لينكستان
موضوعات
























ایسنای سایت
ذکرایام هفته
اعضا

شمارنده
الهی فقط خودت

سایت خاتون
علت اختلاف در شمارش تعداد آیات قرآن
آنچه چه مسلم و اجماعی است، این است که آیات قرآن مجید از شش هزار (6000) آیه کمتر نمی باشد، ولی در بیشتر از آن اختلاف نظرهایی وجود دارد.{1}
برخی از عواملی که باعث اختلاف در تعداد آیات شده عبارتند از:
1. عدهای حروف مقطعه را یک آیه شمردهاند، ولی برخی آنها را یک آیه مستقل به حساب نیاوردهاند.{2} 2. ابو عمر و دانی میگوید: من در قرآن کلمهای جز "مدها متان "{3} کلمه دیگری نمی شناسم که یک آیه به حساب آمده باشد، در حالی که دیگران کلمات دیگری مانند: "والنجم "، "و الضحی "، "و العصر" را یک آیه مستقل شمردهاند.{4}
3. مهمترین علت اختلاف در شمارش آیات قرآن این است که رسول خدا (صلی الله و علیه وآله) به منظور آگاه ساختن مردم به تمام شدن آیه، در انتهای آیه وقف می کرد، ولی گاهی به علت پیوستگی مطلب، آن دو را به همدیگر وصل می کرد و بدون وقف ادامه میداد.
در نتیجه این توهم در مردم پدید آمد که این وصل، علامت انقطاع و تمام شدن آیه نیست. و در تعداد آیات قرآن روایات و نظرها مختلف شد، و هر فرقه و گروهی بر حسب روایاتی که در نظر آنها بر دیگر روایات رجحان داشت عدد خاصی را ذکر کردند، تا این که همین اختلاف روایات باعث به وجود آمدن عددهای مختلف مکی، مدنی، کوفی، بصری و شامی در شمار آیات قرآن گردید.{5}
اما به نظر می رسد از بین این اقوال صحیح ترین عدد، عدد کوفی یعنی شش هزار و دویست و سی و شش (6236) آیه است که دارای سند عالی است و از حضرت علی علیه السلام گرفته شده است.{6}
سیوطی در الاتقان اسناد عدد کوفی را این گونه ذکر کرده است: "حمزْبن حبیب الزیات و ابی الحسن الکسائی و خلف بن هشام "و"قال حمزْ اخبرنابهذالعدد ابن ابی لیلی، عن ابی عبدالرحمن السلمی، عن علی بن ابیطالب - علیه السلام "{7}
پی نوشت ها:
[1]. لاتقان فی علوم القرآن، سیوطی، ج 1 ص 123، انتشارات زاهدی و شریف رضی
[2]. لاتقان، همان، ص 230 و 239
[3]. الرحمن، 64
[4]. لاتقان، همان، ص 230
[5]. ر.ک: الاتقان، همان، ص 231 / پژوهشی در تاریخ قرآن، دکتر سید محمد باقر حجتی، ص 70، دفتر نشر فرهنگ اسلامی / تاریخ قرآن آیت الله معرفت، ص 82، نشر سمت
[6]. ک: مجمع البیان، طبرسی، ج 1، ص 36، مۆسسه الاعلمی للمطبوعات بیروت / پژوهشی در تاریخ قرآن، محمد باقر حجتی، همان، ص 72 / تاریخ قرآن، آیات الله معرفت، همان، ص 82
[7]. لاتقان، همان، ص233
- نظرات (0)
عملی که ثوابش در قرآن ذکر نشده
در روایات و احادیث وارد شده از ائمه اطهار (علیهم السلام) و نیز در مواعظ و نصایح اخلاقی و عرفانی عرفا و بزرگان دین، بر خواندن نماز شب و شب زنده داری و مداومت بر آن تاکید فراوان شده است.
در این مطلب به بیان مواعظ اخلاقی از میرزا جواد آقا ملکی تبریزی(ره) پیرامون شب زنده داری می پردازیم تا عاملی باشد جهت تشویق ما به خواندن نماز شب!
امام صادق علیهالسلام در حدیثی گرانبها فرمودهاند: فضیلت نماز شب نزد خداوند متعال چنان زیاد است که میزان ثواب و پاداش آن را در قرآن ذکر نفرمودهاند.
