لينكستان
موضوعات
























ایسنای سایت
ذکرایام هفته
اعضا

شمارنده
الهی فقط خودت

سایت خاتون
ذکری که آتش جهنم را خاموش می کند
روایاتی تأكید و فضیلت بسم الله الرحمن الرحیم

پیامبر اکرم (صلی الله و علیه وآله) فرمودند :«بسم الله الرحمن الرحیم» به اسم اعظم الهی از سیاهی چشم، به سپیدی چشم نزدیكتر است.
میدانید سیاهی چشم، در قلب سپیدی چشم است. یعنی اگر كسی بتواند به این آیه و مقام این راه پیدا كند، گویا در متن اسم اعظم الهی قرار میگیرد و میتواند از این اسم اعظم استفاده كند.
اسم اعظم یك آثاری دارد. مهمتر از آثارش، مقامش است. مقام قرب است، مقام ضیافتی كه كسی به این آیه دست پیدا كند این خاصیت را برایش دارد.
یكی دیگر از روایاتی كه از وجود مقدس نبی اكرم(صلی الله و علیه وآله) نقل شده، در كتاب جامعالاخبار این حدیث را نقل كردند. فرمود: وقتی مۆمن عادت كرده به ذكر بسم الله الرحمن الرحیم، وقتی می خواهد از صراط عبور کند و از روی عادت ذكر «بسم الله الرحمن الرحیم» را به زبان میآورد ، همین كه این ذكر را میگوید نوری به وجود می آید و به او گفته می شود «ادفع لهب النار» ، در اثر بركت این آیه، آتش جهنم خاموش میشود و او راحت عبور میكند.
به اشكال دیگر هم این را داریم كه مۆمن وقتی از صراط عبور میكند، آتش جهنم خاموش میشود، و به مۆمن خطاب میكند: زود عبور كن، «فَإِنَّ نُورَكَ قَدْ أَطْفَأَ لَهَبِی» (بحارالانوار/ج89/ص258) نور تو شعلهی مرا خاموش كرده است كه پیداست هركجا نور است، شعلهی آتش خاموش میشود.
آتش به مۆمن میگوید: «جُزْ یَا مُۆْمِنُ فَإِنَّ نُورَكَ قَدْ أَطْفَأَ لَهَبِی» (بحارالانوار/ج89/ص258) نور تو آتش مرا خاموش كرد.
به عبارتی وقتی مۆمن مترنّم به «بسم الله» میشود، نور این آیه مبارك در وجود مۆمن ظاهر میشود و این شعاع نور، آتش را خاموش میكند. اینها آثار این آیه است.
باز در حدیثی از وجود نبی اكرم(صلی الله و علیه وآله) نقل شده كه فرمودند: وقتی معلم به طفل «بسم الله الرحمن الرحیم» را یاد بدهد، همین كه طفل یاد میگیرد، میگوید: بسم الله الرحمن الرحیم، فرمودند: این برائت از آتش است. برای این طفل و پدر و مادرش كه او را فرستادند كه قرآن را یاد بگیرد و معلمی كه به او تعلیم كرده است.
این نکته را نیز از خاطر نبریم که این ثوابها و آثار و بركاتی كه برای تلاوت قرآن، برای عبادات، برای زیارات نقل میشود، برای اذكار نقل میشود، معنایش این است كه این ذكر، این زیارت، این عمل، ظرفیت این ثواب در آن هست و اثرات آنها بسته به آن می باشد که آدم چقدر بتواند این ظرفیت را تحصیل كند.
به عبارتی معلوم نیست هر كسی انجام دهد با هر شرطی به این فضیلتها و تمام این فضیلتها برسد!
به تعبیر دیگر میشود یك معلم با یك «بسم الله الرحمن الرحیم» یاد دادن، بهشتی شود. پدر و مادر به اینكه كمك كنند، كه بچهشان «بسم الله الرحمن الرحیم» یاد بگیرد، بهشتی میشوند. در حقیقت میتوانند بهشتی شوند و این فضیلت عمل است.
