توان به سادگی از کنارشان عبور کرده و به دیده ی حقارت به آن نگریست بنابراین به منظور رهایی از این حوادث دردناک ضروری است که هرچه سریعتر به خود آمده، و با مجهّز شدن به سلاح ایمان و تقوا و مددجویی از یگانه خالق هستی، خود را به وصف پرهیزگاران ملحق نماییم، همان کسانی که همواره نام قیامت را در دل زنده نگه داشته و شب و روز خود ر ابا یاد آن سپری می نمایند.
- نظرات (0)
معامله زیرکانه خدا با گناهکاران
حضرت على(علیه السلام) مى فرمایند: «یَابْنَ آدَمَ، إذا رَأَیْتَ رَبَّکَ سُبحَانَهُ یُتابِعُ عَلَیْکَ نِعَمَهُ وَأَنْتَ تَعْصِیهِ فَاحْذَرْهُ اى فرزند آدم، هنگامى که ببینى پروردگارت پى در پى نعمت هایى را بر تو مى فرستد در حالى که تو معصیت او را مى کنى بترس (که مجازات سنگینى در انتظار توست)».(1)

آدمى را از نافرمانى خدا، در حالى كه نعمتهاى الهى پیاپى به او مىرسد، به وسیله ترس از خدا برحذر داشته است، توضیح آن كه چون سپاس دائمى زمینهساز فزونى نعمت است، ناسپاسى در برابر نعمت، و نافرمانى خداوند كه مستلزم ناسپاسى است، موجب فزونى نیافتن نعمت بلكه زمینه براى كاستى نعمت و نزول بلاست، چنان كه خداى تعالى فرموده است:
"وَ إِذْ تَأَذَّنَ رَبُّكُمْ لَئِنْ شَكَرْتُمْ[4]" ؛ (سوره ابراهیم 7) یعنى: اگر ناسپاسى كنید به عذاب سختى گرفتارتان مىكنیم .
و همین است جاى ترس از خدا. «واو»، در سخن امام: «و انت» واو حالیه است
در مقابل معاصى و گناهانى که بندگان انجام مى دهند، خداوند با انسان سه نوع معامله مى کند:
1. گاهى فوراً او را مجازات مى کند که این یک نوع محبّت نسبت به بنده است که او را بیدار مى کند بسیارى از بلاها کفّاره معصیت است.
2. گاهى خداوند مهلت مى دهد تا از این مهلت استفاده کند و برگردد و توبه کند.
3. خداوند در مقابل معصیت بنده اش به او نعمت مى دهد چون قبلاً هشدار داده ولى اثر نکرد. و مستحق مجازات است امّا خداوند به او نعمت مى دهد و این نعمت دادن به دو علت است، یکى اینکه غافل و مغرور بشود و بیشتر گناه کند و دوم اینکه بعد از دادن نعمت هاى فراوان، یک دفعه مجازات مى کند که این نوع مجازات خیلى دردناک است که انسانى را که غرق در نعمت است یک دفعه غرق در عذاب کنند، و در اصطلاح قرآن نام این نعمت را عذاب استدراجى مى گذارند: «(وَالَّذِینَ کَذَّبُوا بِأَیَـاتِنَا سَنَسْتَدْرِجُهُمْ مِّنْ حَیْثُ لاَ یَعْلَمُونَ) و کسانى که آیات ما را تکذیب کردند، ما آنان را از جایى که نمى دانند، به تدریج به سوى عذاب پیش مى بریم».(2)
براى کلمه استدراج دو معنا ذکر شده یکى اینکه چیزى را به تدریج بگیرند چرا که اصل این ریشه از «درجه» گرفته شده که به معناى پلّه است که هرگاه چیزى را به تدریج و مرحله به مرحله بگیرند یا گرفتار سازند به این عمل استدراج گفته مى شود.
معناى دیگر استدراج «پیچیدن» است همان گونه که یک طومار را به هم مى پیچند.(3) و هر دو معنى به یک مفهوم کلى که همان انجام تدریجى باشد برمى گردد. خداوند گناهکاران و افراد سرکش را، فوراً گرفتار مجازات نمى کند، بلکه درهاى نعمت را به روى آنها مى گشاید که یا این نعمت ها باعث بیدارى آنها مى شود و یا اینکه به بى خبرى آنها مى افزاید که در این صورت مجازاتشان به هنگام رسیدن به آخرین مرحله از نعمت، دردناک است، چرا که در حالى که غرق در ناز و نعمت هستند خداوند همه نعمت را از آنها مى گیرد و طومار زندگى آنها را درهم مى پیچد.
