لينكستان
موضوعات
























ایسنای سایت
ذکرایام هفته
اعضا

شمارنده
الهی فقط خودت

سایت خاتون
باغی که در بلندی واقع شده
وَ مَثَلُ الَّذِینَ یُنفِقُونَ أَمْوَالَهُمُ ابْتِغَاء مَرْضَاتِ اللّهِ وَتَثْبِیتًا مِّنْ أَنفُسِهِمْ كَمَثَلِ جَنَّةٍ بِرَبْوَةٍ أَصَابَهَا وَابِلٌ فَآتَتْ أُكُلَهَا ضِعْفَیْنِ فَإِن لَّمْ یُصِبْهَا وَابِلٌ فَطَلٌّ وَاللّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ بَصِیرٌ (بقره/ 265)
«و مَثَل [صدقات] كسانى كه اموال خویش را براى طلب خشنودى خدا و استوارى روحشان انفاق مىكنند، همچون مَثَلِ باغى است كه بر فراز پشتهاى قرار دارد [كه اگر] رگبارى بر آن برسد، دو چندان محصول برآورد، و اگر رگبارى هم بر آن نرسد، بارانِ ریزى [براى آن بس است]، و خداوند به آنچه انجام مىدهید بیناست.»
«بِصارَة» به معنی: نگاه کردن به خوبی یا بدی و درستی یا غلطی و زشتی یا زیبائی چیز مشخصی است.
«بَصیر»: کسی است که به خوبی یا بدی، زشتی یا زیبائی، درستی یا نادرستی چیزی نگاه می کند و اندازه خوب و بدی آن را می شناسد.
منظور از بصیر بودن خداوند پس از این مثال این است که همان گونه که خداوند به موقعیت خوب و بد یک باغ نگاه می کند و آن را می شناسد، همان گونه نیز به موقعیت خوب و بد کارهای ما نگاه می کند و آن را می شناسد).
«ربوة» به زمین مسطحی که در ارتفاع بالاتر از ارتفاع تل قرار داشته باشد گفته می شود.
پژوهش های علمی نشان می دهد که بهترین محیط برای رشد و باردهی درختان میوه و درختان ثمر دهنده محیطی است که در ارتفاع میان 300 تا 600 متر از سطح دریا قرار دارد و این همان بلندی و ارتفاعی است که در زبان عربی رَبوَة نامیده می شود و آیه از آن صحبت می کند.
این محیط که در چنین ارتفاع هائی قرار دارد این ویژگی ها را دارد:
وزش باد و نسیم و تجدید هوا، مرطوب بودن جو، در معرض تابش خورشید قرار داشتن، لطیف بودن جو، فراوانی آب، انبار نمودن آب به اندازه لازم، باران های سنگین، آفت های آن و آنچه رشد گیاهان مختل می کند را می شوید (چون آب از بلندی به زمین های پست حرکت می کند و در آن ارتفاعات نمی ماند)، امکان نفوذ ریشه های درختان به اعماق که به نوبه خود ریشک های زیادتری را می رویانند و مواد غذائی بیشتری را می مکند و به نوبه خود ثمر درخت زیادتر می شود، و مقاومت درخت در برابر بادها و وزش های تند نیز بیشتر می شود.
به این ترتیب باغی که در ربوة (در ارتفاع میان 300 تا 600 متر بالای سطح دریا) قرار دارد، با بارش سنگین ثمر خود را دو چندان می دهد، و اگر بارش سنگین به آن نبارد با بارش کم نیز به دلیل وجود ویژگی های نامبرده در آن محیط ها باز هم درخت ثمر خود را می دهد.
قرآن کسانی که برای خشنودی خدا انفاق می کنند را به باغی که در بلندی واقع شده مثال می زند که در شرایط بارش سنگین و سبک، در هر حال ثمر خود را می دهد.
منابع:
مجله راه قرآن، ش 33
- نظرات (0)
مأمور به انجام وظیفهایم، نه ضامن نتیجه
اینكه
مىگویند سخن كز دل برآید، لا جرم بر دل نشیند، قانون كلّى نیست. زیرا سخن
پیامبر از دل بود، ولى بر دل كفّار نمىنشست. با آنكه حضرت از عمق دل
مىفرمود: «أَسْلَمْتُ وَجْهِیَ» من با تمام وجود تسلیم خدا هستم، امّا
گروهى اعراض مىكردند.