هیچ کاری بدون بسم الله پایدار نیست
در روایات داریم و تأكید شده كه هر كاری را كه شروع میكنید با «بسم الله الرحمن الرحیم» شروع كنید و الا این كار هر چقدر هم بزرگ و پر سر و صدا باشد، اگر با بسم الله آغاز نشود، پایان ندارد. ابتر است!
به عبارتی كار خیلی پر سر و صدا است ؛ یعنی همه عوامل كار فراهم است. یك كار از نظر ظاهری و تاریخی ماندگار تاریخی است، ولی چون با اسم الله نیست، حتماً شرك جای توحید را میگیرد و حتماً پایدار نیست.
تفسیری از بسم الله الرحمن الرحیم!
بسم الله اعظم آیات قرآن است، چرا که ورود به وادی قرآن و سالك شدن با قرآن و ورود به ساحت این كتاب الهی و مهاجر شدن به سوی خدا با این كتاب نیاز به بسم الله دارد. انسان تا در مقام بسم الله نباشد، ورود به ساحت قرآن پیدا نمیكند.
«بسم الله الرحمن الرحیم» با یك «با» شروع شد. هر حرف قرآن معنا دارد. فقط حروف مقطعه نیستند كه معنا دارند. همهی سور قرآن حرف حرفش دارای معناست. البته آن معنا در اختیار ماست. گاهی ائمه، گاهی نبی اكرم(صلی الله و علیه وآله)، اهل بیتشان كه معدن علم هستند، معدن حكمت هستند، «انا مدینة العلم و علی بابها» گاهی پرده برداشتند، حروف را معنا كردند. مثلاً «الر» و «الم» را معنا كردند. گاهی حروف یك آیه را معنا كردند، گاهی حروف یك سوره را معنا كردند. درباره «قل هو الله احد» یك روایتی در توحید صدوق است، بسیاری از حروف را معنا كرده است.
هر حرف قرآن می تواند انسان را به سرچشمههایی وصل كند كه فضایلی از آن سرچشمهها به انسان برسد. پشت هر حرف ارتباط با شأنی از شئون الهی و اسماء الهی است و میتواند سرچشمهی اتصال انسان باشد. از طریق یك حرف قرآن میشود به آنها رسید.

در بعضی روایات فرموده اند: همهی قرآن در حمد است. همهی حمد در «بسم الله الرحمن الرحیم»، همهی «بسم الله» در نقطهی تحت البا. كه بزرگان هم سعی كردند این را معنا كنند كه این یعنی چه؟
در «بسم الله الرحمن الرحیم» غیر از اینكه تك تك حروف معانی دارند، هر فراز نیز معنایی دارد. یكی «بسم» است، «الله» است. باء «بسم»، خود «بسم»، «الله»، «الرحمن»، «الرحیم».
در مقام بسم الله ، براساس روایتی كه مرحوم صدوق(ره) در توحیدشان نقل كردند، از امام عسگری(علیه السلام) حضرت بسم الله را اینطور معنا كردند: «بِسْمِ اللَّهِ أَیْ أَسْتَعِینُ عَلَى أُمُورِی كُلِّهَا بِاللَّه» (بحارالانوار/ج89/ص232).
فرموده اند: بسم الله یعنی «استعینُ بالله» و آن با متعلق به «استعینُ» است. یعنی «استعینُ» استعانت میجویم «بِسْمِ اللَّهِ أَیْ أَسْتَعِینُ عَلَى أُمُورِی كُلِّهَا بِاللَّه». بعد الله را هم حضرت اینطور معنا كردند : «اللَّهُ هُوَ الَّذِی یَتَأَلَّهُ إِلَیْهِ عِنْدَ الْحَوَائِجِ وَ الشَّدَائِدِ كُلُّ مَخْلُوقٍ» (بحارالانوار/ج4/ص182) هر مخلوقی در حوائج و در سختیها به او روی میآورد.
همهی زندگی ما حاجت است. «الله» یعنی آن وجود مقدسی كه همه و همه مخلوقات دائماً احتیاجاتشان را به او ارجاع میدهند.
