لينكستان
موضوعات
























ایسنای سایت
ذکرایام هفته
اعضا

شمارنده
الهی فقط خودت

سایت خاتون
قدیمی ها، جدیدی ها را تحویل بگیرند
انبیاء داراى هدفى مشترك هستند. لذا پیامبران قبلى، آمدن انبیاى بعدى را بشارت مى دادند و نسبت به آنان پیمانِ ایمان و نصرت دارند، و پیامبران بعدى، انبیاى قبل را تصدیق مى كردند. وَإِذْ أَخَذَ اللّهُ مِیثَاقَ النَّبِیِّیْنَ لَمَا آتَیْتُكُم مِّن كِتَابٍ وَحِكْمَةٍ ثُمَّ جَاءكُمْ رَسُولٌ مُّصَدِّقٌ لِّمَا مَعَكُمْ لَتُوْمِنُنَّ بِهِ وَلَتَنصُرُنَّهُ قَالَ أَأَقْرَرْتُمْ وَأَخَذْتُمْ عَلَى ذَلِكُمْ إِصْرِی قَالُواْ أَقْرَرْنَا قَالَ فَاشْهَدُواْ وَأَنَاْ مَعَكُم مِّنَ الشَّاهِدِینَ (آل عمران- 81) فَمَن تَوَلَّى بَعْدَ ذَلِكَ فَأُوْلَئِكَ هُمُ الْفَاسِقُونَ (آل عمران ـ 82) و [یاد كن] هنگامى را كه خداوند از پیامبران پیمان گرفت كه هرگاه به شما كتاب و حكمتى دادم سپس شما را فرستادهاى آمد كه آنچه را با شماست تصدیق كرد البته به او ایمان بیاورید و حتما یاریش كنید آنگاه فرمود آیا اقرار كردید و در این باره پیمانم را پذیرفتید؟ گفتند آرى اقرار كردیم. فرمود پس گواه باشید و من با شما از گواهانم. پس كسانى كه بعد از این [پیمان] روى برتابند آنان خود نافرمانانند. به دنبال اشاراتى كه در آیات پیشین درباره وجود نشانه هاى روشن پیامبر اسلام در كتب انبیاء قبل آمده بود در این آیات اشاره به یك اصل كلى در این رابطه مى كند و آن اینكه پیامبران پیشین (و به دنبال آنها پیروانشان) با خدا پیمان بسته بودند كه در برابر پیامبرانى كه بعد از آنها مى آیند سر تعظیم و تسلیم فرود آورند. در حقیقت همان طور كه پیامبران و امت هاى بعد موظفاند نسبت به پیامبران گذشته و آیین آنها احترام بگذارند و اصول آنها را محترم بشمرند، پیامبران و امت هاى پیشین نیز نسبت به پیامبران بعد از خود چنین وظیفهاى داشتهاند، در آیات قرآن كراراً اشاره به وحدت هدف پیغمبران خدا شده است و این آیه نمونه زندهاى از آن است. 1- آیا آیه فوق تنها درباره بشارت انبیاء پیشین و پیمان آنها نسبت به پیامبر اسلام است؟ یا هر پیامبرى را كه بعد از پیامبر دیگرى مبعوث شده در بر مى گیرد؟ "میثاق" در اصل از ماده "وثوق" به بعضى اطمینان و اعتماد گرفته شده به همین دلیل به پیمان هاى موكد كه مایه اطمینان است میثاق گفته مى شود ظاهر تعبیرات آیه یك مساله كلى و عمومى است، اگر چه خاتم پیامبران مصداق بارز آن است و با روح مفاهیم قرآن نیز همین معنى وسیع و گسترده مناسب است بنابراین اگر مى بینیم در اخبارى تصریح شده كه منظور از آن پیغمبر گرامى اسلام است، از قبیل تفسیر آیه و تطبیق آن بر یك مصداق روشن محسوب مىگردد نه این كه معنى آن انحصار بوده باشد. فخر رازى در تفسیر خود از امام على علیه السلام نقل مى كند كه: هنگامى كه خداوند آدم و سایر انبیاء را آفرید، از آنها عهد و پیمان گرفت كه هرگاه محمد صلی الله و علیه وآله مبعوث شد به او ایمان آورند و یارى اش كنند. (تفسیر كبیر، جزء هشتم، صفحه 115) 2- سخن دیگر درباره آیه این است كه آیه مزبور گرچه درباره پیامبران است، ولى بدیهى است كه در مورد جانشینان آنها نیز صادق مى باشد زیرا جانشینان راستین آنها از آنان جدا نیستند و همه یك هدف را تعقیب مى كنند و همیشه پیامبران جانشینان خود را معرفى كرده و نسبت به آنها بشارت داده و مردم را به ایمان آوردن و یارى آنها دعوت نمودهاند و اگر مى بینیم در روایاتى كه در ذیل آیه در كتب تفسیر یا حدیث ما نقل شده جمله "وَ لَتَنْصُرُنَّهُ" درباره على علیه السلام تفسیر شده و مسأله ولایت را مشمول آن دانستهاند، در حقیقت اشاره به همین معنى است. 3ـ تفاوت مكتب انبیاء، مانند تفاوت برنامهى دو استاد یا دو استاندار است كه در اصول مسائل علمى و سیاسى، داراى جهت واحدى هستند ولى در مسائل جزئى، به جهت تفاوت هاى فردى دانش آموزان یا شرایط منطقهاى، برنامه هاى گوناگون ارائه مى دهند. (تفسیر مراغى) حضرت على علیه السلام فرمودند: خداوند از انبیاى پیشین پیمان گرفت كه مردم را به بعثت پیامبر اسلام و صفات او خبر و بشارت دهند و به آنان فرمان تصدیق آن حضرت را بدهند. (تفسیر مجمع البیان) امام صادق علیه السلام فرمود: مراد از «جاءَكُمْ رَسُولٌ مُصَدِّقٌ» پیامبر اسلام است. (تفسیر نور الثقلین) 1ـ "اصر" در اصل به معنى گره زدن چیزى و یا نگهدارى آن با قهر و غلبه است و به امورى كه انسان را از كارهاى مهم باز مى دارد"اصر" گفته مى شود و به همین مناسبت به پیمان موكد این واژه اطلاق شده زیرا شكستن