امام صادق(علیه السلام) در حدیثى مى فرمایند: موقعى که خداوند خیر بنده اى را بخواهد به هنگامى که گناهى انجام مى دهد او را گوشمالى مى دهد تا به یاد توبه بیفتد، و هنگامى که شر بنده اى را (بر اثر اعمالش) بخواهد موقعى که گناهى مى کند نعمتى به او مى بخشد تا استغفار را فراموش کند و به آن گناه ادامه دهد، این همان است که خداوند عزوجل فرموده: «(سَنَسْتَدْرِجُهُمْ مِّنْ حَیْثُ لاَ یَعْلَمُونَ) یعنى از طریق نعمت ها به هنگام معصیت ها آنها را به تدریج از راهى که نمى دانند گرفتار مى سازیم».(4)
یکى از یاران امام صادق(علیه السلام) عرض کرد: من از خداوند مالى طلب کردم به من روزى فرمود، فرزندى خواستم به من بخشید، خانه اى طلب کردم به من مرحمت فرمود، من از این مى ترسم نکند این استدراج باشد، امام فرمود: اگر اینها توأم با حمد و شکر الهى است استدراج نیست. (نعمت است).(5)
پی نوشت ها :
1. نهج البلاغه، حکمت 25.
2. سوره اعراف، آیه 182.
3. مفردات راغب، ریشه «استدراج».
4. تفسیر نمونه، ج 7، ذیل آیات 182 و 183 سوره اعراف.
5. تفسیر نمونه، ج 24، ذیل آیات 42-45 سوره قلم.
سایت آیت الله مکارم شیرازی
- نظرات (0)
چگونه مۆمنان مانند یک پیکرند؟
در واژه شناسی «اخوت»، به کوتاهی بیان شد که این واژه در جایی به کار می رود که چند چیز یا چند نفر با هم پیوندی مشترک داشته باشند.
قرآن کریم این مفهوم را در چندین مورد به کار برده است که برای آشنایی با آن، به این موارد اشاره می گردد:
1- برادری تنی، اعم از آن که از طرف پدر و مادر باشد(1)، یا از طرف پدر تنها(2) یا مادر تنها (3).
2- برادری رضاعی (4)
3- همراهی (5)
4- خویشاوندی (6)
5- شهروندی (7)
6- اخوت ایمانی (8)
7- اخوت شیطانی
توضیح آن که اگر انسانها در نقطه ای کور و دور از معنویت، مشترک بوده و پیوندی خلاف دین و دینداری داشته باشد دارای اخوّت شیطانی اند؛ کافران، مشرکان، منافقان، و آن افرادی که به تباهی ها دامن می زنند از کسانی اند که از نگاه قرآن، «برادر شیطان» خوانده شده اند. (9)
مولفه های برادری و اخوت ایمانی
برادری و اخوت ایمانی که تجلی جامعه ای برتر و آرمانی است دارای عناصر و مۆلفه های ویژه است که جامعه ایمانی را از هر جامعه دیگر متمایز و ممتاز می سازد.
ایمان
قرآن کریم این حقیقت را روشن می دارد، که ایمان مایه وحدت، و بی ایمانی مایه پراکندگی است. از نگاه قرآنی، پراکندگی و نابرادری ویژه دوره پیش از پذیرش ایمان است، ولی هنگامی که ایمان در دلها راه یابد، قبیله گرایی، رنگ می بازد و اختلاف و نابرادری جای خود را به یگانگی و برادری می دهد: «وَ اذْکُرُوا نِعْمَةَ اللَّهِ عَلَیْکُمْ إِذْ کُنْتُمْ أَعْدَاءً فَأَلَّفَ بَیْنَ قُلُوبِکُمْ فَأَصْبَحْتُمْ بِنِعْمَتِهِ إِخْوَاناً» (10)
دوستی و مواسات
یکی از مۆلفه های اخوت ایمانی، دوستی مسلمانان و مواسات اهل ایمان با یکدیگر است؛ زیرا به استناد آیه (... رُحَماءُ بَینَهُم) (11) دوستی و مهرورزی به دیگران از ویژگی های اهل ایمان است.