به تعبیر دیگر به او مستحق هستند. ما بخواهیم و نخواهیم مضطر به خدای متعال هستیم. البته یك شرطی این رجوع به حضرت حق دارد و آن شرط این است «عِنْدَ انْقِطَاعِ الرَّجَاءِ مِنْ كُلِّ مَنْ دُونَهُ» وقتی امیدها از ما بقی قطع شد، منقطع شد، «وَ تَقَطُّعِ الْأَسْبَابِ مِنْ جَمِیعِ مَنْ سِوَاهُ» دستها از غیر خدا قطع شد، وقتی اینطور شد همه به او روی میآورند. آنوقت «یَقُولُ بِسْمِ اللَّهِ أَیْ أَسْتَعِینُ عَلَى أُمُورِی كُلِّهَا بِاللَّه الَّذِی»
الله یعنی «لَا تَحِقُّ الْعِبَادَةُ إِلَّا لَه» «الْمُغِیثِ إِذَا اسْتُغِیثَ وَ الْمُجِیبِ إِذَا دُعِی» خدایی كه وقتی استغاثه شود حتماً اغاثه میكند و حتماً وقتی از او بخواهید او را بخوانید، حتماً اجابت میكند.
خدای متعال ما را به گونهای آفریده است كه نمیتوانیم مضطر به او نباشیم، نه ما و نه همهی عوالم. همهی عوالم مضطر به حضرت حق هستند و اصلاً معنای الوهیت همین است. مقام الوهیت، مقامی است كه همهی مخلوقات مضطر به او هستند و او غنی است. «أَنْتُمُ الْفُقَراءُ إِلَى اللَّهِ» (فاطر/15)
مقام الوهیت حضرت حق مقام غنا است «وَ اللَّهُ هُوَ الْغَنِیُّ الْحَمیدُ» (فاطر/15) و مقام بندگی ما مقام افتقار مطلق است. دست ما هم نیست، كائنات بخواهند یا نخواهند، بندهی خداوند متعال هستند و او اله است. «وَ هُوَ الَّذی فِی السَّماءِ إِلهٌ وَ فِی الْأَرْضِ إِلهٌ» (زخرف/84) الوهیت یك مقام قراردادی نیست یا مقامی نیست كه در اختیار ما باشد و كسی را اله قرار بدهیم. بلكه مقامی است كه در آن مقام همهی اسماءالحسنی الهی ذیل این مقام الوهیت هستند و اسماء الهی باطن عالم را اداره میكنند.
همهی مخلوقات بخواهند یا نخواهند مضطر به این اسماء الهی هستند، حیاتشان، قوام به حیات او دارد. علمشان قوام به علم او دارد. عزتشان قوام به عزت او دارد. قدرتشان، بقایشان، دوامشان، بنابراین اله آن موجودی است كه همهی اسماء الحسنی را دارد، و ما هم وابسته و فقیر به اسماء الحسنی هستیم و او ما را اداره میكند. ممكن است انسان از این مطلب غفلت كند و اگر غفلت كرد، غبار شرك بر وجود انسان مینشیند، و به هر اندازهای كه غفلت از این امر بكند، حتی در یك جرعهی آب نوشیدن، به همان اندازه غبار شرك در وجود انسان مینشیند و این غبار باید برداشته شود تا انسان به مقام توحید برگردد.
مقام بسم الله مقام توحید ناب و توحید خالص است كه انسان در همهی عالم جز استعانت از حضرت حق نمیجوید و همهی وسایل را وسایط میبیند و برای آنها اصالتی قائل نیست و استعانتش فقط از خدای متعال است. این مقام بسم الله است. كسی كه در مقام بسم الله نیست، وسایط را میبیند و غیر خدای متعال را نمیبیند.
:
بیانات حجت الاسلام میرباقری ؛ سمت خدا
- نظرات (0)
خداوند به بندگانش چقدر تکلیف می دهد!