آن انسان را از ثواب و خیرات محروم و ممنوع مى سازد. 2ـ "میثاق" در اصل از ماده "وثوق" به بعضى اطمینان و اعتماد گرفته شده به همین دلیل به پیمان هاى موكد كه مایه اطمینان است میثاق گفته مى شود. در آیه مذکور قرآن مجید پیمان شكنان را مورد مذمت و تهدید قرار مى دهد و مى گوید: "سپس هر كس بعد از این همه پیمان هاى موكد و میثاق هاى محكم سرپیچى كند و روى گرداند و به پیامبرى همچون پیامبر اسلام كه بشارت ظهورش همراه نشانه هاى او در كتب پیشین آمده ایمان نیاورد، فاسق و خارج از اطاعت فرمان خداست." و مى دانیم كه خداوند این گونه فاسقان لجوج و متعصب را هدایت نمى كند همان گونه كه در آیه 80 سوره توبه آمده است: وَ اللَّهُ لا یَهْدِی الْقَوْمَ الْفاسِقِینَ و كسى كه مشمول هدایت الهى نشد، سرنوشتش دوزخ و عذاب شدید الهى است. پیام های آیه: 1ـ در مدیریّت الهى، لازمهى سپردن مسئولیّت ها، گرفتن پیمان است. «أَخَذَ اللَّهُ مِیثاقَ النَّبِیِّینَ» 2ـ هر جا كار سخت است، پیمان گرفتن لازم است. دست برداشتن از آئین و سنّت موجود، و ایمان و حمایت از شخص نوظهور، ساده نیست. لذا خداوند میثاق مى گیرد. «أَخَذَ اللَّهُ مِیثاقَ ...» 3ـ آمدن پیامبر خاتم صلى اللَّه علیه و آله قطعى است، لذا از همهى انبیاء پیمان گرفته شده، نه بعضى از آنها. «مِیثاقَ النَّبِیِّینَ»، «جاءَكُمْ رَسُولٌ» 4ـ جریان نبوّت، مایهى وحدت است، نه اسباب تفرقه و انشعاب. «رَسُولٌ مُصَدِّقٌ لِما مَعَكُمْ لَتُوْمِنُنَّ بِهِ» 5ـ انبیاء داراىهدفى مشترك هستند. لذا پیامبران قبلى، آمدن انبیاى بعدى را بشارت مى دادند و نسبت به آنان پیمانِ ایمان و نصرت دارند، و پیامبران بعدى، انبیاى قبل را تصدیق مى كردند. «مُصَدِّقٌ لِما مَعَكُمْ لَتُوْمِنُنَّ» 6ـ قدیمى ها، جدیدى ها را تحویل بگیرند، آنها را به مردم معرّفى كنند و زمینه ى رشد بعدى ها را فراهم آورند. «لَتُوْمِنُنَّ»، «لَتَنْصُرُنَّهُ». همان طور كه پیامبران و امت هاى بعد موظفاند نسبت به پیامبران گذشته و آیین آنها احترام بگذارند و اصول آنها را محترم بشمرند، پیامبران و امت هاى پیشین نیز نسبت به پیامبران بعد از خود چنین وظیفهاى داشتهاند، در آیات قرآن كراراً اشاره به وحدت هدف پیغمبران خدا شده است و این آیه نمونه زندهاى از آن است 7ـ ایمان به تنهایى كفایت نمى كند، بلكه حمایت نیز لازم است. «لَتُوْمِنُنَّ بِهِ وَ لَتَنْصُرُنَّهُ» 8ـ در میان انبیاء، سلسله مراتب است و خاتم النبیّین اشرف آنهاست، زیرا همهى انبیاء باید مومن به او و حامى او باشند. «لَتُوْمِنُنَّ بِهِ وَ لَتَنْصُرُنَّهُ» 9ـ وقتى انبیاى پیشین موظّف به ایمان و حمایت از پیامبر اسلام هستند، پس پیروان آنها نیز باید به او ایمان آورده و از او اطاعت كنند. «لَتُوْمِنُنَّ بِهِ وَ لَتَنْصُرُنَّهُ» 10ـ حمایتى ارزشمند است كه از ایمان سرچشمه گرفته باشد. «لَتُوْمِنُنَّ بِهِ وَ لَتَنْصُرُنَّهُ» 11ـ مهم، داشتن روح تسلیم و پذیرفتن حقّ است، چه بسا در عمل، شرایط لازم به وجود نیاید. انبیاى قبل، زمان پیامبر اسلام صلى اللَّه علیه و آله را درك نكردند، ولى این روحیه را داشتند. (مثلًا شهید شدن یك مسأله است و آمادگى براى شهادت مسألهاى دیگر. چنان كه خداوند نمى خواهد خون اسماعیل ریخته شود، ولى مى خواهد ابراهیم آمادگى كامل براى قربانى كردن فرزند داشته باشد. ممكن است ما زمان ظهور حضرت مهدى علیه السلام را درك نكنیم، ولى انتظار ظهور، و عشق و علاقه و انس و آمادگى براى حضورش، مسألهاى است كه در ده ها آیه و روایت سفارش شده است) «لَتُوْمِنُنَّ بِهِ وَ لَتَنْصُرُنَّهُ» 12ـ پیمان شكن فاسق است. «فَمَنْ تَوَلَّى»، «هُمُ الْفاسِقُونَ» منابع: تفسیر نور، ج 2 تفسیر نمونه، ج 2 تفسیر مراغى تفسیر مجمع البیان تفسیر نور الثقلین تفسیر كبیر، جزء 8 پیمان مقدس
نكات آیات:
بحث لغوی:
تشابه با آیات دیگر:
-
نظرات (0)
هستى تسلیم اوست، چرا ما نباشیم؟