امام صادق علیه السلام می فرماید:
«لازمه این مهربانی، دوستی و مواسات در میان اهل ایمان است.» (12)
آن حضرت، در جای دیگر می فرماید:
(اِنَّ مِن حَقِّ المُۆمِنِ عَلَی المُۆمِنِ المَوَدَّةَ لَهُ فی صَدرِهِ المُۆاساهَ لَهُ فی مالِهِ) (13)
پیشوایان ما در تأکید بر ضرورت دوستی و مواسات در میان مسلمانان، گاه مواسات را نشانه کمال ایمان می دانند. (14)
و گاه کوتاهی در مواسات را نشانه بیرون شدن از ولایت خدا (15) و خیانت به خدا، رسول و جامعه ایمانی (16) معرفی کرده اند.
پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود:
«ما آمَنَ بی مَن باتَ شَعبانَ وَ أَخوُهُ المُسلِمُ طاوٍ» (17)

وحدت و انسجام
بیان درست در ترسیم زندگی اجتماعی و جامعه، آن است که گفته شود: جامعه، دارای مفهومی تشکیکی است و به لحاظ پیوندهای جاری در آن، شکل پلکانی دارد، چنان که در نخستین و ساده ترین معنای آن، هر کسی در برابر خدماتی که از خود ارائه می دهد نیازمندی های خود را نیز از خدمات و دسترنج دیگران تأمین می کند، و در کامل ترین و متعالی ترین جلوه های جامعه و زندگی اجتماعی، برادری و اخوّت ایمانی تجلی می یابد؛ زیرا در اخوت ایمانی نه تنها جامعه ای منسجم شکل می گیرد بلکه فرد فرد جامعه به صورت پیکری واحد درمی آیند، به طوری که اگر کسی دچار تنگنا و حادثه شود دیگر اعضای جامعه نیز بی خواب و قرار خواهند شد:
«إذا ضرب علی رجل منهم عِرقٌ سهر له الآخَرون» (18)
این نیست جز آن که جامعه ایمانی در عین کثرت، از وحدت و انسجام ویژه ای برخوردار است. چنان که امام صادق علیه السلام فرمود:
«المومنُ أخو المۆمن کالجسد الواحد، إنِ اشتَکی شیئاً منه وَجَدَ ألمُ ذلک فی سائر جسده» (19)
«مۆمن برادر مۆمن است مانند پیکری واحد، که هرگاه عضوی از آن به درد آید دیگر اعضای آن نیز دردمند میگردد.»
امام صادق علیه السلام در اشاره این نکته که چگونه مۆمنان مانند یک پیکرند، می فرماید: این، به آن سبب است که جان و روح اهل ایمان از روح خدایی که روحی واحد است، سرچشمه می گیرد:
«أرواحمها من روُح واحدة؛ و إنَّ روحَ المۆمن لأَشدُّ اتّصالاً بِرُوحِ الله مِن اتّصال شعاعِ الشمس بها» (20)
«جان و روح دو برادر ایمانی از روحی واحد سرچشمه می گیرد؛ همانا پیوند روح مۆمن با روح خدا از ارتباط پرتو خورشید با آن، بیشتر است».
عوامل و شیوه های تحکیم برادری
پیوند برادری در جامعه ایمانی، طرحی اسلامی و دینی است، لکن اگر در جهت تحکیم این پیوند و استواری آن، اقدامی جدّی انجام نگیرد، دیری نخواهد گذشت که به سستی می گراید، و در نتیجه، هر کسی به سویی می رود و بی آنکه به جامعه بیندیشد، فارغ از هرگونه دغدغه نسبت به دیگران، تنها به زندگی فردی خود دل می بندد. از این روی، مکتب اسلام که بنیان اخوت ایمانی را پی نهاده است برای پیشگیری از سست شدن این پیوند، شیوه های کارآمدی پیش بینی کرده است و از همگان خواسته است تا بلای تحکیم پیوند برادری در جامعه ایمانی، این شیوه ها را به کار بندند و در این راه از هیچ کوششی دریغ نورزند.
ایمان
امام صادق علیه السلام نیز در این باره که هر کس پیوندش با دین محکم باشد پیوند او با برادران ایمانی و دینی اش محکمتر است، می فرماید:
«مَن عَظَّمَ دینَهُ عَظَّمَ إِخوانَهُ وَ مَنِ استَخَفَّ بِدینِهِ استَخَفَّ بِإِخوانِهِ» (21)
«هرکس که دینش را بزرگ شمارد برادران ایمانی خود را نیز بزرگ می شمارد و کسی که دینش را سبک انگارد برادرانش را نیز سبک خواهد شمرد.»
ادب معاشرت
دوستی و محبت از مۆلفه های برادری و اخوت است و طبیعی است هر چیزی که به تحکیم محبّت کمک کند، در حقیقت به استواری برادری کمک کرده است. رعایت ادب معاشرت از جمله این امور است.