فَإِنْ حَاجُّوكَ فَقُلْ أَسْلَمْتُ وَجْهِیَ لِلَّهِ وَ مَنِ اتَّبَعَنِ وَ قُلْ لِلَّذِینَ أُوتُوا الْكِتابَ وَ الْأُمِّیِّینَ أَ أَسْلَمْتُمْ فَإِنْ أَسْلَمُوا فَقَدِ اهْتَدَوْا وَ إِنْ تَوَلَّوْا فَإِنَّما عَلَیْكَ الْبَلاغُ وَ اللَّهُ بَصِیرٌ بِالْعِبادِ (آل عمران ـ 20)
(از این رو) پس اگر با تو، به گفتگو و ستیز و محاجّه برخاستند، (با آنها مجادله مكن و) بگو: من و پیروانم روى به خدا تسلیم كردهایم. و به اهل كتاب (یهود و نصارى) و امیّین (مشركان بىسواد مكّه) بگو: آیا شما هم (در برابر خدا) تسلیم شدهاید، پس اگر تسلیم شدند و اسلام آوردند همانا هدایت یافتهاند، و اگر سرپیچى كردند (نگران مباش، زیرا) وظیفهى تو فقط رساندن دعوت الهى است، (نه اجبار و اكراه) و خداوند به حال بندگان بیناست.
از جدال و ستیز بپرهیز
به دنبال بیان سرچشمه اختلافات دینى به گوشهاى از این اختلاف كه همان بحث و جدال یهود و نصارى با پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله بود، در این آیه اشاره مىكند، مىفرماید: "اگر با تو به گفتگو و ستیز برخیزند (با آنها) مجادله نكن و بگو: من و پیروانم در برابر خداوند، تسلیم شدهایم" (فَإِنْ حَاجُّوكَ فَقُلْ أَسْلَمْتُ وَجْهِیَ لِلَّهِ وَ مَنِ اتَّبَعَنِ).
"حاجوك" از ماده "محاجه" در لغت به معنى بحث و گفتگو و استدلال و دفاع از یك عقیده یا یك مسأله است.
طبیعى است كه طرفداران هر آیینى در مقام دفاع از عقیده خود برمىآیند و خود را حق به جانب معرفى مىكنند، از این رو قرآن به پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله مىگوید: ممكن است اهل كتاب (یهود و نصارى) با تو بحث كنند و بگویند ما در برابر حق تسلیم هستیم، و حتى در این باره پافشارى كنند چنان كه مسیحیان نجران در برابر پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله چنین بودند.
خداوند در این آیه به پیامبرش دستور مىدهد كه از بحث و مجادله با آنها دورى كن و به جاى آن براى راهنمایى و قطع مخاصمه "بگو: به آنها كه اهل كتاب هستند (یهود و نصارى) و هم چنین درس نخواندهها (مشركان) آیا شما هم (همچون من كه تسلیم فرمان حقم) تسلیم شدهاید" (وَ قُلْ لِلَّذِینَ أُوتُوا الْكِتابَ وَ الْأُمِّیِّینَ أَ أَسْلَمْتُمْ).
"اگر به راستى تسلیم شوند هدایت یافتهاند، و اگر روىگردان شوند و سرپیچى كنند بر تو ابلاغ (رسالت) است" و تو مسئول اعمال آنها نیستى (فَإِنْ أَسْلَمُوا فَقَدِ اهْتَدَوْا وَ إِنْ تَوَلَّوْا فَإِنَّما عَلَیْكَ الْبَلاغُ).
بدیهى است منظور تسلیم زبانى و ادعایى نیست، بلكه منظور تسلیم حقیقى و عملى در برابر حق است، اگر آنها در برابر سخنان حقیقى سر تسلیم فرود آورند، با توجه به اینكه دعوت تو آشكار و آمیخته با منطق و دلیل روشن است مسلما ایمان مىآورند و اگر ایمان نیاورند تسلیم حق نیستند و تنها دعوى اسلام و تسلیم در برابر فرمان حق دارند.
كوتاه سخن اینكه:
وظیفه تو ابلاغ رسالت است، آمیخته با دلیل و برهان، و اگر روح حقجویى در آنها باشد پذیرا مىشوند، و اگر نشوند تو وظیفه خود را انجام دادهاى.
و در پایان آیه مىفرماید: "خداوند به اعمال و افكار بندگان خود بینا است" (وَ اللَّهُ بَصِیرٌ بِالْعِبادِ).
او مدعیان دروغى تسلیم را از راستگویان مىشناسد و نیات محاجه كنندگان را كه براى چه هدفى بحث و گفتگو مىكنند مىداند، و اعمال همه را از نیك و بد مىبیند و به هر كس جزاى مناسب مىدهد.
نكتهها:
1- از این آیه به طور ضمنى استفاده مىشود كه از ادامه بحث و محاجه با مردم لجوجى كه تسلیم منطق صحیح نیستند، باید پرهیز كرد.
2- منظور از "امیین" كسانى كه نوشتن و خواندن نمىدانند در این آیه مشركان مىباشند علت این كه از مشركان در برابر اهل كتاب (یهود و نصارى) به این نام تعبیر شده به خاطر این است كه مشركان كتاب آسمانى نداشتند تا مجبور به فرا گرفتن، خواندن و نوشتن شوند.