دین و هدایت الهى، همواره همراه بشر بوده است. انبیاء همچون معلّمان یك مدرسهاند كه به طور زنجیرهاى مأمور ارشاد مردم هستند. أَفَغَیْرَ دِینِ اللّهِ یَبْغُونَ وَلَهُ أَسْلَمَ مَن فِی السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ طَوْعًا وَكَرْهًا وَإِلَیْهِ یُرْجَعُونَ (آل عمران ـ 83) آیا جز دین خدا را مىجویند با آنكه هر كه در آسمان ها و زمین است خواه و ناخواه سر به فرمان او نهاده است و به سوى او بازگردانیده مى شوید. موجودات آسمان ها و زمین، همگى تسلیم خدایند. حتّى اگر در حال عادّى این سر سپردگى را كتمان كنند، در حال احساس خطر به ناچار به او دل مى سپارند. مومنان با میل و رغبت تسلیم او هستند، ولى همگان در زمان احساس خطر یا مرگ یا مغلوب شدن در جنگ و یا درماندن در استدلال، تسلیم او مىشوند. همه ذرّات عالم، از كوچك ترین اتم تا بزرگ ترین كرات، همه تابع همان قانونى هستند كه خداوند بر آنها حاكم كرده است و هر لحظه مىتواند آن را تغییر دهد. امام صادق علیه السلام در مورد این آیه فرمودند: زمانى كه قائم علیه السلام قیام كند، تمام سرزمین ها شهادت «لا إله الا الله و محمد رسول الله» سر خواهند داد. (تفسیر عیّاشى، ج 1، ص 183) پیام های آیه: 1ـ انتخاب راه غیر خدا، با حركت هستى سازگار نیست. «أَ فَغَیْرَ دِینِ اللَّهِ یَبْغُونَ وَ لَهُ أَسْلَمَ» 2ـ حقیقت دین، تسلیم است. «أَ فَغَیْرَ دِینِ اللَّهِ یَبْغُونَ وَ لَهُ أَسْلَمَ ...» 3ـ انسان، دائماً در جستجوى راه و روشى است و گرایش به مكتب در نهاد او قرار دارد. (جمله «یَبْغُونَ» دلالت بر خواست و تمایل دائمى دارد.) 4ـ اگر هستى تسلیم اوست، چرا ما تسلیم نباشیم؟ «لَهُ أَسْلَمَ مَنْ فِی السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ» 5ـ در آسمان ها موجودات با شعور هستند. «مَنْ فِی السَّماواتِ» (پیامبر صلى اللَّه علیه و آله فرمودند: مراد از «مَنْ فِی السَّماواتِ» ملائكه مى باشند. درّ المنثور، ج 2، ص 254) در حدیثى از پیامبر صلی الله علیه و اله مى خوانیم كه فرمود: روز قیامت اعمال را یك به یك (در دادگاه الهى) مى آورند، هر كدام خود را معرفى مى كند؛ یكى مى گوید من نمازم، دیگرى مى گوید من روزهام و ... و سپس اسلام را مى آورند و مى گوید: پروردگارا! تو سلامى و من اسلام، خداوند مى فرماید: ... امروز به واسطه (مخالفت با) تو مواخذه مى كنم و به تو پاداش مى دهم. خداوند در كتابش مى فرماید: وَ مَنْ یَبْتَغِ غَیْرَ الْإِسْلامِ دِیناً فَلَنْ یُقْبَلَ مِنْهُ وَ هُوَ فِی الْآخِرَةِ مِنَ الْخاسِرِینَ 6ـ اگر پایان كار ما اوست، چرا از همان اوّل رو به سوى او نكنیم؟ «إِلَیْهِ یُرْجَعُونَ» قُلْ آمَنَّا بِاللّهِ وَمَا أُنزِلَ عَلَیْنَا وَمَا أُنزِلَ عَلَى إِبْرَاهِیمَ وَإِسْمَاعِیلَ وَإِسْحَاقَ وَیَعْقُوبَ وَالأَسْبَاطِ وَمَا أُوتِیَ مُوسَى وَعِیسَى وَالنَّبِیُّونَ مِن رَّبِّهِمْ لاَ نُفَرِّقُ بَیْنَ أَحَدٍ مِّنْهُمْ وَنَحْنُ لَهُ مُسْلِمُونَ (آل عمران ـ 84) بگو به خدا و آنچه بر ما نازل شده و آنچه بر ابراهیم و اسماعیل و اسحاق و یعقوب و اسباط نازل گردیده و آنچه به موسى و عیسى و انبیاى [دیگر] از جانب پروردگارشان داده شده گرویدیم و میان هیچ یك از آنان فرق نمىگذاریم و ما او را فرمانبرداریم. پیام های آیه: 1ـ ایمان خود را اظهار كنید. «قُلْ» 2ـ ایمان به انبیاء، در كنار ایمان به خداوند است. «آمَنَّا بِاللَّهِ وَ ما أُنْزِلَ»، «وَ النَّبِیُّونَ» 3ـ خدمات پیشینیان را نادیده نگیریم. «وَ ما أُنْزِلَ عَلى إِبْراهِیمَ»، «وَ ما أُوتِیَ مُوسى» 4ـ آمدن انبیاء، جلوهاى از ربوبیّت الهى است. «وَ النَّبِیُّونَ مِنْ رَبِّهِمْ» 5ـ دین و هدایت الهى، همواره همراه بشر بوده است. انبیا همچون معلّمان یك مدرسهاند كه به طور زنجیرهاى مأمورارشاد مردم هستند. «إِبْراهِیمَ وَ إِسْماعِیلَ» 6ـ تمام انبیاء، داراى هدف واحد هستند. «لا نُفَرِّقُ بَیْنَ أَحَدٍ مِنْهُمْ» 7ـ برترى بعضى از انبیاء بر برخى دیگر «فَضَّلْنا بَعْضَ النَّبِیِّینَ عَلى بَعْضٍ» (اسراء، 55) هرگز مانع ایمان ما به همهى آنها نیست. «لا نُفَرِّقُ بَیْنَ أَحَدٍ مِنْهُمْ» 8ـ پیامبر اسلام، با اظهار ایمان خود به سایر انبیاء، پیروان آنها را به وحدت دعوت مى كند. «لا نُفَرِّقُ بَیْنَ أَحَدٍ مِنْهُمْ» 9ـ پیامبر اسلام، تسلیم مطلق حقّ است. «نَحْنُ لَهُ مُسْلِمُونَ» 10ـ كسى كه میان انبیاء فرق بگذارد، در حقیقت تسلیم خدا نیست. «لا نُفَرِّقُ»، «نَحْنُ لَهُ مُسْلِمُونَ» 11ـ مومنان، هماهنگ با تمام موجودات، تسلیم خدا هستند. «لَهُ أَسْلَمَ مَنْ فِی السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ»، «وَ نَحْنُ لَهُ مُسْلِمُونَ» وَمَن یَبْتَغِ غَیْرَ الإِسْلاَمِ دِینًا فَلَن یُقْبَلَ مِنْهُ وَهُوَ فِی الآخِرَةِ مِنَ الْخَاسِرِینَ (آل عمران ـ 85) و هر كه جز اسلام دینى [دیگر] جوید هرگز از وى پذیرفته نشود و وى در آخرت از زیانكاران است. نکات اجمالی : از جملهى «یَبْتَغِ»، استفاده مى شود كه مراد آیه، كسانى هستند كه اسلام به گوش آنها رسیده، ولى آن را رها كرده و به سراغ دیگر مكاتب رفتهاند. این افراد در قیامت زیانكارند و دین آنها مورد پذیرش نیست.