ادب معاشرت، شیوه ای کارآمد است که هم به لحاظ کیفی، پیوند برادری را استوار می سازد:
«بِحُسنِ العشرة تدومُ الوصلةُ» (22)
و هم به لحاظ کمی، در فزونی برادران ایمانی تأثیر می گذارد:
«مَن حَسُنَت عشرته کَثُرَ إخوانُه» (23)
«هر کس از معاشرت نیکو برخوردار باشد برادران او رو به فزونی خواهند نهاد.»
اسلام که در راستای تحکیم پیوند برادری در جامعه ایمانی به هر آنچه به همگرایی اجتماعی، حلاوت و طراوت می بخشد و مودّت و محبت را افزایش می دهد، سفارش کرده است.
به چندی از این موارد اشاره می کنیم:
دوست داشتن دیگران
امام کاظم علیه السلام می فرمایند: «هنگامی که یکی از شما برادرش را دوست دارد، آن را ابراز کند چرا که ابراز دوستی به هنگام اختلافات، چاره سازتر است». (24)
امام باقر علیه السلام می فرمایند: «دوستان خود را بزرگ شمارید و به آنان احترام گذارید و به یکدیگر هجوم نیاورید». (25)
رعایت الگوی مصرف
یکی از اموری که دین اسلام بر آن تأکید کرده، اعتدال و میانه روی در هر امری، از جمله امر معاش است، زیرا افراط به اسراف می انجامد و تفریط به تنگ نظری و خساست، و هیچ یک از این دو در نظام زندگی اجتماعی، سودمند نیست.
خساست و تنگ نظری به این دلیل مردود است که دیگران را از انسان می رماند و گوشه نشینی و جمع گریزی را بر او تحمیل می کند. از این روست که مکتب اسلام پیروان خود را به سخاوت و گشاده دستی فرمان داده است. (26) چرا که گشاده دستی، دوستی و محبّت را به ارمغان می آورد و دوستان را فزونی می بخشد، به خلاف تنگ نظری که دوستان را فراری می دهد.
پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله فرموده است:
«جُودُ الرَّجُلِ یُحَبِّبُهُ إلی أضدادِهِ وَ بُخلُهُ یُبغِضُهُ إِلی أولادِهِ» (27)
«گشاده دستی آدمی، او را محبوب مخالفان خود می کند و تنگ نظری او، وی را منفور فرزندان خویش میگرداند.»
نیز سعدی شیراز می فرماید:
کس نبیند که تشنگان حجاز بر لب آب شور گرد آیند
هر کجا چشمه ای بود شیرین مردم و مرغ و مور، گرد آیند (28)
پی نوشت ها:
1- نک: مائده (5)، آیه 30؛ اعراف (7)، آیه 142.
2- نک: یوسف (12)، آیه 58.
3- نک: نساء (4)، آیه 12.
4- نک: نساء (4)، آیه 23.
5- نک: ص (38)، آیه 22.
6- نک: اعراف (17)، آیه 65؛ هود (11)، آیه 50؛ شعراء (26)، آیه 106؛ نمل (27)، آیه 45؛ عنکبوت (29)، آیه 36.
7- نک: شعراء (26)، آیه 161.
8- نک: حجرات (49)، آیه 10؛ آل عمران (3)، آیه 103.
9- برای این موارد به ترتیب نک: آل عمران (3)، آیه 156؛ اعراف (7)، آیه 202؛ آل عمران (3)، آیه 167 و احزاب (33)، آیه 18؛ اسراء (17)، آیه 27.
10- آل عمران (3)، بخشی از آیه 103: «... و نعمت خدا بر خود یاد کنید: آن گاه که دشمنان [یکدیگر] بودید؛ پس میان دلهای شما الفت انداخت تا به لطف او برادران هم شدید...».
11- فتح (48)، بخشی از آیه 29: «... با همدیگر مهربانند».
12- از جمله حق مۆمن بر مۆمن، دوستی درونی و مواسات مالی است «نک: محمد بن یعقوب کلینی، اصول الکافی، ج2، ص175.
13- نک: همان، ج2، ص171.
14- نک: همان، ج2، ص 147.
15- نک: همان، ج2، ص 366.
16- نک: همان ج2، ص362، نیز: محمدباقر مجلسی، بحارالانوار، ج75، ص182.
17- به من ایمان نیاورده است کسی که شب با شکم سیر بخوابد، در حالی که برادر مسلمانش، گرسنه است، نک: محمد بن بابویه قمی (شیخ صدوق)، ثواب الاعمال و عقاب الاعمال، ترجمه محمدعلی مجاهد هدی، ص 635؛ محمدباقر مجلسی، بحارالنوار، ج71، ص 387.