3- از این آیه به خوبى روشن مىشود كه روش پیامبر صلی الله علیه و آله هرگز تحمیل فكر و عقیده نبوده است، بلكه كوشش و مجاهدت داشته كه حقایق بر مردم روشن شود و سپس آنان را به حال خود وا مىگذاشته كه خودشان تصمیم لازم را در پیروى از حق بگیرند.
پیامهای آیه:
1ـ جدال و محاجّه، از خصلتهاى مخالفان انبیاست. «فَإِنْ حَاجُّوكَ»
2ـ ابلاغِ رسالت و استدلال آرى، ولى ستیز با افراد لجوج ممنوع. «فَإِنْ حَاجُّوكَ فَقُلْ أَسْلَمْتُ»
3ـ به مجادلات بىنتیجه و بیهوده، پایان دهید. «فَإِنْ حَاجُّوكَ فَقُلْ أَسْلَمْتُ»
4ـ در گفتگوها، موضع خود و یاران خود را صریح اعلام كنیم. «فَإِنْ حَاجُّوكَ فَقُلْ أَسْلَمْتُ»، «وَ مَنِ اتَّبَعَنِ»
5ـ پیروان واقعى پیامبر، كسانى هستند كه تسلیم خدا باشند. «أَسْلَمْتُ وَجْهِیَ لِلَّهِ وَ مَنِ اتَّبَعَنِ»
6ـ آنچه انسان را در برابر گفتگوهاى مغرضانه حفظ مىكند، اتصال به خداوند است. «أَسْلَمْتُ وَجْهِیَ لِلَّهِ»
7ـ انبیاء با تمام وجود و با عشق و نشاط به خدا دل بستهاند. «وَجْهِیَ لِلَّهِ»
8ـ توجّه رهبر، باید هم به افراد با فرهنگ باشد و هم به عوام مردم. «أُوتُوا الْكِتابَ وَ الْأُمِّیِّینَ»
9ـ كتابهاى آسمانى، یك سند فرهنگى ارزشمند براى جوامع بشرى است. در آیه مردم به دو دسته تقسیم شدهاند: فرهنگیان و عوام. «أُوتُوا الْكِتابَ وَ الْأُمِّیِّینَ»
10ـ هدایت واقعى، در سایهى تسلیم بودن در برابر خداوند است. «فَإِنْ أَسْلَمُوا فَقَدِ اهْتَدَوْا»
11ـ انسان در انتخاب راه آزاد است، نه مجبور. «فَإِنْ أَسْلَمُوا»، «وَ إِنْ تَوَلَّوْا ...»
12 علم و كتاب به تنهایى كافى نیست، چه بسا علم باشد، ولى تسلیم نباشد. «أُوتُوا الْكِتابَ»، «وَ إِنْ تَوَلَّوْا»
13ـ ما مأمور انجام وظیفهایم، نه ضامن نتیجه. «فَإِنَّما عَلَیْكَ الْبَلاغُ»
14ـ خداوند از طریق پیامبران، با مردم اتمام حجّت مىكند. «فَإِنَّما عَلَیْكَ الْبَلاغُ»
منابع:
تفسیر نور ج 2
تفسیر نمونه ج 2
- نظرات (0)
دانشمندان، در كنار فرشتگان قرار می گیرند
خداوند
با ایجاد نظام واحد در هستى، بر یگانگى ذات خود گواهى مىدهد، یعنى
هماهنگى و نظم موجود در آفرینش، همه گواه بر حاكمیّت قدرتى یگانه بر هستى
است.
شَهِدَ اللَّهُ أَنَّهُ لا إِلهَ إِلاَّ هُوَ وَ الْمَلائِكَةُ وَ أُولُوا الْعِلْمِ قائِماً بِالْقِسْطِ لا إِلهَ إِلاَّ هُوَ الْعَزِیزُ الْحَكِیمُ (آل عمران ـ 18)
خدایى كه همواره به عدل و قسط قیام دارد، گواهى داده كه معبودى جز او نیست و فرشتگان و صاحبان دانش (نیز به یگانگى او گواهى دادهاند) جز او كه مقتدر حكیم است، معبودى نیست.
گواهى همه بر وحدانیتش
به دنبال بحثى كه درباره مومنان راستین در آیات قبل آمده بود در این آیه اشاره به گوشهاى از دلایل توحید و خداشناسى و بیان روشنى این راه پرداخته، مىگوید: "خداوند (با ایجاد نظام شگرف عالم هستى) گواهى مىدهد كه معبودى جز او نیست" (شَهِدَ اللَّهُ أَنَّهُ لا إِلهَ إِلَّا هُوَ).