خداوند متعال در قرآن کریم در ارتباط با تکالیف و وظایفی که متوجه بندگان کرده، میفرماید: «لا یُکَلِّفُ اللَّهُ نَفْساً إِلَّا وُسْعَها، لَها ما کَسَبَتْ وَ عَلَیْها مَا اکْتَسَبَتْ...»؛[1] خداوند هیچ کس را جز به اندازه توانش تکلیف نمىکند، هر کس هر کار خیرى کسب کرده به سود او است، و هر کار بدى کسب نموده به زیان او است.
آنچه در این آیه محور بحث است، واژه «وسع» میباشد.
راغب اصفهانی در معنای «وسع» میگوید: «السَّعَةُ تقال فی الأمکنة، و فی الحال، و فی الفعل کالقدرة و الجود».[2]
«وسع» از «سعة» - به فتح س و ع- به معناى فراخى و گسترش است، خواه در مکان باشد؛ مانند «أَ لَمْ تَکُنْ أَرْضُ اللَّهِ واسِعَةً فَتُهاجِرُوا فِیها».[3] خواه در حال؛ مثل «لِیُنْفِقْ ذُو سَعَةٍ مِنْ سَعَتِهِ».[4] و خواه در فعل باشد؛ نظیر «وَ رَحْمَتِی وَسِعَتْ کُلَّ شَیْءٍ».[5]، [6]
بر اساس این تعریف، مفسران میگویند وسع، به معناى توانایی و تمکن،[7] کنایه از ظرفیت نفس است.[8] اضافه بر آن به نفس(وُسْعَهَا) شامل هر گونه توان نفسانى از قدرت دریافت، اراده، اختیار و اعمال میشود و هر چه در طریق کمال این میدانها وسیعتر و توان اندیشه و اراده بیشتر گردد، تکلیف و مسئولیت افزایش مییابد؛ یعنى در هر مرتبهاى که وسعى مىیابد همتش افزونتر و ناتوانیش کمتر و تکلیف و مسئولیتش بیشتر و یا شدیدتر میگردد.[9]
علامه طباطبائی میگوید؛ کلمه «وسع» به معناى توانایى و تمکن است، اصل در آن وسعت مکانى بوده، بعدها قدرت آدمى چیزى نظیر ظرف تصور شده، که افعال اختیارى آدمى از آن صادر مىشود، در نتیجه کارهایى که از انسان سر مىزند در حدود قدرت و ظرفیت او است، حال یا کم است و یا زیاد، و آنچه از آدمى سر نمىزند ظرفیتش را نداشته، در نتیجه این استعمال، معناى وسعت به طاقت منطبق شده، و در آخر طاقت را وسع نامیده، گفتند: (وسع آدمى) یعنى طاقت و ظرفیت قدرت او.[10]
وی معتقد است، تمام حق خدا بر بنده این است که شنوایی و طاعت داشته باشد،«وَ قالُوا سَمِعْنا وَ أَطَعْنا» و معلوم است که انسان تنها در پاسخ فرمانى طاعت مىگوید که اعضا و جوارحش بتواند آن فرمان را انجام دهد؛ چرا که اطاعت به معناى مطاوعه است؛ یعنى تأثیر پذیرى قوا و اعضاى آدمى در اثر فرمان کسى که به او امر مىکند. اما چیزى که مطاوعه بردار نیست؛ مانند اینکه به کسى امر کنند که با چشم خود بشنود، و با گوش خود ببیند، و یا در آن واحد در چند مکان دور از هم حاضر شود، چنین چیزى نه قابل اطاعت است، و نه آمر حکیم، تکلیفى مولوى درباره آن صادر مىکند. پس اجابت نمودن فرمان خدا با سمع و طاعت، تحقق نمىپذیرد، مگر در چهارچوب قدرت و اختیار انسان و این افعال مقدور و اختیارى است که انسان به وسیله آن براى خود نفع و یا ضرر کسب مىکند. پس کسب، خود بهترین دلیل است بر اینکه آنچه آدمى کسب کرده و متصف به آن شده، وسع و طاقت آن را داشته است.