18- آن گاه که رگ یکی از آنها زده شود دیگران دیده بر هم نمی توانند گذارند». نک: محمد بن یعقوب کلینی، اصول الکافی، ج2، ص 165؛ محمدباقر مجلسی، بحارالانوار، ج74، ص 264..
19- محمد بن یعقوب کلینی، اصول الکافی، ج2، ص166؛ محمدباقر مجلسی، بحارالانوار، ج74، ص 268.
20-همان.
21- محمد بن حسن طوسی، الامالی، ج1، ص96.
22- به حسن معاشرت، دوستی تداوم می یابد». نک: محمد خوانساری، شرح غرر الحکم و دررالکلم، ج 3، ص 220.
23- همان، ج 5، ص 280؛ علی بن محمد لیثی واسطی، عیون الحکم و المواع1 ص 448.
24- راوندی، النوادر، ج 1، ص 111.
25- محمد بن حسن حرّعاملی، وسائل الشیعه، ج 8، ص 406.
26- علی طبرسی، مشکاة الانوار فی غرر الاخبار، ص 408.
27- حسین نوری، مستدرک الوسائل، ج 15، ص 261.
28- سعدی، گلستان، ص 42.
مجموعه مقالات قرآن و جامعه شناسی (2)، تهران، سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران
- نظرات (0)
اقسام گناهان
علماى اسلام از قدیم گناهان را بر دو گونه تقسیم نمودهاند:
1 گناهان كبیره (بزرگ).
2 گناهان صغیره (كوچك).
این تقسیمبندى از قرآن و روایات سرچشمه گرفته است؛
در قرآن چنین مىخوانیم:
"ان تجتنبوا كبائر ما تنهون عنه نكفر عنكم سیئاتكم و ندخلكم مدخلا كریماً(1)؛ اگر از گناهان كبیرهاى كه از آن نهى شدهاید، اجتناب كنید، گناهان كوچك شما را مىپوشانیم و شما را در جایگاه خوبى وارد مىسازیم."
و در جاى دیگر آمده است:
"و وضعَ الكِتاب فَترىَ الُمجرمینَ مُشفِقینَ ممّا فیهِ و یقُولونَ یا ویلتنا ما لِهذا الكِتاب لایُغادِر صغیرة وَلا كَبیرةً الا اَحصاها(2)؛ و كتاب (نامه اعمال) در آنجا گذارده شود، گنهكاران را مىبینى كه از آنچه در آن است، ترسان و هراسناكند، و مىگویند: اى واى بر ما، این چه كتابى است كه هیچ عمل كوچك و بزرگى نیست، مگر این كه آن را شماره كرده است؟"
و در آیهاى دیگر مىخوانیم:
"الّذین یَجتَنبون كبائِرَ الاِثم و الفَواحش الاّ اللَمَم انّ ربّك واسعُ المَغفرة...(3)؛ (نیكوكاران) كسانى هستند كه از گناهان بزرگ و زشتىها، جز گناهان كوچك پرهیز مىكنند، بى گمان آمرزش پروردگارت وسیع است.
و درباره بهشتیان مىخوانیم:
"والَّذینَ یَجتَنِبُون كبائِر الاِثمِ والْفَواحِش (4)؛ (مواهب آخرت، جاودانه است براى) آنان كه از گناهان بزرگ و كارهاى زشت پرهیز مىكنند."
و درباره مغفرت الهى مىخوانیم:
"انّ اللهّ لایَغفر اَن یُشركَ به و یَغفِر ما دونَ ذلك لِمن یشاَّء و من یُشرك بِالله فَقد اِفتَرى اِثما عَظیما(5)؛
خداوند(هرگز) شرك را نمىبخشد و پایینتر از آن را براى هر كس بخواهد (و شایستگى داشته باشد) مىبخشد و آن كس كه براى خدا شریكى قایل گردد، گناه بزرگى انجام داده است."
از این آیات به روشنى استفاده مىشود كه گناهان، دو گونهاند: كبیره و صغیره و همچنین استفاده مىشود بعضى از گناهان، بدون توبه حقیقى بخشودنى نیست، ولى بعضى از آنها بخشودنى است.
اقسام گناه در روایات
روایات متعددى از ائمّه (علیهم السلام) به ما رسیده كه بیانگر تقسیم گناهان به كبیره و صغیره است، و در كتاب اصول كافى یك باب تحت عنوان «باب الكبائر» به این موضوع اختصاص یافته كه داراى 24 حدیث است.
