لينكستان
موضوعات
























ایسنای سایت
ذکرایام هفته
اعضا

شمارنده
الهی فقط خودت

سایت خاتون
این فرصت طلایی را از دست ندهیم
خداروشکر که به همه ی ما توفیق داده شد تا امسال هم توانستیم یکی از بهترین ماه های خوب خدا را نیز درک کنیم؛ ماهی که در وصف آن حضرت رسول صلى الله علیه و آله فرموده اند: ماه رجب ماه بزرگ خدا است و ماهى در حرمت و فضیلت به آن نمى رسد.
کسى که یک روز از ماه رجب را روزه دارد مستوجب خوشنودى بزرگ خدا گردد و غضب الهى از او دور گردد و درى از درهاى جهنم بر روى او بسته گردد.
یکی از موضوعاتی که درماه رجب به آن بسیار سفارش شده و بیشترین عباراتی که برای این ماه در نظر گرفته شده و توصیه شده بحث استغفار و توبه است.
بله توبه! همان بحث باز بودن درهای رحمت و به سوی خدا رفتن و تقاضای بخشش از این کریم بی همتا نمودن.
در این ماه به طلب آمرزش کردن از خدای مهربان تاکید و توصیه شده است؛ چنانچه داریم که رسول خدا (صلی الله و علیه وآله) می فرماید: کسی که در ماه رجب ۱۰۰ مرتبه این ذکر را بگوید: «أَسْتَغْفِرُ اللَّهَ الَّذِی لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ وَحْدَهُ لَا شَرِیکَ لَهُ وَ أَتُوبُ إِلَیْهِ» و بعد از پایان آن انفاقی کند، خداوند امر او را به رحمت و آمرزش پایان برد ... و هنگامی که خداوند را در روز قیامت ملاقات کند، خداوند به او گوید: به سلطنت من اقرار کردی پس هر درخواستی داری بنما تا اجابت کنم که کسی جز من نمیتواند خواستههای تو را برآورد. (حر عاملی، وسائل الشیعه، ج ۱۰، ص ۴۸۴، ح ۱۳۹۰۷)
در جایی دیگر فرمودند: رجب برای امّت من ماه استغفار است پس در این ماه به محضر پروردگار از گناهان خویش پوزش طلبید که خداوند بخشنده ای مهربان است.
ملّا محسن فیض کاشانی (اعلی اللّه مقامه) فرموده بودند: در عالم مکاشفه دیدم که شیطان نه در ماه مبارک رمضان به غل و زنجیر است که از ماه رجب آن بندهای که توبه میکند، شیطان برای او در غل و زنجیر است. یک هالهای می آید، اجازه نمی دهد شیطان به سمت او بیاید چون بنده در ماه رجب توبه کرده است، در حصن حصین توبه قرار می گیرد و شیطان غل و زنجیر می شود.
خداوند متعال در هر وقتى از اوقات یك نفحاتى دارد كه نفحات خاصّهاى است. مواظب باشید، پیگیر باشید، مراقب باشید كه خود را در جَنب و در كنار این نفحات قرار بدهید و مبادا غفلت کنید كه آن نفحه بیاید و به شما نخورد و شما را بهرهمند و متنعّم نكند
چه خوب است در این فرصت های باقی مانده از این ماه عزیز، به ندایی که از جانب خدا به گوش ما می رسد پاسخ دهیم:
أَلَمْ یَعْلَمُواْ أَنَّ اللّهَ هُوَ یَقْبَلُ التَّوْبَةَ عَنْ عِبَادِهِ وَیَأْخُذُ الصَّدَقَاتِ وَأَنَّ اللّهَ هُوَ التَّوَّابُ الرَّحِیمُ؛ آیا ندانستهاند كه تنها خداست كه از بندگانش توبه را مى پذیرد و صدقات را مى گیرد و خداست كه خود توبه پذیر مهربان است. (104، توبه)
لا تَقْنَطُوا مِن رَّحْمَةِ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ یَغْفِرُ الذُّنُوبَ جَمِیعًا إِنَّهُ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحِیمُ
از رحمت خدا نومید مشوید. در حقیقت، خدا همه گناهان را مى آمرزد، كه او خود آمرزنده مهربان است. (53، زمر)
وَهُوَ الَّذِی یَقْبَلُ التَّوْبَةَ عَنْ عِبَادِهِ وَیَعْفُو عَنِ السَّیِّئَاتِ وَیَعْلَمُ مَا تَفْعَلُونَ
و اوست كسى كه توبه را از بندگان خود مى پذیرد و از گناهان در مى گذرد و آنچه مى كنید مى داند. (25، شوری)
شیطان نه در ماه مبارک رمضان به غل و زنجیر است که از ماه رجب آن بندهای که توبه میکند، شیطان برای او در غل و زنجیر است. یک هالهای می آید، اجازه نمی دهد شیطان به سمت او بیاید چون بنده در ماه رجب توبه کرده است، در حصن حصین توبه قرار می گیرد و شیطان غل و زنجیر می شود
چه خوب است تا این ماه به پایان نرسیده، وقت های باقی مانده را قدر بدانیم؛ با خود و خدای خود خلوتی داشته باشیم و از قصوراتی که داشته ایم توبه کنیم.