امام جعفر صادق علیه السلام فرمودند:
هر کـار نـیکی که بـنـده میکند، در قــرآن برایش ثوابی ذکر شده است مگر نماز شب که از بس نزد خدا پر اهمیت است ثواب آن را معلوم نکرده است و فرموده است:
ما مِن عَمَلٍ حَسَنٍ یَعمَلُهُ العَبدُ إلاّ ولَهُ ثَوابٌ فی القرآنِ إلاّ صلاةَ اللیلِ؛ فإنَّ اللّهَ لَم یُبَیِّنْ ثَوابَها لِعَظیمِ خَطَرِها عندَهُ، فقالَ: «تَتَجافى جُنُوبُهُمْ عَنِ الْمَضاجِعِ یَدْعُونَ رَبَّهُمْ خَوْفا وَطَمَعَا وَمِمّا رَزَقْناهُمْ یُنْفِقُونَ فلا تَعْلَمُ نَفسٌ ما أُخْفِیَ لَهُم مِن قُرَّةِ أعْیُنٍ جَزاءً بِما كانوا یَكْسِبُونَ : پهلوهایشان از بسترها جدا مىشود (در دل شب) با بیم و امید خداى خود را مىخوانند و از آنچه روزى آنها كردیم انفاق مىكنند و هیچ كس نمىداند به پاداش آنچه انجام دادهاند چه چیزى براى آنان ذخیره ساختهام، كه مایه روشنى چشم ایشان است .»(سوره سجده/آیه 16)(وسائل الشیعه، جلد 5، صفحه 281)
وقتی بسیار مبارک برای عبادت خدا
وقت سحر و نیمه شب، وقت بسیار مبارکی است، وقت تهجّد و عبادت خدا است. وقت انس گرفتن با محبوب حقیقی در خلوت شب است. وقتی است که پیشوایان معصوم اسلام (سلام الله علیهم) مسلمانان را به بیداری و تهجّد در آن ترغیب مینمودند، وقتی است که علمای بزرگ و صالحان روزگار همیشه در آن وقت از خواب برمیخاستند و در پیشگاه حضرت حق به نماز خواندن و تلاوت قرآن و استغفار میپرداختند و حل مشکلات زندگی و قضای حوایج مهم خود را در این ساعت از ذات مقّدس حق تعالی میخواستند و به مقصود میرسیدند.
خداوند در دو جای قرآن، کسانی را که در سحرگاهان به استغفار میپردازند و از خداوند کریم و رحیم بخشایش گناهان خود را میخواهند مورد تمجید قرار داده است. (وقت سحر، آخرین قسمت از یک ششم شب می باشد. هر چند وقت نماز شب از نصف شب به بعد آغاز میشود و تا طلوع فجر ادامه پیدا میکند، ولی هر چه به طلوع فجر نزدیکتر باشد، ثواب بیشتری دارد).
در روایات آمده است که خداوند متعالی، هنگام سحر درهای آسمانها را میگوشاید و مقرّبان به درگاه خداوند آیند و تسبیح و تهلیل و تکبیر گویند و نغمات ذکر ایشان عالم قدس را بگیرد و در این ساعت است که خداوند هر حاجتی از او خواسته شود اجابت میکند و وقت انتشار برکات بر زمین است و آنگاه که نسیم سحر از مطلع خویش عاشق وار نفس سرد برآرد، آن ساعت درهای بهشت باز شود و آن باد سحرگاهی با آن لطافت و راحت و لذت از جانب بهشت عَدَن روان باشد.
از داود پیغمبر پرسیدند: کدام وقت شب فضیلت بیشتر دارد؟ گفت: ندانم لیکن دانم که وقت سحر، عرش مجید به جنبش درآید.
محمد مصطفی (صلی الله و علیه وآله) را فرمان آمد که ای محمد: مقام شفاعت در قیامت مقامی بزرگوار و مقامی محمود و تو را مسلم است و راهش این است که به شب برخیزی و نماز کنی. ای محمد، اگر خشنودی ما خواهی، روز را به رسالت بگذران و اگر «مقام محمود» خواهی، شب را به عبادت گذران و نماز شب کن.
از این آیه برمیآید که نماز شب بر پیامبر واجب بوده است و این بخاطر نتیجهای است که به دنبال دارد. یعنی خدا او را به مقام محمود مبعوث میکند.
مقام محمود، مقام بسیار برجستهای است که ستایش همگان را بر میانگیزد. از این رو در روایات آمده که همان مقام «شفاعت كبرى» است ؛ زیرا همه خلایق بخاطر آنکه پیامبر بزرگترین شفیع در عالم آخرت است، او را حمد میکند. اما نماز شب برای همه مفید است.

و نیز گفتهاند که اول شب، منادی ندا کند که پرستندگان خدا برخیزید و عبادت کنید. نیمه شب ندا کند: ای مطیعان برخیزید و خدا را یاد کنید و هنگام سحر ندا کند:
آمرزش خواهان کجایند که استغفار کنند؟
پس خوشا به حال کسانی که به وقت سحر استغفار کنند و شراب مهر به جام عشق در آن وقت بنوشند که خداوند فرموده: محبوب ترین مردم نزد من کسانی هستند که هنگام سحر از من آمرزش خواهند.
انسان، با تداوم نماز شب و تهجّد و عبادت های شبانه، میتواند به مقامی از کمال و صفای نفس و قرب به خدا برسد که چشم و گوش و دست خدایی پیدا کند (جز حق نبیند، جز حق نشنود و جز حق، عمل نکند) و به آنجا برسد که هر دعایی کند، مستجاب گردد.