1ـ اسلام، ناسخ همه ادیان پیشین است. «وَ مَنْ یَبْتَغِ غَیْرَ الْإِسْلامِ دِیناً فَلَنْ یُقْبَلَ مِنْهُ» 2ـ رها كردن مكتبى جامع، مایه خسارتى ابدى است. «مَنْ یَبْتَغِ»، «مِنَ الْخاسِرِینَ» 3ـ آخرت، جلوه گاه خسارت هاى واقعى است. «فِی الْآخِرَةِ مِنَ الْخاسِرِینَ» 4ـ انتخاب اسلام، رمز و نشانه دور اندیشى انسان است. «فِی الْآخِرَةِ مِنَ الْخاسِرِینَ» تاكنون بحث هاى مشروحى در آیات گذشته درباره مذاهب پیشین آمده، در این آیات بحث درباره اسلام آغاز مى شود و توجه اهل كتاب و پیروان ادیان گذشته را به آن جلب مى كند. در آیه 83 قرآن مجید، اسلام را به معنى وسیعى تفسیر كرده و مى گوید: تمام كسانى كه در آسمان و زمینند و تمام موجوداتى كه در آنها وجود دارند مسلماناند یعنى در برابر فرمان او تسلیماند زیرا روح اسلام همان تسلیم در برابر حق است منتها گروهى از روى اختیار (طوعاً) در برابر"قوانین تشریعى" او تسلیماند و گروهى بى اختیار (كرهاً) در برابر"قوانین تكوینى" او. در آیه 84 خداوند به پیامبر صلی الله علیه و آله (و همه پیروان او) دستور مىدهد كه نسبت به همه تعلیمات انبیاء و پیامبران پیشین، علاوه بر آنچه را پیغمبر اسلام نازل شده ایمان داشته باشند. و بالاخره در آیه 85 به عنوان یك نتیجه گیرى كلى مى فرماید: "هر كس غیر از اسلام آیینى براى خود انتخاب كند از او پذیرفته نخواهد شد و در آخرت از زیانكاران است" . به این ترتیب از مفهوم عام اسلام به عنوان یك اصل كلى كه همان تسلیم در مقابل حق است به مفهوم خاص آن یعنى آیین اسلام منتقل مى شود كه نمونه كامل و اكمل آن است و مى گوید: امروز جز آیین اسلام از هیچ كس پذیرفته نیست و در عین احترام به همه ادیان الهى برنامه امروز، اسلام است. زمانى كه قائم علیه السلام قیام كند، تمام سرزمین ها شهادت «لا إله الا الله و محمد رسول الله» سر خواهند داد جمعى از مفسران گفتهاند كه این آیه درباره دوازده نفر از منافقان نازل شده كه اظهار ایمان كرده بودند و سپس مرتد شدند و از مدینه به مكه بازگشتند آیه نازل شد و به آنها اعلام كرد كه هر كس جز اسلام را بپذیرد زیانكار است. (تفسیر ابو الفتوح رازى، جلد 3، صفحه 100) در حدیثى از پیامبر صلی الله علیه و اله مى خوانیم كه فرمود: روز قیامت اعمال را یك به یك (در دادگاه الهى) مى آورند، هر كدام خود را معرفى مى كند؛ یكى مى گوید من نمازم، دیگرى مى گوید من روزهام و ... و سپس اسلام را مى آورند و مى گوید: پروردگارا! تو سلامى و من اسلام، خداوند مى فرماید: ... امروز به واسطه (مخالفت با) تو مواخذه مى كنم و به تو پاداش مى دهم. خداوند در كتابش مى فرماید: وَ مَنْ یَبْتَغِ غَیْرَ الْإِسْلامِ دِیناً فَلَنْ یُقْبَلَ مِنْهُ وَ هُوَ فِی الْآخِرَةِ مِنَ الْخاسِرِینَ (تفسیر الدر المنثور، ذیل آیه مورد بحث (با تلخیص) جلد 2 صفحه 48) جمله "یبتغ" از ماده "ابتغاء" به معنى تلاش و كوشش است كه هم در موارد شایسته و هم ناشایسته به كار مى رود و در هر مورد، تابع قرائنى است كه در آن مورد وجود دارد. تشابه با آیات دیگر: آیه 84، به غیر از یكى دو كلمه، كاملًا شبیه آیه 136 سوره بقره است منابع: تفسیر نور، ج 2 تفسیر نمونه، ج 2 تفسیر الدر المنثورف ج 2 تفسیر ابو الفتوح رازى، ج 3 تفسیر عیّاشى، ج 1 نکات اجمالی:
پیام های آیه:
برترین آیین الهى اسلام است
بحث لغوی:
-
نظرات (0)
این امت طاقت 3 چیز را ندارد!
آنچه در پیش رو دارید قسمتی دیگر از روایات اهل بیت علیهم السلام است که در ارتباط با آیات شریف قرآن کریم بیان شده است. این روایات گذشته از پیام مستقلی که خود دارند ما را به فهم و درک بهتر معنای آیه رهنمون می سازند
وَ إِذْ یَرْفَعُ إِبْراهیمُ الْقَواعِدَ مِنَ الْبَیْتِ وَ إِسْماعیلُ (127/بقره)
و [یاد کنید] زمانی که ابراهیم و اسماعیل پایههای کعبه را بالا میبردند.
امام صادق علیه السلام فرمود:
کانَتِ الکَعبَةُ عَلی عَهدِ إبراهیمَ علیهالسلام تِسعَةَ أذرُعٍ و کانَ لَها بابانِ ... [1]
[ارتفاع] کعبه در زمان حضرت ابراهیم نُه ذراع (حدود چهار متر و نیم) بود و دو در داشت. عبداللّه بن زبیر آن را دوباره ساخت و ارتفاعش را 18 ذراع (حدود 9 متر) قرار داد. حجّاج آن را خراب کرد و آن را به ارتفاع 27 ذراع (حدود 14 متر) ساخت.
فَاذْکُرُونی أَذْکُرْکُمْ وَ اشْکُرُوا لی وَ لا تَکْفُرُونِ (152/بقره)
مرا یاد کنید تا شما را یاد کنم و مرا سپاس گزارید و کفران نعمت نکنید. از مهم ترین ذکرهایی که خدا با آن یاد می شود امام صادق علیه السلام فرمود:
تَسبیحُ فاطِمَةَ علیهاالسلام مِن ذِکرِ اللّهِ الکَثیرِ الَّذی قالَ اللّهُ عز و جل: «فَاذْكُرُونِى أَذْكُرْكُمْ» [2]
تسبیح فاطمه علیهاالسلام از جمله یاد بسیار خداست که خداوند متعال فرموده: «مرا یاد كنید تا شما را یاد كنم».