"و نیز فرشتگان و صاحبان علم و دانشمندان (هر كدام به گونهاى و با استناد به دلیل و آیهاى) بر این امر گواهى مىدهند" (وَ الْمَلائِكَةُ وَ أُولُوا الْعِلْمِ).
"این در حالى است كه خداوند قیام به عدالت در جهان هستى فرموده" كه این عدالت نیز نشانه بارز وجود او است (قائِماً بِالْقِسْطِ).
آرى: با این اوصاف كه گفته شد "هیچ معبودى جز او نیست كه هم توانا و هم حكیم است" (لا إِلهَ إِلَّا هُوَ الْعَزِیزُ الْحَكِیمُ).
بنابراین شما هم با خداوند و فرشتگان و دانشمندان هم صدا شوید و نغمه توحید سر دهید.
نكتهها:
1- شهادت خداوند بر یگانگى خویش چگونه است؟
منظور از شهادت خداوند، شهادت عملى و فعلى است نه قولى، یعنى خداوند با پدید آوردن جهان آفرینش كه نظام واحدى در آن حكومت مىكند و قوانین آن در همه جا یكسان، و برنامه آن یكى است، و در واقع "یك واحد به هم پیوسته" و "یك نظام یگانه" است، عملاً نشان داده كه آفریدگار و معبود، در جهان یكى بیش نیست، و همه از یك منبع، سرچشمه مىگیرند، بنابراین ایجاد این نظام واحد، شهادت و گواهى خدا است بر یگانگى ذاتش.
اما شهادت و گواهى فرشتگان و دانشمندان، جنبه قولى دارد، چه اینكه آنها هر كدام با گفتارى شایسته خود، اعتراف به این حقیقت مىكنند و این گونه تفكیك در آیات قرآن فراوان است.
مثلاً در آیه "إِنَّ اللَّهَ وَ مَلائِكَتَهُ یُصَلُّونَ عَلَى النَّبِیِّ" (خدا و فرشتگان بر پیامبر صلی الله علیه و آله درود مىفرستند) (سوره احزاب، آیه 56) درود از ناحیه خدا چیزى است و از ناحیه فرشتگان چیز دیگر، از ناحیه خدا، فرستادن رحمت است و از ناحیه فرشتگان تقاضاى رحمت.
البته گواهى فرشتگان و دانشمندان، جنبه عملى نیز دارد، زیرا آنها تنها او را مىپرستند و در برابر هیچ معبود دیگر، سر تعظیم فرود نمىآورند.
2- قیام به قسط چیست؟
جمله "قائِماً بِالْقِسْطِ" به اصطلاح ادبى، حال فاعل "شهد" است كه "اللَّه" باشد یعنى خداوند گواهى به یكتایى خود مىدهد در حالى كه قیام به عدالت در جهان هستى دارد، و این جمله در واقع دلیلى است بر شهادت او، زیرا حقیقت عدالت، انتخاب طریق میانه و مستقیم و دورى از هر گونه افراط و تفریط و انحراف است و مىدانیم كه طریق میانه و مستقیم، همواره یكى است و بیش از یكى نیست، چنان كه در آیه 153 سوره انعام مىخوانیم: وَ أَنَّ هذا صِراطِی مُسْتَقِیماً فَاتَّبِعُوهُ وَ لا تَتَّبِعُوا السُّبُلَ فَتَفَرَّقَ بِكُمْ عَنْ سَبِیلِهِ (و این راه مستقیم من است، پس آن را پیروى كنید و به راههاى دیگر نروید كه شما را از راه او پراكنده مىسازد).
در این آیه "راه خدا" یكى معرفى شده، و راههاى منحرف و بیگانه از خدا، متعدد و پراكنده، زیرا صراط مستقیم به صورت مفرد و طرق انحرافى به صورت جمع آورده شده است.
نتیجه این كه "عدالت" همیشه، همراه با "نظام واحد" است و نظام واحد، نشانه "مبدأ واحد" مىباشد، بنابراین عدالت به معنى واقعى در عالم آفرینش دلیل بر یگانگى آفریدگار خواهد بود.
3- موقعیت دانشمندان:
در این آیه، دانشمندان واقعى در ردیف فرشتگان قرار گرفتهاند و این خود امتیاز دانشمندان را بر دیگران اعلام مىكند، و نیز از آیه استفاده مىشود كه امتیاز دانشمندان از این نظر است كه در پرتو علم خود، به حقایق اطلاع یافته و به یگانگى خدا كه بزرگترین حقیقت است معترفند.