تهجّد عبارت است از شب زندهداری و به ذکر و مناجات و استغفار پرداختن و مۆاخذه نفس.
کسانی که در مقامات علمی و معنوی و دینی به جایی رسیدهاند، از سحر خیزها بودهاند. در سحر، آمادگی فکری و روحی و امکان ارتباط با خدا بیشتر است.
هر گنج سعادت که خدا داد به حافظ *** از یمن دعای شب و ورد سحری بود
مرا در این ظلمات آن که رهنمایی کرد نیاز نیم شب و درس صبحگاهی بود رو به خواب که حافظ به بارگاه قبول زد ورد نیمه شب و درس صبحگاهی بود.
چرا پاداش عظیم نماز شب مخفی نگاه داشته شده است؟ این سۆال را به سه شکل میتوان پاسخ داد:
1. کارهای ارزشمند و عظیم چنان است که حقیقت آنها به سادگی قابل درک نیست، در عین حال پنهان داشتن پاداش آنها نشاط انگیزتر است.
2. قرّةالعین و چشم روشنی، آن قدر بزرگ و گسترده است که دانش انسان از رسیدن به تمام خصوصیات آن ناتوان است.
3. چون «نماز شب» مخفیانه و دور از چشم دیگران انجام میگیرد، پاداش آن نیز پنهان و دور از چشم مردمان است.
طریقه ای آسانی برای نماز شب
نماز شب 11 رکعت است که می شود آن را به صورت خلاصه و آسان، و یا مقداری مفصل تر و همراه با دعاهای ماثوره و قرائت قرآن خواند.
اما طریق آسان آن عبارت است از اینکه:
انسان حدود نیم ساعت به اذان صبح مانده از خواب بیدار شود و بعد از وضو، چهار تا دو رکعتی مثل نماز صبح به نیت نافله شب بخواند یعنی در هر رکعت بعد از حمد یک بار قل هو الله احد یا یکی از سوره های کوچک را بخواند. که در مجموع 8 رکعت می شود.
بعد دو رکعت به نیت نماز شفع بخواند که در رکعت اول بعد از حمد سوره قل اعوذ برب الناس و در رکعت دوم بعد از حمد سوره قل اعوذ برب الفلق را بخواند و نماز را تمام کند
بعد هم یک رکعت به نام نماز وتر است که بعد از حمد یک مرتبه قل هو الله احد یا بهتر است سه مرتبه قل هو الله احد و یک مرتبه قل اعوذ برب الفلق و یک مرتبه قل اعوذ برب الناس را بخواند و بعد قنوت بگیرد و 7 مرتبه بگوید:
((هذا مـَقامُ العائـِذِ بِکَ مِنَ الـنـّار))
و سپس با دست چپ قنوت بگیرد و به دست راست تسبیح بگیرد و 70 مرتبه بگوید:
((استغفر الله ربی و اتوب الیه)) یا ((استغفر الله و اتوب الــیه))
سپس 300 مرتبه بگوید الــعفو
که اگر یک تسبیح صد دانه به دست بگیرد و هر دانه تسبیح را سه بار بگوید الــعفــو با یک دور تسبیح 300 مرتبه الـعــفو تمام می شود و در مجموع 300 مرتبه الــعفــو را در 3 دقیقه می شود گفت.
بعد هم برای 40 نفر مومن دعا و استغفار کند مثلا بگوید اللهم اغفر ابی، یا فارسی بگوید خدایا پدرم را بیامرز، مادرم را بیامرز، فلانی را بیامرز و ..... افراد زنده و مرده در اینجا فرقی ندارند، برای زنده ها هم صحیح است استغفار کند و در پایان بگوید:
((رَبَّ اغفـِرلی و ارحَمنی و تــُب عَلی إنَکَ أنتَ التـٌوابُ الغَفــُورُ الـَّرحیم))
سپس به رکوع و سجده برود و نماز را تمام کند و بعد از آن تسبیح حضرت زهرا (علیه السلام) را انجام دهد. و همچنین آیت الکرسی رو بخواند.
اگر انصاف به خرج دهیم باید حتما همه ما حداقل این روش آسان و راحت نماز شب را ترک نکنیم و خودمان را در زمره متهجدان و عابدان و نماز شب خوانان قرار بدهیم.
اما اگر ما تصمیم جدی بگیریم خداوند هم کمک خواهد کرد، زیرا که خداوند نماز شب را خیلی دوست دارد و به دنبال بهانه است تا مسلملنان و خاصه شیعیان علی بن ابی طالب (علیه السلام) را به بهشت ببرد، بیایید ما این بهانه را درست کنیم تا خداوند ما را در زمره نماز شب خوانان واقعی و عابدان و زاهدان و متهجدان حقیقی قرار دهد.
خوب هر مقدار که از وقت باقی مانده تا اذان صبح مشغول قرائت قرآن شود که ثواب زیادی دارد و خداوند متعال در سوره مزمل پیامبر (صلی الله و علیه وآله) را مکلف می کند که مشغول ترتیل قرآن شود که همان قرائت همراه با تامل و تفکر در آیات قرآن است که توضیح بیشترش در بخش نماز شب از دیدگاه قرآن آمده است.