بگوییم: خدایا من خودم را برای ورود به ماه شعبان و رمضان می خواهم آماده كنم، دست و پای خودم را می خواهم جمع كنم، وضع خودم را می خواهم درست كنم و حساب خودم را می خواهم با تو تصفیه كنم!
از منیت هایمان بیرون بیاییم؛ عبد و بنده فقط برای او بشویم.
یادمان نرود که اگر قرار است فیوضاتى در ماه شعبان و رمضان نصیب انسان شود، از ماه رجب منبعث مى شود و به تعبیر بزرگان از این ماه است كه به ماه شعبان و ماه رمضان سرایت پیدا مى كند.
رجب را «شهرُ الله» مى گویند؛ یعنى اختصاص به خود خدا دارد و جهتش را هم آن طورى که بزرگان فرموده اند این است كه تجلیّات حضرت حقّ در ماه رجب بیش از سایر ایّام است و روایت « ألا إنَّ لِرَبّكُم فى أیَّام دَهرِكُم نَفَحاتٍ ألا فَتَعرَّضوا لَها وَ لاتَعَرَّضوا عَنها »كه از پیغمبر اكرم مروى است را مربوط به ماه رجب مى دانستند.
بدانید كه خداوند متعال در هر وقتى از اوقات یك نفحاتى دارد كه نفحات خاصّهاى است. مواظب باشید، پیگیر باشید، مراقب باشید كه خود را در جَنب و در كنار این نفحات قرار بدهید و مبادا غفلت کنید كه آن نفحه بیاید و به شما نخورد و شما را بهرهمند و متنعّم نكند.
انشالله که در باقی مانده از این ماه خود را از فیوضات این ماه محروم نسازیم.
انشالله
- نظرات (0)
به جای تحمیل، ترغیب کنیم!
پیامبر اكرم صلىاللهعلیهوآله در نظام آموزش و ترویج قرآن، روش ها و شیوه هایى را به كار مى برند كه در همه زوایاى خود، كاملاً عمومى و فراگیر هستند، به طورى كه در همه زمان ها و مكان ها و براى همه انسانها یكسان است و داراى مقبولیّت علمى، و مرحله بندى و مقاطع مشخص آموزشى با رهاوردهاى تعریف شده مى باشد. (1)
ترغیب به قرآن به جاى تحمیل آن
با توجّه به اصولى همچون «لَسْتَ عَلَیْهِم بِمُصَیْطِر» (2) و «... وَ مَا اَنْتَ عَلَیْهِمْ بِجَبَّار...» (3) و «... وَ مَا اَنَا مِنَ الْمُتَكَلِّفینَ» (4) و بررسى سراسر سیره رسول اكرم صلى الله علیه و آله در مى یابیم كه آن حضرت هرگز قرآن را بر كسى تحمیل و اجبار نمى كرد، بلكه همواره با ابلاغ مبین قرآن، زمینه آشنایى مردم با آن را فراهم مى آورد، تا كسانى كه خواهان یادگیرى قرآن هستند، بتوانند آن را فرا بگیرند؛ چرا كه اصولاً هر نظام آموزشى ـ تربیتى كه شالودهاش بر اجبار و تحمیل بنا شده باشد، دیر یا زود به شكست مى انجامد.