در روایت اوّل و دوّم این باب، تصریح شده كه گناهان كبیره، گناهانى را گویند كه خداوند، دوزخ و آتش جهنم را بر آنها مقرر نموده است.(6)
در بعضى از این روایات (روایت سوم و هشتم)، هفت گناه به عنوان گناه كبیره، و در برخى از روایات (روایت 24) نوزده گناه به عنوان گناهان كبیره، شمرده شده است.(7)
گرچه هر گناه، چون مخالفت فرمان خداى بزرگ است، سنگین و بزرگ مىباشد، ولى این موضوع منافات ندارد كه بعضى از گناهان نسبت به خود و آثارى كه دارد، بزرگتر از برخى دیگر باشد، و به گناهان بزرگ و كوچك تقسیم گردد.
پینوشتها:
1- نساء / 31.
2- كهف / 49.
3- نجم / 32.
4- شورى / 37.
5- نساء / 48.
6- الكبائر التى اوجب الله علیها النار. كافى، ج 2، ص 276.
7- كافى چاپ آخوندى، ج 2، ص 285، وسائل الشیعه، ج 11، ص 276.
منبع:
گناه شناسى، محسن قرائتى، تنظیم و نگارش: محمدى اشتهاردى .
- نظرات (0)
با نعمت خدا معصیت نكنیم !

راستى چه جنایت بزرگ و سنگینى است كه انسان نعمت الهى را كه عبارت از تمام اعضا و جوارح انسانى و زمین و هوا و خوراك و پوشاك و تمام مواد مادى است صرف گناه و مخالفت با حضرت دوست كه از باب كرم و لطف و عنایت این همه نعمت در اختیار آدمى گذارده بنماید!!
گناهكار براى گناه ابزارى جز نعمتهاى الهى در اختیار ندارد، كسى كه مىخواهد به نامحرم نظر كند و راه خیانت به ناموس یك مملكت را به روى خود باز كند جز این نیست كه باید از نعمت چشم و قدم و مال و شهوت براى رسیدن به امیال شیطانى و جهنمىاش مایه بگذارد.
كسى كه مىخواهد از صداى حرام و آواز محرم و لهو و لعب و موسیقىهاى ایمان برانداز، لذّت ببرد جز این نیست كه باید از گوش و مال كه هر دو نعمت حقاند مایه بگذارد.
كسى كه مىخواهد دروغ بگوید، تهمت بزند، استهزا كند، افترا ببندد و دو به هم زنى نماید، نفاق افكنى پیشه سازد، فحش بدهد، باطل بگوید، حق را ناحق كند، زورگویى كند، شهادت ناحق بدهد، جز این نیست كه باید از نعمت زبان استفاده كند.
كسى كه مىخواهد كار خلاف خدا انجام دهد، مگر نباید تمام هستى خود را براى افتادن در حرام به كار بگیرد؟!
معناى واقعى شكر چیست؟

داوود پیامبر از خدا پرسید: اى مولاى من! اگر بخواهم شكر تو را در آن حدّى كه خشنودى تو در آن است انجام دهم چه كنم؟
جواب آمد: آنچه نعمت به تو عنایت كردم در همان راهى خرج كن كه به آن دستور دادهام كه خرج نعمت در جایى كه براى آن معیّن شده عین شكر من است.
پس هر گناهى برابر این روایت، عین ناسپاسى و كفران نعمت اوست و حق این است كه خداى بزرگ، نعمتهاى خود را از ناسپاسان سلب كند.
بیایید در مرحله اوّل، خالق نعمتها را بشناسیم، سپس به شناخت نعمتها و این كه تمام نعم عنایت و مرحمت اوست اقدام كنیم، آنگاه به شكر نعمت كه خرج كردن آن در راه اوست دست زده و از این راه، هم به تثبیت نعمت برخیزیم، هم درِ خیر دنیا و آخرت را به روى خود باز كنیم.
نعمت خدا را خرج هوا و هوس و خواستههاى غلط شیاطین درون و برون نكنیم، از نعمتها براى آبادى دنیا و آخرت استفاده كنیم، وگرنه به عذابى دچار خواهیم شد كه هیچ قدرتى ما را از آن عذاب نتواند نجات دهد.
مواظب باشیم نعمت، عامل غفلت و بدبختى ما نشود، تمام این نعمتها را خداوند مهربان براى خوشبختى ما قرار داده، قدرشناس نعمت باشید و راه خرج كردن نعمت را از انبیا و ائمه و قرآن بیاموزید.