همچنین خواندن مناجات خمس عشره بسیار ثواب دارد.
- نظرات (0)
10شباهت گناه و اعتیاد
معتاد شدن هر یک از جوانان ما به مواد مخدر به معنای آوار شدن همه غم ها و ناکامی ها و تلخ کامی های زندگی بر سر و روی اعضای خانواده است. کم نیستند خانواده هایی که به محض مطلع شدن از اعتیاد فرزند خود، برای درمان او پول و وقت و تلاش زیادی را صرف نموده و از هیچ کوشش طاقت فرسایی دریغ نمی کنند.
متأسفانه بسیاری، فرد معتاد را مورد نفرت و طرد و انزجار قرار داده و روز به روز او را ترک نموده و با همه دردها و زخم های روحی و روانی اش تنها میگذارد.
اگر چه این گونه برخوردهای حذفی و سلبی مناسب درمان افراد معتاد نیست، امّا این ترس و هراس و تلاش و طرد و اختصاص هزینه های کلان در مورد افراد گناهکار (که آثار تلخ و گزنده و مخرب شان در جسم و جان و اطرافیانش بسیار بیشتر از افراد معتاد می باشد) انجام نمی گیرد.
به نظر شما اعتیاد در مقایسه با گناه عوارض و پیامدهای مخربی تری دارد؟
آیا نباید برای مقابله با گناه بیشتر و حساس تر از مقابله با اعتیاد باشیم؟ به راستی چرا تأمل و توجه چندانی به آثار مخرب گناه نداریم؟
در این مجال مختصر این دو معضل و مشکل را با هم مقایسه می کنیم تا هشداری باشد برای آنان که آثار گناه را کمتر از اعتیاد می دانند.
تلخ تر از همه اینکه برای انجام گناه و ایجاد زمینه های معصیبت زمان، مکان و هزینه های زیادی را بعضاً اختصاص میدهیم.
1- همان طور که اعتیاد از طریق دوستان و اطرافیان و معاشران ناصالح و ناسالم به فرد سرایت می کند، گناه نیز به وسیله معاشرت و ارتباط با افراد گناهکار بر فرد انتقال می یابد.
عارفان و عالمان اخلاق با تأکید بر آموزه های دینی تصریح کرده اند که: طبع انسان گاهی بدون اینکه فرد مطلع و متوجه شود خصلت ها و خصوصیات اخلاقی معاشران و اطرافیان خود را از آن خود می کند. لذا گناه و رذایل اخلاقی نیز بعضاً از طریق مراوده و آمد و شد با دیگران وارد پایتخت وجودی (روح و روان) انسان شده و وی را آلوده و فاسد می کند.
2- انسان همان طور که به طور طبیعی از اعتیاد به مواد مخدر متضرر است، از گناه نیز متضرر است و آن را بد می داند. دروغ، غیبت، اسراف، تکبر، حسد، خودنمایی و... را همه بد می دانند امّا معتاد و معصیت کار هر دو به این امراض مبتلا شده و خود را در گرداب غمبار و خانمان سوز اعتیاد و گناه گرفتار می کنند.
3- نقطه آغازین در اعتیاد از تعارف یک سیگار، و یا قلیان شروع شده و به مرور به مصرف مواد کننده مغبر می شود. گناه نیز از یک نقطه ظاهراً کوچک آغاز می شود. تخم مرغ دزد، شتر دزد می شود.
4- معتاد به ظاهر خود را در پناه مصرف مواد مخدر به آرامشی کاذب و مقطعی وارد می سازد، تا به خیال خود از قید غم و اندوه و ناکامی نجات یابد. فرد گناهکار نیز با یک دروغ و غیبت در پی آرامش و به اصطلاح خنک شدن دل خود تلاش می کند، امّا در مرداب معصیت و گناه توأم با اضطراب و افسردگی و خودخوری گرفتار می آید.
5- فرد معتاد در اوان اعتیاد، آلودگی خود را پنهان نموده و سعی در تظاهر به سلامت و شادابی دارد تا اینکه تابلو شده و آبروی خود را بر باد می دهد فرد گناهکار نیز در ابتدا گناه خود را پنهان می کند و پس از مدتی رسوا می شود. زندان، محاکمه و فرو افتادن تشت رسوایی از بام زندگی همگان را با خبر می سازد.
6- فرد معتاد، اغلب زشتی عمل خود را چندان درک نمی کند، گناهکار نیز نه تنها به تعفن و فساد گناه خود آگاه نیست، بلکه اغلب به گناه خود می بالد. به طور مثال فرد اسراف کار گناه خود را نوعی سخاوت، حسود، خود را دلسوز، عبوس خود را مومن، متکبر و خودسر خود را مفّرقر... می دانند.