آسانسازى آموزش
قرائت ساده و آسان
پیامبر اكرم صلى الله علیه و آله و معلّمان قرآن، آیات را به گونهاى آسان، روان و بى پیرایه، اقراء و قرائت مى كردند كه قرآن آموزان درمى یافتند همان گونه كه به راحتى مى توانند به زبان مادرى خویش حرف بزنند، مى توانند قرآن را به آسانى استماع و تكرار كنند.
پیامبر اكرم صلىاللهعلیهوآله به گونهاى عمل كرد كه آموختن قرآن و قرائت آن، هویت هر فرد مسلمان را تعریف مىكرد.
تحسین هرگونه قرائت:
پیامبر اكرم صلى الله علیه و آله با آن شناخت جامع و كاملى كه از ماهیّت و اهداف نزول قرآن و گوناگونى مخاطبان آن به خصوص از دو جنبه زبان و روان داشت، در هنگام تعلیم قرآن، هر طور كه آیات قرآن بر زبان افراد جارى مى شد، آن را تحسین و تجویز مى فرمود؛ و اشتباهات قرآن آموزان را به صورت مستقیم و رو در رو، به ویژه در حضور دیگران، تصحیح نمىكرد؛ اصولاً هیچ گونه قرآن خواندنى را «غلط» محسوب نمىكرد، بلكه هر كس، هر طور كه مى خواند، چون به هر حال قرآن مى خواند، تحسین و تشویق مى شد.
به دیگر بیان، پیامبر اكرم صلى الله علیه و آله مسیر آموزش و فرایند یادگیرى یكایك قرآن آموزان را متناسب و مطابق با وضعیّت و توانایى هر یك از آنان آسان مى نمود، تا هیچ قرآن آموزى احساس نكند كه نسبت به میزان توانایى و مشكلاتش در روند یادگیرى، بى توجّهى مى شود و در نهایت نتیجه بگیرد كه بهتر است قرآن نخواند و آن را رها كند؛ چنان كه وقتى بلال حبشى به علّت عدم توانایى بر تلفظ حرف «شین»، مورد انتقاد برخى از ظاهرگرایان قرار گرفته بود، پیامبر اكرم صلىاللهعلیهوآله فرمود:
«انّ سین بلالٍ عنداللّه الشین» (5)؛ نزد خداوند، سین بلال همان شین است و هیچ فرقى نمىكند.
از این رو، به معلّمان (مُقریان) قرآن نیز همواره سفارش مىنمود كه در آموزش قرآن به مسئله مهم آسان سازى و آسانگیرى توجّهى جدّى داشته باشند و بر مبناى آن عمل نمایند:
«عَلِّموا و یسِّروا و لا تعسِّروا و بشِّروا و لا تنفِّروا» (6).
تحسین هرگونه قرائتى را مى توان از جمله كلیدى ترین عناصرى دانست كه در كنار اسوه بودن قرائت پیامبر اكرم صلىاللهعلیهوآله و اقراء و قرائت پیوسته ایشان در منظر صحابه (قرآنآموزان)، به صورت جدّى و موثّر مسئله تصحیح را در امر قرائت قرآن راهبرى مىكرد؛ یعنى اگر قرآن آموزى، آیات قرآن را كامل و درست فرا نگرفته بود و یا آن را اشتباه قرائت مىكرد، هنگامى كه اقراء و قرائت پیامبر اكرم صلىاللهعلیهوآله و سایر قرآنآموزان را كه همواره در حال افزایش بودند، در دیگر صحنهها مانند نماز، عرضه قرائت و مانند آن مىدید و مى شنید، به اشتباه خود پى مى برد و خودش آن را اصلاح مى كرد.
حضرت در جایی دیگر فرموده اند:
«انّ ملكا موكّلُ بالقرآن، فمن قرأه من أعجمىٍّ اَوْ عربىٍّ فلم یقوّمه قوّمه الملك ثمّ رفعه قواما» (7).