از این بیان به خوبى روشن میشود که جمله «لا یُکَلِّفُ اللَّهُ ...» کلامى است مطابق با سنتى که خداوند در بین بندگانش جارى ساخته، و آن سنت این است که از مراحل ایمان آن مقدار را بر هر یک از بندگان خود تکلیف کرده که در خور فهم او باشد، و از اطاعت آن مقدارى را تکلیف کرده که در خور نیرو و توانایى بنده باشد، و نزد عقلا و صاحبان شعور نیز همین سنت و روش معمول و متداول است.[11]
بنابر این، خداوند در تکالیفى که کرده، هم توان جسمى و هم امکانات مادى و ابزارهاى موجود را در نظر گرفته، و هم توان فکرى و میزان معرفت انسانها را لحاظ کرده است؛ لذا همانگونه که تکلیف یک ثروتمند در انفاق مال با تکلیف یک فقیر فرق دارد، تکلیف انسانهاى آگاه و روشن با افراد عوام نیز فرق دارد. ممکن است یک عمل از شخصى عمل نیک و شایسته تلقى شود و همان عمل از شخص دیگرى عمل بد و ناپسند به حساب آید.
آنچه از جمله دوم آیه «لَها ما کَسَبَتْ وَ عَلَیْها مَا اکْتَسَبَتْ» استفاده میشود؛ این است که تکلیفى که از جانب خداوند متوجه انسان شده، براى تنظیم زندگى و به نفع او است و براى خدا هیچگونه سودى ندارد. تنها کسى که از آن سود مىبرد خود انسان است. بعضى از تکلیفها محدودیت مىآورد ولى همین محدودیت باعث ایجاد نظم و انضباط در جامعه و در نتیجه رفاه و آسایش انسان مىگردد.
اکنون که تمام انسانها تحت تکلیف هستند، روشن است که هرکار خوبى انجام دهند براى آنها و هر کار بدى که از آنها سربزند، باز براى آنها است و اگر به تکلیف عمل کرد سودى مىبرد و اگر عمل نکرد زیان مىبیند.[12]
پی نوشت ها
[1]. بقره، 286.
[2]. راغب اصفهانی، حسین بن محمد، المفردات فی غریب القرآن، تحقیق، داودی، صفوان عدنان، ص 870، دمشق، بیروت، دارالقلم، الدار الشامیة، چاپ اول، 1412ق.
[3]. نساء، 97. «مگر سرزمین خدا، پهناور نبود که مهاجرت کنید»؟!
[4]. طلاق، 7. «آنانکه امکانات وسیعى دارند، باید از امکانات وسیع خود انفاق کنند».
[5]. اعراف، 156. «و رحمتم همه چیز را فراگرفته است».
[6]. قرشی، سید علی اکبر، قاموس قرآن، ج 7، ص 217، تهران، دار الکتب الإسلامیة، چاپ ششم، 1371ش.
[7]. طباطبایی، سید محمد حسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ج 2، ص 443، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ پنجم، 1417ق.
[8]. طالقانى، سید محمود، پرتوى از قرآن، ج 2، ص 278، تهران، شرکت سهامى انتشار، چاپ چهارم، 1362ش.
[9]. همان.
[10]. المیزان فی تفسیر القرآن، ج 2، ص 443؛ موسوی همدانی، سید محمد باقر، ترجمه المیزان فی تفسیر القرآن، ج 2، ص 684، قم، دفتر انتشارات اسلامی، قم، چاپ پنجم، 1374ش.
[11]. همان، ص 443- 444.
[12]. جعفری، یعقوب، کوثر، ج 2، ص 55، بی جا، بی تا.
- نظرات (0)
به سلامتی همه پدران
به سلامتی پدری که نمی توانم را
در چشمانش زیاد دیدیم
ولی از زبانش هرگز نشنیدم ...!!!
سلامتی اون پدری که شادی شو با زن و بچش
تقسیم میکنه اما غصه شو با سیگار و دود سیگارش . . .