7- فرد معتاد به تدریج در نظر دیگران حقیر، بی اراده، ناکام، ناسالم و ... تلقی شده و منزوی می شود. فرد گناهکار نیز عاقبت مورد سوء ظن و بی اعتمادی دیگران واقع شده و خوبان از اطراف او دور شده و افراد آلوده به گناه همراه و همصدای او می شوند.
8- اعضای خانواده معتاد هر یک به نوعی آسیب دیده و طلاق، بیکاری، احساس حقارت، فرزندان بی سرپرست و یا بدسر پرست و... در زندگی فرد معتاد از جمله آسیب های آزاردهنده و رنج آور خواهد بود. افراد مرتبط با گناهکار نیز تحت تأثیر گفتار و رفتار آلوده گناهکار واقع شده و دچار مشکلات و معضلات متعددی خواهند شد.
شک نکنیم که پدری که دروغ می گوید و یا از راه نامشروع به تحصیل مال و ثروت اقدام می کند، فرزندانی ناصالح و ناسالم خواهد داشت، همسرش او را فردی نامطمئن می داند و...
9- ترک اعتیاد توسط معتاد و اطرافیانش نیاز به زحمت و ریاضت و آموزش دارد فرد آلوده به گناه نیز می بایست با جهاد اکبر علیه بدی ها و زشتی های اخلاقی و رفتاری خود قیام کند.
10- معتاد و گناهکار بعد از ترک، (اعتیاد و گناه) محتاج باز پروری و باز تولید و تقویت خود می باشند لذا لازم است، با افراد موفق و مصمم و مۆمن مراوده داشته، با توسل به مدل های متعالی (معصومین علیهم السلام) و توکل به خدای متعال، در جهت تقویت بنیه ایمانی، نورانی و فطری خود بکوشند.
- نظرات (0)
چگونگی مجازاتهای آخرت
چه رابطه ای بین اعمال دنیوی انسان و نتایج اُخروی آن (ثواب و عقاب) وجود دارد؟
از جمله مسائلی که در بحث معاد به آن پرداخته شده و در آیات الهی و روایات معصومین(علیهم السلام)، فراوان به چشم میخورد، مسئلهی جزای اعمال و نتیجهی کردار آدمی در دنیاست و این که هر عملی که از انسان صادر میشود، خوب یا بد، به گونه ای آن را در آخرت پیش روی خود خواهد دید; اما این که بین اعمال دنیایی با نتایج اخروی آن چه ارتباطی وجود دارد، پرسشی است که باید بدان پرداخت.
قبل از هر چیز لازم است متوجه این نکته باشیم که دنیا و آخرت با هم مرتبط اند. رابطه ای که بین این دو نشئه از حیات انسان وجود دارد، رابطه ای است چون کاشتن و برداشتن. دنیا فصل کاشت و حرکت و تکاپو و عمل است و آخرت فصل برداشت نتیجهی همان تلاشها و زحماتی که در دنیا کشیده شده است. آخرت برگ دیگری از حیات انسان است که توأم با بقا و جاودانگی است و سعادت و شقاوت آدمی در آخرت، در گرو عقاید و رفتار او در دنیاست. حضرت امیرالمؤمنین(علیه السلام)میفرماید:
و إن الیوم عمل و لا حساب و غداً حساب و لا عمل; امروز (در دنیا) کار است و محاسبه نیست و فردا محاسبه است و کار نیست.
انواع مجازاتها و کیفره
عمل هر کسی باقی است و فانی نمیشود; به عبارتی هر نیک و بدی که از انسان صادر شود به خود او برمی گردد و قرآن از این اصل، چنین خبر میدهد:
(وَ کُلَّ إِنسان أَلْزَمْناهُ طائِرَهُ فِی عُنُقِهِ); هر انسانی مسئول کار خویش است و هر کرده ای از او سر زد بر گردن خود اوست.
خداوند در آیاتی از قرآن کریم از این حقیقت خبر میدهد.
1. انسان هر آنچه در دنیا انجام دهد در آخرت خواهد دید:
(وَ أَقِیمُوا الصَّلاةَ وَ آتُوا الزَّکاةَ وَ ما تُقَدِّمُوا لِأَنْفُسِکُمْ مِنْ خَیْر تَجِدُوهُ عِنْدَ اللّهِ إِنَّ اللّهَ به ما تَعْمَلُونَ بَصِیرٌ) ; نماز را به پا دارید و زکات بدهید و بدانید که آنچه برای خود پیش میفرستید در نزد خدا خواهید یافت، همانا خداوند به اعمال شما آگاه است.
2. تمام اسرار و پنهان کاری انسان در آخرت آشکار میشود:
(إِنْ تُبْدُوا ما فِی أَنْفُسِکُمْ أَوْ تُخْفُوهُ یُحاسِبْکُمْ بِهِ اللّهُ) ; هر آنچه از خیر و شر در دل داشته باشید، پنهان کنید یا آشکار، همه را خداوند در محاسبهی اعمالتان میآورد.