همانا ملكى بر قرآن موكّل است، كه اگر هر كسى از عرب یا غیر عرب آن را [به هر دلیلى [درست و مرتّب آنچنان كه هست، نخواند، آن ملك قرائت آن شخص را تصحیح و مرتّب كرده، سپس نزد خداوند بالا مىبرد» و تأكید مىكنند كه «اگر قارى در هنگام قرائت قرآن دچار خطا و اشتباه شد، یا قارى فردى اعجمى باشد [و به خاطر اختلاف لهجه و زبان نتواند اجزاى كلام را درست ادا كند] فرشته الهى آن را همان طور كه از جانب خداوند نازل شده است [تصحیح كرده و] مىنویسد» (8).
این تدبیر حكیمانه پیامبر اكرم صلىاللهعلیهوآله سبب شد كه قرآن، نه تنها هیچ گاه در قید و بند لهجه ها و زبان ها و اختلاف فرهنگ ها و نژادها، سلیقهها و ذوق ها، و حتى اجتهادهاى اشخاص نماند، بلكه هر یك از این عارضهها ـ كه بر سر راه قرائت قرآن قرار داشت ـ به خوبى درك و فهم شد و مورد احترام قرار گرفت و از آنها به بهترین وجه براى ترویج قرائت قرآن میان آحاد مردم در كمترین مدت، به بیشترین و دورترین نقاط، استفاده شد.
پینوشت ها:
1 ـ بنگرید به: محمّد على لسانى فشاركى و دیگران، طرح پژوهشى آموزش زبان قرآن، ص 600-601.
2 ـ غاشیه / 22.
3 ـ ق / 45.
4 ـ ص / 86.
5ـ مستدرك الوسائل، ج 4، ص 278.
6ـ كنز العمّال، ج 10، ص 249، ح 29330؛ صحیح مسلم، ج 2، ص 1359.
7ـ كنزالعمال، ج 1، ص 513، ح 2282 و 2283؛، ص 533، ح 2388.
8ـ همان، ج 1، ص 513، ح 2284.
- نظرات (0)
اسبابی که در قیامت کاربرد ندارند
دنیای فانی آکنده از ظلمها و تجاوزهاست. بسیاری از صاحبان قدرت و منصب برای رسیدن به خواستههای خود از روشها و عواملی بهره میگیرند که درست و اخلاقی نیست. لکن باید توجه داشت که در روز قیامت و به هنگامزنده شدن مردگان، آن چیزهایى كه در دنیا، زورمندان براى پیشبرد اهداف خود به آنها متوسل مىشدند، هیچ تأثیرى نخواهد داشت و شگردهایى كه در دنیا به كار برده مىشد در آنجا بىفایده است
این امری است که خداوند متعال به طور صریح در بسیاری آیات قرآن بدان اشاره نموده و آدمیان را توجه داده است که تنها ایمان و اعمال صالح است که میتواند یاری رسان در روز واپسین باشد. در این مجال به برخی از این عوامل بی اثر در رستاخیز که مدنظر خداوند در قرآن قرار دارد اشاره میگردد.
تفاوت اصول حاکم بر مجازات در دنیا و آخرت
در این دنیا چنین معمول است كه براى نجات مجرمان از مجازات از طرق مختلفى وارد مىشوند:
ـ گاه یك نفر جریمه دیگرى را پذیرا مىشود و آن را اداء مىكند.
ـ اگر این ممكن نشد متوسل به شفاعت مىگردد و اشخاصى را بر مىانگیزد كه از او شفاعت كنند.
ـ باز اگر این هم نشد سعى مىكنند كه با پرداختن غرامت خود را آزاد سازند.
ـ و اگر دسترسى به این كار را نیز نداشتند از دوستان و یاران كمك مىگیرند تا از او دفاع كنند و گرفتار چنگال مجازات نشود. اینها طرق مختلف فرار ازمجازات در دنیا است.
ولى قرآن بیان میدارد که اصول حاكم بر مجازاتها در قیامت به كلى از این امور جدا است، و هیچ یك از این امور در آنجا به كار نمى آید، تنها راه نجات پناه بردن به سایه ایمان و تقوا است و استمداد از لطف پروردگار.
بررسى عقاید بت پرستان یا منحرفین اهل كتاب نشان مىدهد كه این گونه افكار خرافى در میان آنها كم نبوده است. مثلا نویسنده تفسیر المنار نقل مىكند كه در بعضى از مناطق مصر بعضى از مردم خرافى وجه نقدى به غسل دهنده میت مى دادند و آن را اجرت نقل و انتقال به بهشت مىنامیدند.