واقعیت ذکر خدا رسول خدا صلی الله و علیه و آله در توصیه ای به امیرالمومنین علیه السلام فرمود:
ثَلاثٌ لا تُطیقُها هذِهِ الامَّةُ: المُواساةُ لِلأَخِ فی مالِهِ، و إنصافُ النّاسِ مِن نَفسِهِ، وذِکرُ اللّهِ عَلی کُلِّ حالٍ ... [3]
سه چیز است که این امّت، طاقت آنها را ندارد: سهیم کردن برادر [دینی] در مال خود (کمک مالی به او)، انصاف داشتن با مردم و به یاد خدا بودن در همه حال، و آن، گفتنِ «سبحان اللّه و الحمد للّه و لا إله إلّا اللّه و اللّه أكبر» نیست؛ بلکه این است که هر گاه با آنچه بر او حرام شده است رو به رو شد، از خداوند متعال بترسد و آن را مرتکب نشود.
واقعیت شکر
امیرالمومنین علیه السلام فرمود:
شُکْرُ کُلِّ نِعْمَةٍ الْوَرَعُ عَمَّا حَرَّمَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَل [4]
شکر هر نعمتی، پرهیز کردن از حرام های خداوند است. یعنی شکر هر نعمتی به این است که شخص با آن نعمت مرتکب گناه نشود.
برای مثال شکر نعمت بینایی نگاه نکردن به دیدنی هایی است که خداوند، دیدن آن را حرام کرده است. پس کسی که با چشم خود گناه می کند شکرگزار نعمت چشم و بینایی نیست.
یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا اسْتَعینُوا بِالصَّبْرِ وَ الصَّلاةِ إِنَّ اللَّهَ مَعَ الصَّابِرینَ (153/بقره)
ای کسانی که ایمان آوردهاید! از صبر و نماز [در همه امور زندگی] یاری جویید زیرا خدا با صابران است. پیام امام باقر علیه السلام به شیعیان امام باقر علیه السلام به فضیل فرمود:
فضیل! هر کدام از شیعیان ما را که دیدی سلام ما را به او برسان و به آنها بگو که من گفتم:
إِنِّی لَا أُغْنِی عَنْکُمْ مِنَ اللَّهِ شَیْئاً إِلَّا بِوَرَعٍ وَ اجْتِهَادٍ فَاحْفَظُوا أَلْسِنَتَکُمْ وَ کُفُّوا أَیْدِیَکُمْ وَ عَلَیْکُمْ بِالصَّبْرِ وَ الصَّلَاةِ فَإِنَّ اللَّهَ مَعَ الصَّابِرِین [5]
نزد خدا کاری از دست من برای شما ساخته نیست، جز این که اهل تقوا باشید و در راه دینداری بسیار تلاش کنید. پس زبان های خود را حفظ کنید و دست هایتان را باز دارید و بر شما باد شکیبایی و نماز که خداوند، با شکیبایان است.
به تعبیر دیگر مقام شفاعت و دستگیری اهل بیت علیهم السلام برای کسی سود خواهد داشت که سعی کرده است دین خدا را در زندگی پیاده کند؛ دینی که از مهم ترین دستوراتش انجام واجب و ترک حرام است. اگر کسی در این راستا سعی خود را کرد ولی کاستی هایی هم داشت؛ امید است که اهل بیت علیهم السلام نزد خدا او را شفاعت کنند؛ اما کسی که اصلا در این وادی نبود و به حلال و حرام خدا توجه نکرد؛ اهل بیت علیهم السلام سودی به حال او نخواهند داشت.
وَ لَنَبْلُوَنَّکُمْ بِشَیْءٍ مِنَ الْخَوْفِ وَ الْجُوعِ وَ نَقْصٍ مِنَ الْأَمْوالِ وَ الْأَنْفُسِ وَ الثَّمَراتِ (155/بقره)

بیتردید شما را به چیزی اندک از ترس و گرسنگی و کاهش بخشی از اموال و کسان و محصولات [نباتی یا ثمرات باغ زندگی از زن و فرزند] آزمایش میکنیم. سطح امتحان به میزان عمل و ایمان از روایات به دست می آید که بین ایمان و عمل صالح بنده و امتحانات او رابطه مستقیم برقرار است. امام صادق علیه السلام به نقل از کتاب علی علیه السلام [6] فرمود:
سخت ترین امتحانات برای پیامبران است و در رتبه بعد برای جانشینان آنهاست و بعد همین طور رتبه های بعدی (هر رتبه بالاتری امتحان هایش از رتبه پایین تر خود سخت تر است).
بعد فرمود:
إنّما یُبتلی المۆمنُ علی قَدْرِ أعمالِهِ الحَسَنةِ فمَن صَحَّ دینُهُ و حَسُنَ عملُهُ اشْتدَّ بلاۆهُ ... [7]
همانا مۆمن به اندازه کارهای نیکش بلا میبیند. پس، هر که دینش درست و کردارش نیکو باشد بلایش سخت است؛ زیرا خداوند متعال، دنیا را پاداش مۆمن و کیفر کافر قرار نداده است. و هر که دینش سست و کردارش ضعیف باشد بلایش اندک است.
این رابطه را می توان به تناسب میزان دانش فرد و سطح آزمون از او تشبیه کرد. آزمونی که از یک پزشک متخصص گرفته می شود هیچ گاه با آزمون یک دانشجوی سال اول پزشکی یکی نخواهد بود هم چنان که آزمون این دانشجو با دانش آموز دبیرستانی و پایین تر متفاوت است. خلاصه اینکه آزمون هر کس متناسب با سطحی است که قرار دارد.
از اینجا می توان به توده مردم این خاطر جمعی را داد که هرگز دستور ذبح فرزند که به حضرت ابراهیم علیه السلام داده شد و او از این آزمون سربلند بیرون آمد به مردم عادی داده نمی شود.
امیرالمومنین علیه السلام می فرماید:
إنَّ اللّهَ یَبتَلی عِبادَهُ عِندَ الأَعمالِ السَّیِّئَةِ بِنَقصِ الثَّمَراتِ و حَبسِ البَرَکاتِ و إغلاقِ خَزائِنِ الخَیراتِ؛ لِیَتوبَ تائِبٌ ... [8]
خداوند، بندگانش را، آن گاه که کارهای بد میکنند با کاهش میوهها و متوقّف ساختن برکت ها و بستن گنجینههای خیرات میآزماید تا توبه کننده، توبه کند و دست کشنده، [از بدی] دست بکشد و پند گیرنده، پند پذیرد و ترک کننده، [گناه را] ترک کند.
این روایت برگرفته از آیه 94 سوره اعراف است که می فرماید:
أَخَذْنَا أَهْلَهَا بِالْبَأْسَاءِ وَ الضَّرَّاءِ لَعَلَّهُمْ یَضَّرَّعُون
اهل آن قریه (شهر یا روستا) را [پس از آنکه مرتکب گناهانی مانند تکذیب پیامبران شدند] به تهیدستی و سختی و رنج و بیماری دچار کردیم، باشد که [به پیشگاه ما] فروتنی و زاری کنند (توبه کرده و از کار خود پشیمان شوند).