3. پاداش عین عمل است:
(یا بُنَیَّ إِنَّها إِنْ تَکُ مِثْقالَ حَبَّة مِنْ خَرْدَل فَتَکُنْ فِی صَخْرَة أَوْ فِی السَّماواتِ أَوْ فِی الْأَرْضِ یَأْتِ بِهَا اللّهُ إِنَّ اللّهَ لَطِیفٌ خَبِیرٌ) ; ای پسرکم همانا اگر (نتیجهی کار تو در این دنیا) به اندازهی دانهی خردلی، آن هم در (میان) سنگی در آسمانها یا زمین باشد، خدا آن را خواهد آورد. خدا لطیف و آگاه است.
4. بیان کیفیت ارائهی عمل به انسان در قیامت:
(سَیُطَوَّقُونَ ما بَخِلُوا بِهِ یَوْمَ الْقِیامَةِ وَ لِلّهِ مِیراثُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ اللّهُ به ما تَعْمَلُونَ خَبِیرٌ) ; اموالی که در جهان میاندوزند، به زودی (در قیامت) همانند طوقی به گردنشان میافکنند و میراث آسمانها و زمین از آن خداست و خدا از آنچه انجام میدهید آگاه است.
5. اعمال انسان دارای ظاهر و باطنی است:
(إِنَّ الَّذِینَ یَأْکُلُونَ أَمْوالَ الْیَتامی ظُلْماً إِنَّما یَأْکُلُونَ فِی بُطُونِهِمْ ناراً وَ سَیَصْلَوْنَ سَعِیراً) ; در حقیقت کسانی که اموال یتیمان را به ستم میخورند، جز این نیست که آتش در شکم خود فرو میبرند و به زودی در شعله های آتش (دوزخ) میسوزند.6. آدمی به سبب ظلم بی حدّ و حصر خودش هیزم جهنم میشود:
(أُولئِکَ هُمْ وَقُودُ النّارِ) ; اینان مایهی آتش افروز جهنّم اند.
(فَاتَّقُوا النّارَ الَّتِی وَقُودُهَا النّاسُ وَ الْحِجارَةُ) ; بترسید از آتشی که هیزم (آتش گیره و آتش زنه ی) آن مردم بدکار و سنگ ریزههاست ]اینان همچون سنگهای آتش زا و آتش برانگیزند.
7. قدرت عمل چنان است که عامل را به صورت خود درمی آورد:
(یَوْمَ یُنْفَخُ فِی الصُّورِ فَتَأْتُونَ أَفْواجاً) ; روزی که در صور دمیده میشود، و شما گروه گروه ]به شکلهای مختلف[ وارد محشر میشوید.
ذیل همین آیه از پیامبر اکرم(صلی الله علیه وآله) روایتی نقل شده که حضرت فرمود:
ده صنف از امت من پراکنده محشور خواهند شد و خداوند آنان را از سایر مردم جدا و متمایز ساخته است; برخی به شکل بوزینه، برخی به صورت خوک، برخی واژگون اند و پاهایشان بالا و در صحنهی قیامت به چهره کشیده میشوند... .
اثر عمل در دنیا تا حدّی پیش میرود که در قیامت صورت انسانی را از او میگیرد. اگر کسی در دنیا سخن چین بود در آخرت، همین عمل او که به حدّ ملکه رسیده است، به صورت بوزینه ظاهر میشود.
پس رابطهی تنگاتنگی بین عمل و جزا برقرار است، تا حدّی که به عینیّت و اتحاد میرسند; امّا از آن جا که ما توان درک آخرت را نداریم، کیفیت اتحاد و عینیت بین عمل و جزا هم برای ما چندان روشن نیست. عینیتی که در این جا مطرح است، بدان معنا نیست که همان عملی که در دنیا انجام دادهایم، با تمام خصوصیات در آخرت ظاهر میشود; مثلا اگر انفاقی به فقیر در خلوت صورت گیرد عین همین به صورت جزا پیش روی آدمی ظاهر میشود، بلکه پاداش و جزایی به این بنده تعلق میگیرد که رابطهی عینی با نفس عمل دارد و چیزی خارج از عمل نیست. عمل در آخرت به صورت پاداش ظهور پیدا میکند، امّا کیفیت این ظهور برای ما روشن نیست.
کیفیت اتحاد و عینیت بین عمل در دنیا و جزای در
آخرت خیلی روشن نیست; عمل انسان در دنیا مرتبه ای از وجود است، پاداش آن
عمل در آخرت هم مرتبهی دیگری از وجود است که برای ما ناشناخته است. هرچه
آن جا مشاهده میشود، از نتیجهی عمل و عقاید، از موجودی که در این دنیاست
به وجود میآید و ایمان و عمل صالح و یا کفر و عصیان، آن را شکل میدهد.
مقاله محسن میرزاپور
- نظرات (0)
آثار سخاوت زندگی
آثار سخاوت
1ـ سخاوت خُلق عظیم پروردگار ویکی از صفات کمالیهی او است.