- نظرات (0)
فقط حیدر امیرالمونین است
کسی که گفت ذکر یا علی را
امین قل هو الله احد شد
که مولا عشق رب العالمین است
فقط حیدر امیر المومنین است
اگر از عشق او بیگانه باشم
ضرر کردم پی میخانه باشم
اگر عشاق را دیوانه خوانند
همان بهتر که من دیوانه باشم
مساوی نام مولا با یمین است
فقط حیدر امیر المومنین است
علی در مکتبش صد یاس دارد
طلا ، یاقوت ، دُر ، الماس دارد
مگو سقای لب تشنه محال است
ابالفضل از علی میراث دارد
علی ذکر یل ام البنین است
فقط حیدر امیرالمومنین است
کتاب مرتضی صدها ورق داشت
فلق از عشق او رنگ شفق داشت
همین روح القدس که هست مشهور
به ذکر یا علی روح و رمق داشت
نگارم زینت عرش برین است
فقط حیدر امیرالمومنین است
- نظرات (0)
بانوان مذهبی فریب نخورند

اخیراً برخی از (به اصطلاح) بانوان مُبلغ در جلسات مذهبی میگویند که از ذکر «لا اله الا الله» پرهیز کنید، چرا که به امتحانات سخت و مشکلات دچار میشوید.
متأسفانه جلسات مذهبی بانوان که در قالب هیئتهای خانگی برگزار میگردد، از کنترل کمتری برخوردار است و به همین دلیل سنگر مانور دشمنان اسلام از یک سو و دنیاطلبان سوداگر که از طریق انحراف و فریب اذهان عمومی ارتزاق میکنند از سوی دیگر قرار گرفته است و باید اذعان داشت که سادهلوحی، بیبصیرتی و زودباوری برخی از عوام نیز زمینه را برای جولان، تکتازی و چپاول آنان فراهمتر نموده است. تا جایی که بسیار مشاهده شده برخی از این بانوان سادهلوح، به شکل مرید به گرد مبلغین و مبلغات دروغگو جمع شده و با اهدای تراول، جواهرات، پول نقد و حتی گاهی خانه و ویلا، او را مساعدت، اطاعت و تبعیت می کنند!
اخیراً باب شده که برخی از این مبلغات منافق و دروغگو، در محافل «ذکر» میدهند و برخی از آنان نیز مردم را از زیارت عاشورا و اذکار دیگر، به بهانهها و اراجیف «من درآوردی» پرهیز میدهند! که پرهیز دادن از ذکر «لا إله الا الله»، به بهانهی این که ذکر بزرگی است و شما را درگیر امتحانات سخت و مشکلات عدیده مینماید نیز یکی از همین ترفندهای شیطانی آنان است. چرا که فرمان پرهیز از این ذکر، فرمان شیطان است و نه اسلام.
کسانی که به نام تبلیغ دین مردم را از ذکر «لا إله الاّ الله» پرهیز میدهند، رمالهای بیدین و بلندگوهای شیطان هستند و کسانی که مسلمان و مؤمن هستند، باید از صمیم قلب و باور عقلی و نیز از روی اخلاص با صدای بلند در گفتار و عمل صالح و مخلصانه و به صورت مستمر بگویند: «لا إله الاّ الله».
پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) از همان آغاز بعثت به مردمان هر عصر و نسلی فرمودند: «یا ایها الناس قولوا لا اله الا الله تفلحوا» - بگویید: لا اله الا الله [تا] رستگار شوید. حال عدهای (آن هم به نام اسلام و ذکر) مدعی شوند که نگویید «لا اله الا الله» تا به امتحانات سخت دچار نشوید؟!
اساساً همهی دعوت انبیای الهی و امتحانهای الهی برای این است که مردمان به «لا اله الا الله» پی ببرند و در گفتار و عمل به صورت مکرر و پیوسته متذکر این معنا باشند تا رستگار شوند. لذا این ذکر حلال مشکلات و معضلات در دنیا و آخرت است و نه سبب بروز آنها.
در روایت امام باقر و امام صادق(سلام الله علیهما) آمده است:
- «لا إله الاّ الله» و «الله اکبر» بسیار بگویید، زیرا چیزی نزد خدای عزوجل محبوبتر از گفتن «لا إله الاّ الله» و «الله اکبر» نیست. (اصول کافی، ج4، ص 268).