روشن است كه آیه، همه دانشمندان را شامل مىشود و اگر در بعضى از روایات كه در ذیل این آیه وارد شده "اولوا العلم" به ائمه اطهار علیهم السلام تفسیر شده از این نظر است كه آنان، روشنترین مصداق "اولوا العلم" هستند. (امام باقر علیه السلام فرمودند: مراد از «أُولُوا الْعِلْمِ» در آیه، انبیاء و اوصیاء هستند. (تفسیر نور الثقلین)
مرحوم طبرسى در مجمع البیان ضمن تفسیر آیه از جابر بن عبد اللَّه انصارى از پیامبر گرامى اسلام صلی الله علیه و آله نقل مىكند كه فرمود: ساعة من عالم یتكى على فراشه ینظر فى علمه خیر من عبادة العابد سبعین عاما: (یك ساعت از زندگى دانشمندى كه بر بستر خود تكیه كرده و در اندوختههاى علمى خود مىاندیشد، بهتر از هفتاد سال عبادت عابد است)!
در ذیل آیه جمله "لا إِلهَ إِلَّا هُوَ" تكرار شده است، این تكرار گویا اشاره به این است كه همان طور كه در آغاز آیه، شهادت خداوند و فرشتگان و دانشمندان آمده است، هر كس این گواهى را مىشنود، باید او هم، با شهادت آنها هم صدا گردد و گواهى بر وحدت معبود بدهد.
و از آنجا كه جمله "لا إِلهَ إِلَّا هُوَ" به عنوان اداى حق تعظیم خداوند و اظهار توحید است، با دو است "عزیز" و "حكیم" (توانا و دانا) ختم شده است، زیرا قیام به عدالت نیازمند به قدرت و حكمت است، تنها خداوندى كه بر هر چیز قادر و به همه چیز آگاه است، مىتواند، عدالت را در جهان هستى برقرار سازد.
این آیه از آیاتى است كه همواره مورد توجه رسول اكرم صلی الله علیه و آله بوده و كراراً در مواقع مختلف آن را تلاوت مىفرمود: زبیر بن عوام مىگوید: "شب عرفه در خدمت رسول خدا بودم، شنیدم كه مكرراً این آیه را مىخواند" (تفسیر مجمع البیان، جلد 2 صفحه 421).
پیامهای آیه:
1ـ شهادت عملى، بهترین نوع شهادت است. هماهنگى در میان آفریدهها، بهترین نمونهى گواهى بر یكتایى خداست. «شَهِدَ اللَّهُ أَنَّهُ لا إِلهَ إِلَّا هُوَ»
2ـ راه ایمان به خدا، علم است و علم واقعى، انسان را با سرچشمه هستى آشنا مىكند. «وَ أُولُوا الْعِلْمِ»
3ـ دانشمندان، در كنار فرشتگان قرار مىگیرند. «وَ الْمَلائِكَةُ وَ أُولُوا الْعِلْمِ»
4ـ عدل الهى، در كنار توحید مطرح است. بر خلاف دیگر قدرتمندان كه هر كجا احساس یكتایى و نداشتن رقیب و شریك كنند، زور مىگویند، او یكتایى است كه به پا دارندهى عدل است. «لا إِلهَ إِلَّا هُوَ»، «قائِماً بِالْقِسْطِ»
منابع:
تفسیر نور، ج 2
تفسیر نمونه، ج 2
تفسیر مجمع البیان، جلد 2
تفسیر نور الثقلین
- نظرات (0)
آثار رعایت حق الناس در خوشبختی خانواده

خانواده یکی از استوارترین و مهم ترین بناها در اسلام و محبوبترین نهاد نزد خدای تعالی است، اما چه بسا به سبب عدم رعایت حق الناس موجب سلب اعتماد و تنفر از یکدیگر شده و بنیان آن متلاشی گردد. والدین، اولین معلم فرزندان هستند که قادرند فرزندان خویش را نسبت به آثار زیانبار آن آگاهی داده و با منع آنها از این گناه در رسیدن به کمال یاری رسانند.
این نوشتار قصد بیان مصادیق حق الناس و تأثیر آن در زندگی به استناد قرآن را دارد.
رعایت حق الناس در قرآن
یکی از مصادیق حق الناس حفظ آبروی افراد است که با غیبت از بین رفته و اعضا نسبت به هم بدبین خواهند شد.
خداوند در سوره حجرات صفاتی را به عنوان مقدمه غیبت برشمرده است. در آیه 11 از این سوره مبارکه میخوانیم:
«یَأَیهُّا الَّذِینَ ءَامَنُواْ اجْتَنِبُواْ کَثِیرًا مِّنَ الظَّنّ إِنَّ بَعْضَ الظَّنّ إِثْمٌ وَ لَا تجَسَّسُواْ وَ لَا یَغْتَب بَّعْضُکُم بَعْضًا أَیحُبُّ أَحَدُکُمْ أَن یَأْکُلَ لَحْمَ أَخِیهِ مَیْتًا فَکَرِهْتُمُوهُ وَ اتَّقُواْ اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ تَوَّابٌ رَّحِیمٌ» اى اهل ایمان، از بسیار پندارها در حق یکدیگر اجتناب کنید که برخى ظنّ و پندارها معصیت است و نیز هرگز (از حال درونى هم) تجسس مکنید و غیبت یکدیگر روا مدارید، هیچ یک از شما آیا دوست مى دارد که گوشت برادر مرده خود را خورد؟ البته کراهت و نفرت از آن دارید (پس بدانید که مثل غیبت مومن به حقیقت، همین است) و از خدا پروا کنید، که خدا بسیار توبه پذیر و مهربان است.