2ـ سخاوت خُلق انبیای الهی است. [1]
3ـ سخاوت ستون محکم دین است.[2]
9ـ سخاوت شعاع نور یقین است. یعنی یکی از عوامل ایجاد سخاوت یقین است.
15ـ انسان سخاوتمند نسبت به مال خودش متبرّء، و نسبت به اموال دیگران مُتُوَرِّع است، یعنی اموال خودش را به دیگران بدون هیچ چشم داشتی انفاق میکند اما در مواجههی با اموال دیگران، با تقوا و ورع برخورد نموده و بدون اذن اجازهی آنان در مالشان تصرف نمیکند.[3]
16ـ سخاوت در فطرت تمام اولیای الهی نهفته است و هیچ ولیّ و انسان وارسته ای را پیدا نمیکنید که بخیل باشد. چرا که ولی خدا از نظر کمالات، با خدای خود سنخیت دارد و یکی از کمالات الهی سخاوت است.[4]
17ـ سخاوت، اِحدی السعادتین(یکی از دو سعادت) است. یعنی انسان در زندگی دو سعادت دارد یکی دارایی و مال، و دیگری سخاوتی که با آن مال را به دیگران انفاق کند.[5]
18ـ بزرگترین شکر نعمت، بذل نعمت بوده و این تشکر عملی از خداوند است زیرا لازمهی تشکر از نعمتها، استفادهی از نعمتهای الهی در بهترین راه است و بهترین راه استفادهی از مال، بذل و بخشش آن به دیگران است. [6]
51ـ انسان سخاوتمند از آنچه موجود است بخشش میکند. دستوری هم که برای میهمانیها وارد شده است همین است که میزبان هر چه را در منزل دارد برای میهمان بیاورد و برای آنچه که در منزلش موجود نیست خود را به زحمت نیندازد. [7]
شخصی امیر المومنین علیهالسلام را با اصرار زیاد به منزلش دعوت کرد. امام علیهالسلام به او فرمودند: به شرطی دعوت تو را میپذیرم که از آنچه در خانه داری از من دریغ نکنی و نسبت به آنچه نداری خود را به زحمت نیندازی!
52ـ انسان سخاوتمند انفاق را به اهلش میرساند و این بهترین نوع بخشش است. چه اینکه صاحب حق همسرش باشد، فرزندش باشد، همسایهاش باشد، وبا اقوامش باشند.[8]
53ـ تنگدستی و عسرت، انسان سخیّ را از سخاوت باز نمیدارد. [9]
54ـ انسان سخاوتمند تمام تلاش خود را بذل میکند( از هیچ تلاشی برای دیگران فروگذاری نمیکند). [10]
55ـ انسان سخیِ «اتباع الاحسان بالاحسان» میکند که میتوان برای آن دو معنا ذکر کرد؛ یکی اینکه پی در پی احسان میکند و بعد از هر نوبت احسان دو مرتبه احسان میکند.
معنای دوم روایت این است که هرگاه کسی به او احسان میکند او نیز در مقابل، احسان او را فوراً با احسان پاسخ میدهد و به قول معروف نمیگذارد عرقش بخشکد. [11]
56ـ سخاوتمندترین مردم، به کسی عطا میکند که هیچ امیدی به او ندارد مانند اینکه اهل بیت علیهم السلام برای سفر حج وارد کاروانهای غریبه میشدند و چون کسی آنها را نمیشناخت تا میتوانستند به زائران خدمت میکردند. [12]
56ـ بهترین احسانها، احسان غیابی است که انسان پشت سر دیگران و به طور ناشناس به آنها کمک کند. مانند اینکه در نبود دیگران به آنها دعا میکند و چه بسا به کسانی دعا میکند که اصلاً آنها را نمیشناسد مثلاً از جلوی بیمارستان عبور میکند و برای شفای همهی بیماران حمد شفا میخواند.
گاهی طوری برای بیماران دعا میکند که گویا بیماری آنان بیماری خودِ او است و خدای متعال هم دعایش را مستجاب میکند. از موارد دیگر احسانِ بدون چشم داشت، احسان به امواتی است که دستشان از دنیا کوتاه است و انسان هیچ امیدی به تشکر کردن آنها ندارد. انسان سخاوتمند در هنگام دعا و انس با پروردگار دیگران را هم سهیم میکند.
انسان سخاوتمند انفاق را به اهلش میرساند و این بهترین نوع بخشش است. چه اینکه صاحب حق همسرش باشد، فرزندش باشد، همسایهاش باشد، وبا اقوامش باشند.[8
مرحوم آیت الله صافی رحمه الله داستانی را در جلسهی درسشان نقل میفرمودند که شخصی از دنیا رفته بود و کسی در عالم خواب از او پرسیده بود آیا خیراتی که برایت میفرستیم به تو میرسد یا خیر؟
آن شخص هم در پاسخ گفته بود "خیرات شما به دست ما میرسد اما چون نمیتوانم چگونگی آن را توضیح دهم مثالی میزنم. کسی را فرض کنید که در حمام پر از بخار ایستاده و بخار زیاد موجب تنگی نفسش شده است. اما روزنهی کوچکی از بیرون نمایان میشود و هوای تازه وارد حمام میشود و او نفس عمیقی میکشد. خیرات شما هم این گونه به ما میرسد.