و نیز در حالات یهود مىخوانیم كه آنها براى كفاره گناهانشان قربانى مىكردند، اگر دسترسى به قربانى بزرگ نداشتند یك جفت كبوتر قربانى مىكردند!
در حالات اقوام پیشین كه احتمالاً قبل از تاریخ زندگى مىكردند مىخوانیم كه آن ها زیور آلات و اسلحه مرده را با او دفن مىكردند تا در زندگى آیندهاش از آن بهره گیرد!
حال به برخی از مواردی که قرآن ناکارآمدی آنها را در قیامت متذکر شده است اشاره میگردد.
پرداخت رشوه
در قیامت هیچ كس نمىتواند از طرف كس دیگرى چیزى بپردازد كه او را مجازات نكنند و این همان رشوه است كه در دنیا معمول است: "لا تَجْزِی نَفْسٌ عَنْ نَفْسٍ شَیْئاً"؛ "هیچ كس چیزى [از عذاب خدا] را از كسى دفع نمىكند". (بقره/48)
پارتی بازی
در قیامت شفاعت به معناى پارتى بازى پذیرفته نیست و كسى نمىتواند درباره كس دیگرى واسطگى كند و او را از مجازات رها سازد: "وَ لا یُقْبَلُ مِنْها شَفاعَةٌ"؛ "و نه از او شفاعتى پذیرفته میشود".(بقره/48)
البته توجه كنیم كه این شفاعت با شفاعتى كه پیامبران و ائمه و صلحا، با شرایط مخصوص و براى اشخاص مخصوصى مىكنند، تفاوت بسیار دارد و طبق آیات دیگرى از قرآن، شفاعت شفیعانى كه از طرف خدا مأذون باشند درباره افرادى كه مورد رضایت خداست، پذیرفته خواهد شد.
پرداخت فدیه
در قیامت فدیه قبول نمىشود. یعنى كسى نمىتواند مجازات خود را با پولى یا چیز دیگرى بخرد و این با نوع اول فرق مىكند.
در اولى كس دیگرى از طرف شخص، پول مى داد تا حكم به مجازات داده نشود كه همان رشوه است ولى در اینجا خود شخص با پذیرش حكم، مى خواهد آن را بخرد و به جاى رفتن در آتش جهنم، معادل آن را بپردازد! "وَ لا یُۆْخَذُ مِنْها عَدْلٌ"؛ "و نه به جاى وى بدلى گرفته مىشود".(بقره/48)
استفاده از قدرت قدرتمندان
در قیامت هیچ قدرتى نیست كه به مجرم كمك كند و مثلاً با اعمال زور و فشار و یا با قهر و غلبه مجرم را از چنگال عدل الهى برباید: "وَ لا هُمْ یُنْصَرُونَ"؛ "و نه یارى خواهند شد".(بقره/48)
خویشان و فرزندان
در روز رستاخیز هر کس مسئول کارهای خویش بوده و به دنبال آن است که راه نجاتی برای خود بیابد. مۆمنان به دلیل نیکی اعمال به سوی بهشت رفته و کافران به دلیل اعمال ناشایست در جهنم سرازیر میگردند و هیچ کس نمیتواند مسئولیت کارهای دیگری را بر عهده گرفته و یاری رسانش باشد. خانواده و خویشان نزدیک در آن روز برای یکدیگر فایدهای نخواهند داشت: "لَنْ تَنْفَعَكُمْ أَرْحامُكُمْ وَ لا أَوْلادُكُمْ یَوْمَ الْقِیامَةِ"؛ "در روز قیامت خویشاوندان و فرزندانتان شما را سودى نخواهند داشت". (ممتحنه/ 3)
مال و فرزند
این دو سرمایه مهم زندگى دنیا، اموال و نیروهاى انسانى، در قیامت كم ترین نتیجهاى براى صاحبانش نخواهد داشت: "یَوْمَ لا یَنْفَعُ مالٌ وَ لا بَنُونَ"؛ (شعراء/ 88) "روزى كه مال و فرزندان فایده نمىدهند".