پی نوشت ها:
1. کافی 4/ 207
2. معانی الأخبار ص 194
3. من لا یحضره الفقیه 4/358
4. خصال 1/14
5. دعائم الاسلام 1/133
6. نوشته ای است که بر اساس روایات گوینده آن رسول خدا ص و نویسنده آن امیرالمومنین ع است.
7. کافی 2/259
8. نهج البلاغه، خطبه 143
- نظرات (0)
معرفی 2 گروه که هلاک شدند!

رسول خدا صلى اللَّه علیه و آله فرمودند: درباره من دو گروه هلاك شدند:
1: پیروان افراطى، كه مرا از حدّ بشرى بالا بردند. 2 دشمنان بى انصاف، كه پیامبرى مرا قبول ندارند و من از هر دو گروه بیزارم.
مَا كَانَ لِبَشَرٍ أَن یُوْتِیَهُ اللّهُ الْكِتَابَ وَالْحُكْمَ وَالنُّبُوَّةَ ثُمَّ یَقُولَ لِلنَّاسِ كُونُواْ عِبَادًا لِّی مِن دُونِ اللّهِ وَلَكِن كُونُواْ رَبَّانِیِّینَ بِمَا كُنتُمْ تُعَلِّمُونَ الْكِتَابَ وَبِمَا كُنتُمْ تَدْرُسُونَ (آل عمران ـ 79)
هیچ بشرى را نسزد كه خدا به او كتاب و حكم و پیامبرى بدهد سپس او به مردم بگوید به جاى خدا بندگان من باشید بلكه [باید بگوید] به سبب آنكه كتاب [آسمانى] تعلیم مى دادید و از آن رو كه درس مى خواندید علماى دین باشید.
نکات آیه:
امتیاز پیامبران بر دیگران آن است كه هر قدر بر تعداد یاران و مقدار قدرتشان افزوده شود، مردم را بیشتر به بندگى خدا دعوت مى كنند، و هرگز راه توحید را عوض نمى كنند و تأكید و هشدارشان بیشتر مى شود. امّا دعوت كننده هاى سودجو، در ابتدا با قیافهاى مقدّس مآبانه و دلسوزانه كار را شروع مى كنند، ولى پس از رسیدن به مسند قدرت، استبداد و خود محورى را پى ریزى مى نمایند.
در روایات آمده است كه به بردگان خود، «عبدى» نگویید، بلكه «فتى» بگویید و بردگان نیز به مولاى خود «ربى» نگویند، بلكه «سیدى» بگویند. (تفسیر قرطبى)
اگر انبیاء نباید پرستش بشوند، حساب دیگران روشن است. اگر مواهب معنوى عامل عبودیّت نشود، حساب زرق و برق مادّى روشن است.
رسول خدا صلى اللَّه علیه و آله فرمودند: درباره من دو گروه هلاك شدند:
1- پیروان افراطى، كه مرا از حدّ بشرى بالا بردند.
2- دشمنان بى انصاف، كه پیامبرى مرا قبول ندارند و من از هر دو گروه بیزارم.
حضرت عیسى علیه السلام نیز این هشدار را براى پیروان خود گوشزد كرده بود و نظیر این معنا را در نهج البلاغه از حضرت على علیه السلام نیز شاهد هستیم.
در حقیقت یكى از طرق شناسایى "داعیان حق" و "داعیان باطل" همین است كه داعیان حق كه در رأس آنها پیامبران و امامان قرار داشتند در آن روز كه بزرگ ترین قدرت ها را در اختیار مى گرفتند همانند نخستین روزهاى دعوت خود، مردم را دعوت به سوى اهداف مقدس دینى و انسانى از جمله توحید و یگانه پرستى و آزادگى مى نمودند، ولى داعیان باطل به هنگام قدرت و پیروزى نخستین، مطلبى كه در مغز آنها جوانه مىزند دعوت به سوى خویش و تشویق مردم به یك نوع عبودیت بوده است
همچنین فرمودند: «لا ترفعونى فوق حقى فان الله تعالى اتخذنى عبدا قبل ان یتخذنى نبیا» مرا از آنچه هستم بالاتر نبرید، همانا خداوند پیش از آنكه مرا پیامبر قرار دهد، بنده آفریده است. سپس این آیه را تلاوت فرمودند. «1»
رسول خدا صلى اللَّه علیه و آله دربارهى این آیه فرمودند: هیچ مرد و زن مسلمان، آزاد یا بندهاى نیست مگر آنكه حقّ واجبى از خداوند بر گردن اوست و آن اینكه قرآن را فرا گیرد و در آن تفكّر كند.«2»
بشر پرستى ممنوع است

آیه فوق با صراحت تمام هرگونه پرستش غیر خدا و مخصوصاً بشر پرستى را محكوم مى سازد و روح آزادگى و استقلال شخصیت را در انسان پرورش مى دهد، همان روحى كه بدون آن شایسته نام انسان نخواهد بود.
در طول تاریخ افراد زیادى را مى شناسیم كه پیش از آنكه به قدرت برسند چهرهاى معصومانه داشتند و مردم را به حق و عدالت و حریت، آزادگى و ایمان دعوت مى كردند اما هنگامى كه پایه هاى قدرت آنها در اجتماع محكم شد، كم كم مسیر خود را تغییر داده و گرایش به فرد پرستى و دعوت به سوى خویش كردند.
در حقیقت یكى از طرق شناسایى "داعیان حق" و "داعیان باطل" همین است كه داعیان حق كه در رأس آنها پیامبران و امامان قرار داشتند در آن روز كه بزرگ ترین قدرت ها را در اختیار مى گرفتند همانند نخستین روزهاى دعوت خود، مردم را دعوت به سوى اهداف مقدس دینى و انسانى از جمله توحید و یگانه پرستى و آزادگى مى نمودند، ولى داعیان باطل به هنگام قدرت و پیروزى نخستین، مطلبى كه در مغز آنها جوانه مىزند دعوت به سوى خویش و تشویق مردم به یك نوع عبودیت بوده است.
تملق ها و چاپلوسی هاى افراد بى مایهاى كه معمولاً اطراف آنها را مىگرفتند، با غرور و كم ظرفیتى آن ها توأم شده و چنین پدیدهاى را به بار مى آورد.