61ـ انسانی که بذل و بخشش نمیکند اما مورد ستایش مردم است روزی برایش پیش خواهد آمد که انفاق میکند اما مورد ملامت و نیش مردم قرار میگیرد. یعنی به خاطر اینکه در زمان وسعت بذل و بخشش نمیکرده است خداوند او را تنبیه کرده و در موقعیتی قرار میگیرد که هم اموالش را به دیگران بذل میکند و هم مورد ملامت آنها قرار میگیرد.[13]
62ـ در روایت دیگری میفرماید کسی که در حال نشسته نمیبخشد، در حال ایستاده به چیزی داده نمیشود. ظاهراً نشستن و ایستادن در این جملات کنایه است از هنگام دارایی و تنگدستی، به این بیان که انسان دارایی که در وضعیت خوب مالی به سر میبرد مانند انسان نشسته در آرامش خاطر روزگار را سپری میکند و انسانی که نیازمند و محتاج شده است مانند کسی که ایستاده، و برای دستیابی به مال تلاش میکند. بنا بر این امام علیهالسلام میفرمایند در حالت گشاده دستی انفاق کنید تا هنگام تنگدستی مورد بی مهری مردم قرار نگیرد. [14]
63ـ کسی که مالش را به ستایشگر خود نمیدهد، در عاقبت وارثانی مالش را تصرف میکنند که او را ستایش نمیکنند. [15]
64ـ کسی که سخا و حیا ندارد مرگ برای او از حیات بهتر است.[16]
65ـ به کسی که کریم بودن را در طبع او نمییابید هیچ گاه امیدوار نباشید و انتظار اینکه خیری از او به شما برسد را نداشته باشید.[17]
پی نوشت ها :
1. غررالحکم/ص375
2. بحارالأنوار/ج68 /ص355 / باب 87
3. غررالحکم/ص376 /ح8459
4. بحارالأنوار/ج68 /ص355
5. غررالحکم/ص375 /ح8441
6. غررالحکم/ص376 /ح8482
7. غررالحکم/ص381 /ح8642
8. غررالحکم/ص381 /ح8643-
9. غررالحکم /ص381/ح8644
10. غررالحکم/ص252 /ح 5275
11. غررالحکم/ص388 /ح 8885
12. بحارالأنوار/ج71 /ص400
13. غررالحکم /ج380 /ص 8615
14.غررالحکم/ص380 /ح 8617
15. غررالحکم/ص380 /ح
16. غررالحکم /ص380/ح 8619
17. غررالحکم/ص380 /ح 8619
- نظرات (0)
- ««123456789101112131415161718192021222324252627282930313233343536373839404142434445464748495051525354555657585960616263646566676869707172737475767778798081828384858687888990919293949596979899100101102103104105106107108109110111112113114115116117118119120121122123124125126127128129130131132133134135136137138139140141142143144145146147148149150151152153154155156157158159160161162163164165166167168169170171172173174175176177178179180181182183184185186187188189190191192193194195196197198199200201202203204205206207208209210211212213214215216217218219220221222223224225226227228229230231232233234235236237238239240241242243244245246247248249250251252253254255256257258259260261262263264265266267268269270271272273274275276277278279280281282283284285286287288289290291292293294295296297298299300301302303304305306307308309310311312313314315316317318319320321322323324325326327328329330331332333334335336337338339340341342343344345346347348349350351352353354355356357358359360361362363364365366367368369370371372373374375376377378379380381382383384385386387388389390391392393394395396397398399400401402403404405406407408409410411412413414415416417418419420421422423424425426427428429430431432433434435436437438439440441442443444445446447448449450451452453454455456457458459460461462463464465466467468469470471472473474475476477478479480481482483484485486487488489490491492493494495496497498499500501502503504505506507508509510511512513514515516517518519520521522523524525526527528529530531532533534535536537538539540541542543544545546547548549550551552553554555556557558559560561562563564565566567568569570571572573574575576577578579580581582583584585586587588589590591592593594595596597598599600601602603604605606607608609610611612613614615616617618619620621622623624625626627628629630631632633634635636637638639640641642643644645646647648649650651652653654655656657658659660661662663664665666667668669670671672673674675676677678679680681682683684685686687688689690691692693694695696697698699700701702703704705706707708709710711712713714715716717718719720721722723724725726727728729730731732733734735736737738739740741742743744745746747748749750751752753754755756757758759760761762763764765766767768769770771772773774775776777778779780781782783784785786787788789790791792793794795796797798799800801802803804805806807808809810811812813814815816817818819820821822823824825826827828829830831832833834835836837838839840841842843844845846847848849850851852853854855856857858859860861862863864865866867868869870871872873874875876877878879880881882883884885886887888889890891892893894895896897898899900901902903904905906907908909910911912913914915916917918919920921922923924925»»