امام باقر(علیه السلام) نیز مفهوم آیه را به زبانی دیگر بیان نموده است: به خدا که حرمت مومن بزرگتر از حرمت کعبه است. (بحار الانوار،ج1،ص150) در این آیه سه مطلب مطرح است:
اول: اجتناب از سوء ظن نسبت به مومنان زیرا که حسن ظن پسندیده است. (تفسیر أحسن الحدیث، ج10، ص281)
دوم: تفحص از کارهاى پنهان مردم است براى اطلاع از آنها که شرعاً حرام است ولى اگر مسئله توطئه منافقین بر علیه حکومت اسلامى و مانند آن باشد، تجسس واجب است.
سوم: غیبت کردن و آن در منظر حضرت کاظم(علیه السلام) آنست که عیب انسان را که مردم نمى دانند در غیاب او بگویى. (مجمع البیان، ج 9، ص 137).
کم فروشی
از مصادیق دیگر حق الناس کم فروشی و ضرر زدن به دیگران است. «وَیْلٌ لِلْمُطَفِّفِینَ * الَّذِینَ إِذَا اکْتالُوا عَلَى النَّاسِ یَسْتَوْفُونَ * وَ إِذا کالُوهُمْ أَوْ وَزَنُوهُمْ یُخْسِرُونَ» (مطففین،3-1) واى بر کم فروشان. آنها که وقتى براى خود کیل مى کنند حق خود را به طور کامل مى گیرند. اما هنگامى که مى خواهند براى دیگران کیل یا وزن کنند کم مى گذارند!
این نکته نیز قابل توجه است که آیات فوق گرچه تنها از کم فروشى در مورد کیل و وزن سخن مى گوید، ولى بدون شک مفهوم آیه وسیع است و هر گونه کم فروشى را هر چند در معدودات (چیزهایى را که با عدد مى فروشند) نیز شامل مى شود. بلکه بعید نیست با استفاده از الغاى خصوصیت، کم گذاردن در خدمات را نیز فرا گیرد.
فى المثل اگر کارگر و کارمندى چیزى از وقت خود بدزدد در ردیف "مطففین" و کم فروشانى است که آیات این سوره سخت آنها را نکوهش کرده است.
اسراف

یکی دیگر از مصادیق حق الناس اسراف است و اسراف یعنى تجاوز کردن از اندازه و اعتدال و پیامبر (صلی الله و علیه وآله) در تفسیر آیه «وَ الَّذِینَ إِذا أَنْفَقُوا لَمْ یُسْرِفُوا وَ لَمْ یَقْتُرُوا»(فرقان،67) فرمود: هرکس در غیر مورد لازم (بجا و درست)، خرج کند اسراف کرده است. (الحیاة، ج4، ص310) امام على(علیه السلام) فرمود: «بیش از کفاف (مقدار متعارف رفع نیازها) اسراف است.» (مستدرک الوسائل، ج2، ص645)
فردی از امام ششم(علیه السلام) از مفهوم آیه شریفه «وَ لا تُبَذِّرْ تَبْذِیراً»(اسرى،26) پرسید. فرمود: هر که چیزى در غیر فرمان خدا خرج کند مبذر است و هر که در راه خیر خرج کند مقتصد است. کسى که همه دارائى خود را بپاشد و بى چیز بماند به او مبذر گویند. گفت: در مصرف حلال هم تبذیر هست؟ فرمود: آرى. (الحیاة، ج4،ص310)
مصادیق حق الناس در خانواده
حق الناس علاوه بر موارد ذکر شده در خانواده به صورت های گوناگون مورد تجلی است. دروغ گفتن برای پائین بردن ارزش دیگری و حتی تحقیر دیگران و یا تهمت زدن به دیگری و حتی پارتی بازی برای اینکه به ناحق جای کسی را بگیرد. به سبزی آب زدن و یا شیر را با آب مخلوط نمودن برای افزایش قیمت آن. حتی کسی که خمس مال خود را نپردازد یا مردی با وجود همسر، رابطه پنهانی با زن دیگر برقرار نماید و یا اگر والدین نسبت به فرزندان عدالت را رعایت ننمایند حق الناس محسوب خواهد شد.
عدم توجه به تمام این موارد و بسیاری از موارد بیان نشده موجب از هم پاشیدگی خانواده خواهد شد
- نظرات (0)
فرد با تقوا چه ویژگی هایی دارد؟

ویژگی های افراد با تقوى:
1- صبر در برابر مشكلات، صبر بر ترك گناهان و صبر بر انجام واجبات.