در روایات آمده است كه به بردگان خود، «عبدى» نگویید، بلكه «فتى» بگویید و بردگان نیز به مولاى خود «ربى» نگویند، بلكه «سیدى» بگویند
حدیث جالبى كه از على علیه السلام نقل شده روشنگر چهره واقعى و روحانى آن حضرت و شاهدى براى این بحث است:
روزى كه امام علیه السلام به سرزمین "انبار" (یكى از شهرهاى مرزى عراق) رسید جمعى از دهقانان در برابر آن حضرت طبق سنتى كه به آن خو گرفته بودند از مركب هایشان پیاده شدند و به سرعت به سوى او شتافتند. (و شاید سجده كردند)
امام علیه السلام نه تنها به این كار رضایت نداد بلكه شدیداً برآشفت و بر آنها فریاد زده و فرمودند: "این چه كارى بود كه شما انجام دادید؟
عرض كردند: این آدابى است كه ما امیران خود را با آن بزرگ مى داریم. امام فرمود: به خدا سوگند! زمامداران شما از این كار بهرهاى نمى گیرند و شما خود را در دنیا به رنج و در آخرت به بدبختى گرفتار مى سازید!
چه زیانبار است رنجى كه به دنبال آن كیفر خدا باشد و چه سودمند است آرامش و آزادگى كه در پى آن ایمنى از آتش دوزخ قرار گیرد"! (نهج البلاغه، كلمات قصار شماره 37)
بحث لغوی:
«رَبَّانِیِّینَ» جمع «ربانى» به كسى گفته مىشود كه پیوند او با خدا محكم باشد و در فكر اصلاح و تربیت دیگران باشد.
پیام های آیه:
1ـ سوء استفاده از موقعیّت، محبوبیّت و مسئولیّت، ممنوع است. «ما كانَ لِبَشَرٍ»
2ـ كتاب و حكمت و نبوّت، انسان را از بشر بودن خارج نمى كند. «ما كانَ لِبَشَرٍ»
3ـ هدف انبیاء، تنها نجات بشر از شرك نیست، بلكه رشد او تا مرحلهى ربّانى شدن است. «كُونُوا رَبَّانِیِّینَ»
4ـ راه ربّانى شدن، علمِ دین و درس كتاب است، نه تصوّف و چلّه نشینى. «3» «رَبَّانِیِّینَ بِما كُنْتُمْ تُعَلِّمُونَ ...»
5ـ اگر تعلیم و تعلّم و درس، انسان را ربّانى نكند، در واقع آن علم، علم نبوده است. «4» «رَبَّانِیِّینَ بِما كُنْتُمْ تُعَلِّمُونَ ...»
6ـ علماى ربّانى، مفسّران واقعى قرآن هستند. «كُنْتُمْ تُعَلِّمُونَ الْكِتابَ وَ بِما كُنْتُمْ تَدْرُسُونَ»
7ـ تعلیم و تدریس كتب آسمانى، باید همیشگى باشد. «كُنْتُمْ تُعَلِّمُونَ»، «تَدْرُسُونَ»
8ـ معلّمى، شغل انبیاست. «تُعَلِّمُونَ الْكِتابَ»
پی نوشت ها:
(1). تفسیر نور الثقلین.
(2). مستدرك، ج 4، ص 323.
(3). تفسیر فی ظلال القرآن.
(4). تفسیر صافى.
منابع:
تفسیر نور، ج 2
تفسیر نمونه، ج 2
تفسیر نور الثقلین
مستدرك، ج 4
تفسیر فی ظلال القرآن
تفسیر صافى
تفسیر قرطبى
نهج البلاغه، كلمات قصار، شماره 37
- نظرات (0)
تفکری که، کفر محض است

پیامبران نه مردم را به عبادت خود مىخوانند و نه به پرستش ملائكه و پیامبران دیگر. آنچه در این باره به پیامبران نسبت دادهاند همه جعلى و دروغ محض است.
در دین خدا، انسان پرستى، فرشته پرستى، بت پرستى و خلاصه پرستش غیر خدا ممنوع است.
وَ لا یَأْمُرَکُمْ أَنْ تَتَّخِذُوا الْمَلائِکَةَ وَ النَّبِیِّینَ أَرْباباً أَ یَأْمُرُکُمْ بِالْکُفْرِ بَعْدَ إِذْ أَنْتُمْ مُسْلِمُونَ (آل عمران ـ80)
و [ نیز ] شما را فرمان نخواهد داد که فرشتگان و پیامبران را به خدایی بگیرید. آیا پس از آنکه سر به فرمان [ خدا ] نهاده اید [ باز ] شما را به کفر وامی دارد؟
شأن نزول:
درباره دو آیه 79 و 80 سوره آل عمران دو شأن نزول ذكر كردهاند:
نخست این كه كسى نزد پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله آمد و اظهار داشت ما به تو همانند دیگران "سلام" مى كنیم در حالى كه به نظر ما چنین احترامى كافى نیست تقاضا داریم به ما اجازه دهى امتیازى برایت قائل شویم و تو را سجده كنیم!
پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود: "سجده براى غیر خدا جایز نیست، پیامبر خود را تنها به عنوان یك بشر احترام كنید ولى حق او را بشناسید و از او پیروى نمائید"!
دوم اینكه یكى از یهودیان به نام"ابو رافع" به اتفاق سرپرست هیئت اعزامى"نجران" در مدینه روزى خدمت پیامبر صلی الله علیه و آله آمد و اظهار داشتند آیا مایل هستى تو را پرستش كنیم و مقام الوهیت براى تو قائل شویم؟! (شاید آنها مى پنداشتند كه مخالفت پیغمبر صلی الله و علیه وآله با الوهیت مسیح به خاطر این است كه خود او سهمى از این موضوع ندارد. بنابراین اگر او را به مقام الوهیت همچون مسیح بپذیرند، از مخالفت خود دست بر مى دارد و شاید این پیشنهاد توطئهاى براى بد نام كردن پیامبر صلی الله علیه و آله و منحرف ساختن افكار عمومى از او بود) اما پیغمبر صلی الله علیه و آله فرمود: "معاذ اللَّه" (پناه بر خدا) كه من اجازه دهم كسى جز پروردگار یگانه مورد پرستش قرار گیرد، خداوند هرگز مرا براى چنین امرى مبعوث نكرده است. (مجمع البیان، جلد 1- 2 صفحه 466)
حضرت علی بن موسى الرضا علیه السّلام از حضرت علی بن أبیطالب علیه السّلام از پیامبر اسلام صلّى اللّه علیه و آله روایت می كند كه فرمود: مرا از آن حق و مقامى كه دارم بالاتر نبرید! زیرا خداى علیم مرا عبد خود قرار داد، قبل از اینكه مرا پیامبر قرار دهد
نکات آیه:
این آیه تكمیلى است نسبت به آنچه در آیه قبل آمده بود، مى فرماید: همان طور كه پیامبران مردم را به پرستش خویش دعوت نمى كردند، به پرستش فرشتگان و سایر پیامبران هم دعوت نمى نمودند مى فرماید: "و سزاوار نیست اینكه به شما دستور دهد فرشتگان و پیامبران را پروردگار خود انتخاب كنید" (وَ لا یَأْمُرَكُمْ أَنْ تَتَّخِذُوا الْمَلائِكَةَ وَ النَّبِیِّینَ أَرْباباً).