امام صادق (سلام الله علیه) میفرمایند:
- هر کس در روز صدبار بگوید: «لا إله الاّ الله» در آن روز از نظر عمل بهترین مردم است، مگر (از) کسی که زیادتر گفته باشد. (اصول کافی، ج4، ص 267).
امام صادق (سلام الله علیه) به ابان بن تغلب میفرمایند:
- ای ابان! چون به کوفه رفتی این حدیث را [برای مردم] بازگو کن: «من شهد أن لا اله الا الله مخلصاً وجبت له الجنه ...»؛ هر کس از روی اخلاص شهادت دهد به «لا إله الاّ الله» بهشت بر او واجب میشود.
ابان گوید: عرض کردم: از هر دسته گروهی نزد من [به دیدنم] میآیند، آیا برای همهی آنان این حدیث را روایت کنم؟ فرمود:
آری ای ابان؛ چون روز قیامت شود و خداوند همهی اولین و آخرین را گرد آورد، «لا إله الاّ الله» را از آنها بگیرد، جز آن کس که بر این امر (استوار) باشد. (یعنی کسی که به صورت پیوسته و مستمر، در قول و عمل به صورت خالصانه به ذکر «لا إله الاّ الله» مشغول است).
پس، کسانی که به نام تبلیغ دین مردم را از ذکر «لا إله الاّ الله» پرهیز میدهند، رمالهای بیدین و بلندگوهای شیطان هستند و کسانی که مسلمان و مؤمن هستند، باید از صمیم قلب و باور عقلی و نیز از روی اخلاص با صدای بلند در گفتار و عمل صالح و مخلصانه و به صورت مستمر بگویند: «لا إله الاّ الله».
- نظرات (0)
- ««123456789101112131415161718192021222324252627282930313233343536373839404142434445464748495051525354555657585960616263646566676869707172737475767778798081828384858687888990919293949596979899100101102103104105106107108109110111112113114115116117118119120121122123124125126127128129130131132133134135136137138139140141142143144145146147148149150151152153154155156157158159160161162163164165166167168169170171172173174175176177178179180181182183184185186187188189190191192193194195196197198199200201202203204205206207208209210211212213214215216217218219220221222223224225226227228229230231232233234235236237238239240241242243244245246247248249250251252253254255256257258259260261262263264265266267268269270271272273274275276277278279280281282283284285286287288289290291292293294295296297298299300301302303304305306307308309310311312313314315316317318319320321322323324325326327328329330331332333334335336337338339340341342343344345346347348349350351352353354355356357358359360361362363364365366367368369370371372373374375376377378379380381382383384385386387388389390391392393394395396397398399400401402403404405406407408409410411412413414415416417418419420421422423424425426427428429430431432433434435436437438439440441442443444445446447448449450451452453454455456457458459460461462463464465466467468469470471472473474475476477478479480481482483484485486487488489490491492493494495496497498499500501502503504505506507508509510511512513514515516517518519520521522523524525526527528529530531532533534535536537538539540541542543544545546547548549550551552553554555556557558559560561562563564565566567568569570571572573574575576577578579580581582583584585586587588589590591592593594595596597598599600601602603604605606607608609610611612613614615616617618619620621622623624625626627628629630631632633634635636637638639640641642643644645646647648649650651652653654655656657658659660661662663664665666667668669670671672673674675676677678679680681682683684685686687688689690691692693694695696697698699700701702703704705706707708709710711712713714715716717718719720721722723724725726727728729730731732733734735736737738739740741742743744745746747748749750751752753754755756757758759760761762763764765766767768769770771772773774775776777778779780781782783784785786787788789790791792793794795796797798799800801802803804805806807808809810811812813814815816817818819820821822823824825826827828829830831832833834835836837838839840841842843844845846847848849850851852853854855856857858859860861862863864865866867868869870871872873874875876877878879880881882883884885886887888889890891892893894895896897898899900901902903904905906907908909910911912913914915916917918919920921922923924925926927»»