2- صداقت در گفتار و رفتار.
3- خضوع و فروتنى در انجام دستورات، بدون غرور و خود برتربینى.
4- انفاق از هر چه خداوند به آنان روزى كرده است.
5- مناجاتهاى سحرى و آمرزشخواهى از خداوند.
در این دو آیه خداوند به معرفى بندگان پرهیزكار كه در آیه قبل به آن اشاره شده بود پرداخته و شش صفت ممتاز براى آنها بر مىشمرد.
الَّذِینَ یَقُولُونَ رَبَّنا إِنَّنا آمَنَّا فَاغْفِرْ لَنا ذُنُوبَنا وَ قِنا عَذابَ النَّارِ (آل عمران ـ 16)
(پرهیزگاران) كسانىاند كه مىگویند: پروردگارا! به راستى كه ما ایمان آوردهایم، پس گناهان ما را ببخش و ما را از عذاب آتش حفظ فرما.
اولین صفت پرهیزکاران که در آیه 16 مطرح شده این است که آنان با تمام دل و جان متوجه پروردگار خویشاند و ایمان، قلب آنها را روشن ساخته و به همین دلیل در برابر اعمال خویش به شدت احساس مسئولیت مىكنند.
و در ادامه در آیه 17 می فرماید:
الصَّابِرِینَ وَ الصَّادِقِینَ وَ الْقانِتِینَ وَ الْمُنْفِقِینَ وَ الْمُسْتَغْفِرِینَ بِالْأَسْحارِ (آل عمران ـ 17)
(پرهیزگاران، همان) صابران و راستگویان و فرمانبرداران فروتن و انفاق كنندگان و استغفار كنندگان در سحرها هستند.
نكتهها:
ویژگی های افراد با تقوا در آیه 17 سوره آل عمران:
1 صبر در برابر مشكلات، صبر بر ترك گناهان و صبر بر انجام واجبات.
2 صداقت در گفتار و رفتار.
3 خضوع و فروتنى در انجام دستورات، بدون غرور و خود برتربینى.
4 انفاق از هر چه خداوند به آنان روزى كرده است.
5 مناجاتهاى سحرى و آمرزشخواهى از خداوند. آرى! سحر مناسبترین زمان براى دعاست. «1»
در آن هنگام كه چشم هاى غافلان و بى خبران در خواب است و غوغاى جهان مادى فرو نشسته و به همین دلیل حالت حضور قلب و توجه خاص به ارزش هاى اصیل در قلب مردان خدا زنده مىشود، به پا مىخیزند و در پیشگاه با عظمتش سجده مىكنند و از گناهان خود آمرزش مىطلبند و محو انوار جلال كبریایى او مىشوند، و تمام ذرات وجودشان زمزمه توحید سر مىدهد، و همان گونه كه با طلوع صبح، ظلمت شب برچیده مىشود و فیض عام پروردگار بر صفحه جهان مىنشیند، آنها نیز به دنبال زمزمههاى عاشقانه سحرگاهان همراه با طلوع صبح، پردههاى ظلمت غفلت و گناه از دل هایشان برچیده مىشود و انوار رحمت و مغفرت و معرفت الهى بر دل هایشان فرو مىنشیند.
در برخى روایات آمده است: اگر كسى یك سال به طور مداوم، در قنوت نماز شب هفتاد مرتبه استغفار كند، مشمول این آیه مىشود. «2»
ابى بصیر از امام صادق علیه السلام دربارهى «الْمُسْتَغْفِرِینَ بِالْأَسْحارِ» پرسید، حضرت فرمودند: رسول خدا صلى اللَّه علیه و آله در نماز وتر هفتاد مرتبه استغفار مىكرد. «3»
مفضل بن عمر مىگوید به امام صادق علیه السلام عرض كردم: نماز شب من فوت مىشود و من بعد از نماز صبح آن را قضا مىكنم؟ حضرت فرمودند: اشكالى ندارد، ولى آن را براى خانوادهات آشكار نكن، چون آن را سنّت مىپندارند و در این صورت عمل به گفتار خداوند: «الْمُسْتَغْفِرِینَ بِالْأَسْحارِ» را ابطال مىكند. «4»
نکته:
واژه "سحر" (بر وزن بشر) در اصل به معنى "پوشیده و پنهان بودن" است و چون در ساعات آخر شب پوشیدگى خاصى بر همه چیز حكومت مىكند، نام آن سحر گذاشته شده است لغت "سِحر" (بر وزن شعر) نیز از همین ماده است زیرا شخص ساحر دست به كارهایى مىزند كه اسرار آن از دیگران پوشیده و پنهان است.
عرب به ریه و شش نیز گاهى سحر (بر وزن بشر) مىگوید و این هم به خاطر پوشیده بودن درون آن مىباشد.