این جمله از یك سو پاسخى است به مشركان عرب كه فرشتگان را دختران خدا مى پنداشتند و نوعى ربوبیت براى آنها قائل بودند و با این حال خود را پیرو آیین ابراهیم علیه السلام معرفى مى كردند.
از سوى دیگر پاسخى است به صائبان كه خود را پیرو یحیى علیه السلام مى دانستند ولى مقام فرشتگان را تا سر حد پرستش بالا مى بردند.
نیز پاسخى است به یهود و نصارا كه عزیر یا مسیح را فرزند خدا معرفى مى كردند و سهمى از ربوبیت را براى آنها قایل بودند.
آیه در پاسخ همه آنها مى گوید: هرگز ممكن نیست پیامبرى با آن علم و آگاهى الهى مردم را به ربوبیت غیر خدا دعوت كند.
و در پایان آیه براى تأكید بیشتر مى افزاید: "آیا شما را به كفر دعوت مى كند پس از آنكه مسلمان شدید" (أَ یَأْمُرُكُمْ بِالْكُفْرِ بَعْدَ إِذْ أَنْتُمْ مُسْلِمُونَ: آیا ممكن است پیامبر خدا به كفر دعوت كند و به شما اجازه دهد او را پرستش كنید.
ناگفته پیدا است كه اسلام در اینجا مانند بسیارى از موارد دیگر به معنى وسیع كلمه یعنى تسلیم در برابر فرمان خدا و ایمان و توحید به كار رفته است، یعنى چگونه ممكن است پیامبرى پیدا شود و نخست مردم را به ایمان و توحید دعوت كند سپس راه شرك را به آنها نشان دهد ؟
یا اینكه چگونه ممكن است پیامبرى نتایج زحمات پیامبران دیگر را كه به اسلام دعوت كردهاند بر باد دهد و آنها را متوجه كفر و شرك سازد؟!
آیه ضمناً اشاره سربستهاى به معصوم بودن پیامبران و عدم انحراف آن ها از مسیر فرمان خدا مى كند.
كفر، تنها انكار خدا نیست بلكه پذیرش هر گونه ربّ و مستقل دانستن هر مخلوقى، كفر است. «تَتَّخِذُوا الْمَلائِكَةَ وَ النَّبِیِّینَ أَرْباباً أَ یَأْمُرُكُمْ بِالْكُفْرِ»
نتیجه بحث:
خلاصه دو آیه 79 و 80 این است كه: پیامبران نه مردم را به عبادت خود مى خوانند و نه به پرستش ملائكه و پیامبران دیگر. آنچه در این باره به پیامبران نسبت دادهاند همه جعلى و دروغ محض است.
در دین خدا، انسان پرستى، فرشته پرستى، بت پرستى و خلاصه پرستش غیر خدا ممنوع است.
حضرت علی بن موسى الرضا علیه السّلام از حضرت علی بن أبیطالب علیه السّلام از پیامبر اسلام صلّى اللّه علیه و آله روایت می كند كه فرمود: مرا از آن حق و مقامى كه دارم بالاتر نبرید! زیرا خداى علیم مرا عبد خود قرار داد، قبل از اینكه مرا پیامبر قرار دهد.
بحث لغوی:
ارباب: جمع رب. تربیت كننده.
پیام های آیه:
1ـ هرگونه دعوت به شرك از سوى هر كس كه باشد، ممنوع است. «وَ لا یَأْمُرَكُمْ أَنْ تَتَّخِذُوا ...»
2ـ كفر، تنها انكار خدا نیست بلكه پذیرش هر گونه ربّ و مستقل دانستن هر مخلوقى، كفر است. «تَتَّخِذُوا الْمَلائِكَةَ وَ النَّبِیِّینَ أَرْباباً أَ یَأْمُرُكُمْ بِالْكُفْرِ»
منابع:
تفسیر نور، ج 2
تفسیر نمونه، ج 2
مجمع البیان، ج 1- 2
تفسیر احسن الحدیث، ج 2
تفسیر آسان، ج 2
- نظرات (0)
- ««123456789101112131415161718192021222324252627282930313233343536373839404142434445464748495051525354555657585960616263646566676869707172737475767778798081828384858687888990919293949596979899100101102103104105106107108109110111112113114115116117118119120121122123124125126127128129130131132133134135136137138139140141142143144145146147148149150151152153154155156157158159160161162163164165166167168169170171172173174175176177178179180181182183184185186187188189190191192193194195196197198199200201202203204205206207208209210211212213214215216217218219220221222223224225226227228229230231232233234235236237238239240241242243244245246247248249250251252253254255256257258259260261262263264265266267268269270271272273274275276277278279280281282283284285286287288289290291292293294295296297298299300301302303304305306307308309310311312313314315316317318319320321322323324325326327328329330331332333334335336337338339340341342343344345346347348349350351352353354355356357358359360361362363364365366367368369370371372373374375376377378379380381382383384385386387388389390391392393394395396397398399400401402403404405406407408409410411412413414415416417418419420421422423424425426427428429430431432433434435436437438439440441442443444445446447448449450451452453454455456457458459460461462463464465466467468469470471472473474475476477478479480481482483484485486487488489490491492493494495496497498499500501502503504505506507508509510511512513514515516517518519520521522523524525526527528529530531532533534535536537538539540541542543544545546547548549550551552553554555556557558559560561562563564565566567568569570571572573574575576577578579580581582583584585586587588589590591592593594595596597598599600601602603604605606607608609610611612613614615616617618619620621622623624625626627628629630631632633634635636637638639640641642643644645646647648649650651652653654655656657658659660661662663664665666667668669670671672673674675676677678679680681682683684685686687688689690691692693694695696697698699700701702703704705706707708709710711712713714715716717718719720721722723724725726727728729730731732733734735736737738739740741742743744745746747748749750751752753754755756757758759760761762763764765766767768769770771772773774775776777778779780781782783784785786787788789790791792793794795796797798799800801802803804805806807808809810811812813814815816817818819820821822823824825826827828829830831832833834835836837838839840841842843844845846847848849850851852853854855856857858859860861862863864865866867868869870871872873874875876877878879880881882883884885886887888889890891892893894895896897898899900901902903904905906907908909910911912913914915916917918919920921922923924925926927»»