در برابر نعمتهاى معنوى بیشتر احساس مسؤولیت كنید، با اتصال به نعمتهاى معنوى و به كارگیرى صحیح آنها، خود را به رشد و كمال و خیر دنیا و آخرت برسانید.
بىتفاوتى در برابر قرآن، نبوّت انبیا، امامت امامان علیهم السلام، فقه فقیهان، عرفان عارفان، عین ناسپاسى و كفران است.
روز قیامت روزى است كه از همه انسانها نسبت به نعمتهایى كه در اختیار داشتند سؤال خواهد شد. روایت زیر یكى از روایات مهمّى است كه در این زمینه وارد شده:
قَالَ رَسُولُ اللّهِ صلى الله علیه و آله:
لا یَزُولُ قَدَمُ عَبْدٍ یَوْمَ الْقِیامَةِ مِنْ بَیْنَ یَدَىِ اللّهِ عَزَّ وَجَلَّ حَتّى یَسْأَلَهُ عَنْ أَرْبَعَ خِصالٍ:
عُمْرُكَ فِیما أَفْنَیْتَهُ وَجَسَدُكَ فیما أَبْلَیْتَهُ وَمَالُكَ مِنْ أَیْنَ اكْتَسَبْتَهُ وَأَیْنَ وَضَعْتَهُ وَعَنْ حُبِّنا أَهْلَ الْبَیْتِ فَقَالَ رَجُلٌ مِنَ الْقَوْمِ وَما عَلامَةُ حُبِّكُمْ یا رَسُولَ اللّهِ فَقالَ مَحَبَّةُ هذا وَوَضَعَ یَدَهُ عَلى رَأْسِ عَلِى بْنِ أَبىطالِبٍ« بحار الأنوار: 27/ 103، باب 4، حدیث 70.».
پیامبر اسلام صلى الله علیه و آله فرمود: قدم بندهاى در برابر حضرت حق حركت نمىكند مگر این كه از چهار چیز از او سؤال شود: عمرت و بدنت را در چه راهى صرف كردى، ثروتت را از كجا آوردى و در كجا خرج كردى و از عشق ما اهل بیت از او سؤال مىشود، مردى به حضرت گفت: علامت حبّ شما چیست؟ حضرت فرمود: عشق به این مرد، آنگاه دست بر سر على بن ابىطالب گذاشت.

شكر نعمت عمر، به این است كه این گوهر گرانبها خرج طاعت حق گردد و شكر بدن، عبادت حق و خدمت به خلق و شكر مال، از حلال بهدست آوردن و در حلال و خیر خرج كردن و شكر نعمت امامت، فرمان بردن از امر و نهى امام علیه السلام و عشق به اوست.
امیرالمؤمنین علیه السلام در سفارشى به فرزند عزیزش حضرت مجتبى علیه السلام مىفرماید:
أُوصیكَ بِتَقْوَى اللّهِ وَإقامَ الصَّلاةِ لِوَقْتِها وَایتاءَ الزَّكاةِ عِنْدَ مَحَلِّها وَأُوصیكَ بِمَغْفِرَةِ الذَّنْبِ وكَظْمِ الْغَیْظِ وَصِلَةِ الرَّحِمِ وَالْحِلْمِ عِنْد الجاهِلِ وَالتَّفَقُّهِ فِى الدّینِ وَالتَّثَبُّتِ فِى الأَمْرِ وَالتَّعَهُّدِ لِلْقُرآنِ وَحُسْنِ الْجَوارِ وَالأَمْرِ بِالْمَعْرُوفِ وَالنَّهْىِ عَنِ الْمُنْكَرِ وَاجْتِنابِ الْفَواحِشِ كُلِّها فى كُلِّ ما عُصِىَ اللّهُ فیهِ « تحف العقول: 222؛ بحار الأنوار: 75/ 62، باب 16، حدیث 142.»؛
فرزندم تو را به خویشتن دارى از گناه و نماز به وقت و پرداخت زكات در محل خودش سفارش مىكنم از تو مىخواهم از گناه دیگران چشم بپوشى و خشم را فرو ببرى و صله رحم به جا آورى و در برابر جاهل بردبار باشى و در دین راه فهم پیش بگیرى و در امر خود پا برجا باشى و نسبت به قرآن متعهّد بوده و با همسایه نیك رفتارى پیشه كنى، امر به معروف و نهى از منكر كن، از تمام فواحش، در آنچه خدا در آن معصیت مىشود بپرهیز.