چرا در میان اوقات شبانه روز تنها به وقت "سحر" اشاره شده است در حالى كه استغفار و بازگشت به سوى خدا در هر حال مطلوب است؟
این براى آن است كه سحر به خاطر آرامش و سكوت و تعطیل كارهاى مادى و نشاطى كه بعد از استراحت و خواب به انسان دست مىدهد، آمادگى بیشترى براى توجه به خداوند به او مىبخشد و این معنى را به آسانى با تجربه مىتوان دریافت، حتى بسیارى از دانشمندان براى حل مشكلات علمى از آن وقت استفاده مىكردند. زیرا چراغ فكر و روح انسان در آن وقت از هر زمان پرفروغ تر و درخشان تر است و از آنجا كه روح عبادت و استغفار توجه و حضور دل مىباشد، عبادت و استغفار در چنین ساعتى از همه ساعات گران بهاتر خواهد بود.
پیامهای آیه 16:
1ـ متّقین، همواره در انابه و دعا هستند. «یَقُولُونَ»
2ـ ایمان، زمینهى عفو الهى است. «آمَنَّا فَاغْفِرْ لَنا»
3ـ عفو، از شئون ربوبیّت و لازمهى تربیت است. «رَبَّنا» «فَاغْفِرْ لَنا»
4ـ ترس از قهر و عذاب خداوند، از نشانههاى تقواست. «قِنا عَذابَ النَّارِ»
5ـ به كارهاى خوبتان اعتماد نكنید. با آنكه اهل تقوا هستید، باز هم از قهر الهى باید ترسید. «قِنا عَذابَ النَّارِ»
پیامهای آیه 17:
1ـ هم رسیدگى به خلق، هم عبادت خالق. «وَ الْمُنْفِقِینَ وَ الْمُسْتَغْفِرِینَ بِالْأَسْحارِ»
2ـ تقوا به معناى انزوا، بىخبرى و گوشهگیرى نیست، متّقى باید جامع كمالات باشد. «الصَّابِرِینَ وَ الصَّادِقِینَ وَ ...»
پی نوشت ها:
(1). تفسیر مجمع البیان.
(2). تفسیر أطیب البیان من لا یحضر، ج 1، ص 309.
(3). تهذیب الاحكام، ج 2، ص 120.
(4). مستدرك، حدیث 3259.
منابع:
تفسیر نور ج 2
تفسیر نمونه ج 2
تهذیب الاحكام، ج 2
تفسیر أطیب البیان من لا یحضر، ج 1
- نظرات (0)
- ««123456789101112131415161718192021222324252627282930313233343536373839404142434445464748495051525354555657585960616263646566676869707172737475767778798081828384858687888990919293949596979899100101102103104105106107108109110111112113114115116117118119120121122123124125126127128129130131132133134135136137138139140141142143144145146147148149150151152153154155156157158159160161162163164165166167168169170171172173174175176177178179180181182183184185186187188189190191192193194195196197198199200201202203204205206207208209210211212213214215216217218219220221222223224225226227228229230231232233234235236237238239240241242243244245246247248249250251252253254255256257258259260261262263264265266267268269270271272273274275276277278279280281282283284285286287288289290291292293294295296297298299300301302303304305306307308309310311312313314315316317318319320321322323324325326327328329330331332333334335336337338339340341342343344345346347348349350351352353354355356357358359360361362363364365366367368369370371372373374375376377378379380381382383384385386387388389390391392393394395396397398399400401402403404405406407408409410411412413414415416417418419420421422423424425426427428429430431432433434435436437438439440441442443444445446447448449450451452453454455456457458459460461462463464465466467468469470471472473474475476477478479480481482483484485486487488489490491492493494495496497498499500501502503504505506507508509510511512513514515516517518519520521522523524525526527528529530531532533534535536537538539540541542543544545546547548549550551552553554555556557558559560561562563564565566567568569570571572573574575576577578579580581582583584585586587588589590591592593594595596597598599600601602603604605606607608609610611612613614615616617618619620621622623624625626627628629630631632633634635636637638639640641642643644645646647648649650651652653654655656657658659660661662663664665666667668669670671672673674675676677678679680681682683684685686687688689690691692693694695696697698699700701702703704705706707708709710711712713714715716717718719720721722723724725726727728729730731732733734735736737738739740741742743744745746747748749750751752753754755756757758759760761762763764765766767768769770771772773774775776777778779780781782783784785786787788789790791792793794795796797798799800801802803804805806807808809810811812813814815816817818819820821822823824825826827828829830831832833834835836837838839840841842843844845846847848849850851852853854855856857858859860861862863864865866867868869870871872873874875876877878879880881882883884885886887888889890891892893894895896897898899900901902903904905906907908909910911912913914915916917918919920921922923924925»»