اگر عمر بر طبق این روایات صرف شود، به حقیقت، شكر عمر به جا آورده شده و وقت و نعمت در گناه حق مصرف نشده.
اقسام انسانها در برابر نعمتها
در اینجا لازم است تذكر داده شود كه انسانها در برابر نعمتهاى حق بهخصوص نعمتهاى معنوى بر چهار دستهاند:
اوّل: گروهى كه از ابتدا از قبول نعمت حق روى گردانده و از ریشه، نعمت مادّى یا معنوى را قبول نكردهاند، تن به كار نداده و تنبلى پیشه كرده و سربار مردم و دچار فساد شدهاند یا دین خدا را نپذیرفته و راه ضلالت و گمراهى و جنایت و خیانت پیشه كردند.
دوّم: گروهى كه نعمت مادّى یا معنوى را پذیرفته ولى از خرج آن بخل ورزیده و نعمت خدا را معطّل گذاردند در مال قرار گرفتند و انفاق نكردند، عالم شدند و به خاطر عافیتطلبى به گوشهاى خزیده و از خرج نعمت دانش دریغ ورزیدند!
سوّم: گروهى كه نعمت را قبول كردند، ولى در راه غیر دوست مصرف كردند، مانند ثروتمندان طاغى و عالمان دربارى.
چهارم: گروهى كه نعمت مادى و معنوى را پذیرفتند و خویش را نسبت به مال و علم یا نعمت دیگر، امین خدا دانستند و برابر با خواسته حضرت حق به مصرف كردن نعمت اقدام كردند، اینان همان دستهاى هستند كه قرآن مجید از آنها تحت عنوان بندگان شاكر یاد كرده است، در هر صورت حضرت صادق علیه السلام مىفرماید:
وَأَنْ لا یَعْصِیَهُ بِنِعْمَتِهِ أَوْ یُخَالِفَهُ بِشَىْءٍ مِنْ أَمْرِهِ وَنَهْیِهِ بِسَبَبِ نِعْمَتِهِ
شكر به این است كه با نعمتش معصیت نكنى و از قدرت و قوّتِ نعمت در امر و نهى او به مخالفت برنخیزى.
منبع :کتاب عرفان اسلامی جلد سه ؛ آیت الله استاد حسین انصاریان
- نظرات (0)
- ««123456789101112131415161718192021222324252627282930313233343536373839404142434445464748495051525354555657585960616263646566676869707172737475767778798081828384858687888990919293949596979899100101102103104105106107108109110111112113114115116117118119120121122123124125126127128129130131132133134135136137138139140141142143144145146147148149150151152153154155156157158159160161162163164165166167168169170171172173174175176177178179180181182183184185186187188189190191192193194195196197198199200201202203204205206207208209210211212213214215216217218219220221222223224225226227228229230231232233234235236237238239240241242243244245246247248249250251252253254255256257258259260261262263264265266267268269270271272273274275276277278279280281282283284285286287288289290291292293294295296297298299300301302303304305306307308309310311312313314315316317318319320321322323324325326327328329330331332333334335336337338339340341342343344345346347348349350351352353354355356357358359360361362363364365366367368369370371372373374375376377378379380381382383384385386387388389390391392393394395396397398399400401402403404405406407408409410411412413414415416417418419420421422423424425426427428429430431432433434435436437438439440441442443444445446447448449450451452453454455456457458459460461462463464465466467468469470471472473474475476477478479480481482483484485486487488489490491492493494495496497498499500501502503504505506507508509510511512513514515516517518519520521522523524525526527528529530531532533534535536537538539540541542543544545546547548549550551552553554555556557558559560561562563564565566567568569570571572573574575576577578579580581582583584585586587588589590591592593594595596597598599600601602603604605606607608609610611612613614615616617618619620621622623624625626627628629630631632633634635636637638639640641642643644645646647648649650651652653654655656657658659660661662663664665666667668669670671672673674675676677678679680681682683684685686687688689690691692693694695696697698699700701702703704705706707708709710711712713714715716717718719720721722723724725726727728729730731732733734735736737738739740741742743744745746747748749750751752753754755756757758759760761762763764765766767768769770771772773774775776777778779780781782783784785786787788789790791792793794795796797798799800801802803804805806807808809810811812813814815816817818819820821822823824825826827828829830831832833834835836837838839840841842843844845846847848849850851852853854855856857858859860861862863864865866867868869870871872873874875876877878879880881882883884885886887888889890891892893894895896897898899900901902903904905906907908909910911912913914915916917918919920921922923924925»»