بدیهى است اگر سرمایه هاى مادى در طریق اطاعت فرمان پروردگار قرار گیرند، رنگ الهى و صبغه اللَّه به خود مىگیرند و "الباقیات الصالحات" محسوب مىشوند.
معذرت خواهى
آن روز، روز رسوایى و بدبختى كافران و ظالمان است، همان روزى كه عذرخواهى ظالمان سودى نمىبخشد، و لعنت خدا مخصوص آنها است، و خانه و جایگاه بد نیز به آنها تعلق دارد: "یَوْمَ لا یَنْفَعُ الظَّالِمِینَ مَعْذِرَتُهُمْ وَ لَهُمُ اللَّعْنَةُ وَ لَهُمْ سُوءُ الدَّارِ". (غافر/52)
نمونههای دیگری نیز چون دوستى[1]، داد و ستد[2]، قدرت بر نفع و ضرر[3]، نیرنگ و حیله[4]، بتها و معبودهاى باطل[5]، یار و یاور[6]، بازخرید[7] و برداشتن بار دیگرى[8] در قرآن آمده است.
این بود نمونههایى از عوامل و اسبابى كه در دنیا انسان ها به آن چنگ مىزنند تا از زیر بار مسئولیت و محكومیت شانه خالى كنند ولى در روز قیامت هیچ یك از اینها مۆثر نیست و هر انسانی در گرو اعمالى است كه در دنیا انجام داده است.
پی نوشت ها:
[1]. "یَوْمٌ لا بَیْعٌ فِیهِ وَ لا خُلَّةٌ"؛ "روزى كه در آن نه داد و ستدى باشد و نه دوستى". (بقره/ 254)
[2]. "یَوْمٌ لا بَیْعٌ فِیهِ وَ لا خِلالٌ"؛ "روزى كه در آن نه داد و ستدى باشد و نه دوستى". (ابراهیم/ 31)
[3]. "فَالْیَوْمَ لا یَمْلِكُ بَعْضُكُمْ لِبَعْضٍ نَفْعاً وَ لا ضَرًّا"؛ "پس در این روز بعضى از شما بر بعضى دیگر توانایى رساندن سود و زیانى ندارد". (سباء/ 42)
[4]. "یَوْمَ لا یُغْنِی عَنْهُمْ كَیْدُهُمْ شَیْئاً"؛ "روزى كه نیرنگ آنها، آنها را سودى ندهد". (طور/ 46)
[5]. "فَما أَغْنَتْ عَنْهُمْ آلِهَتُهُمُ الَّتِی یَدْعُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ مِنْ شَیْءٍ"؛ "پس به آنان سودى نداد معبودهایشان كه جز خدا آنها را مىپرستیدند". (هود/ 101)
[6]."ما لِلظَّالِمِینَ مِنْ حَمِیمٍ"؛ "براى ظالمان (در روز قیامت) یار و یاورى نیست". (غافر/ 18)
[7]. "فَالْیَوْمَ لا یُۆْخَذُ مِنْكُمْ فِدْیَةٌ"؛ "امروز از شما باز خریدى گرفته نخواهد شد". (حدید/ 15)
[8]. "وَ لا تَزِرُ وازِرَةٌ وِزْرَ أُخْرى"؛ "هیچ كس بار گناه دیگرى را بر نمى دارد". (فاطر/ 35)
منابع:
تفسیر كوثر، ج1، ص: 168
تفسیر نمونه، ج1، ص: 223 و ج15، ص: 268
- نظرات (0)
چرا می افتیم روی دنده بدشانسی؟

اصل واژه "شانس"، فرانسوی و به معنای فرصت است.
اما در میان مردم شانس عموماً از رویدادی تعبیر می شود که علت آن معلوم نبوده، لذا وقوع آن رویداد به شانس نسبت داده می شود. پس اگر مقصود از شانس تحقق پدیده ای بدون علت است، بی شک در فلسفه اسلامی و بر اساس دلایل قطعی مردود است.
در فوتبال میگویند: "ما خوب بازی کردیم، اما شانس با ما یار نبود" – در زندگی میگویند: "از شانس دانشگاه قبول شد و یا همسر و شغل خوبی نصیبش گردید" – و یا میگویند: "از بدشانسی، باختیم، رفوزه شدیم، همسرمان مناسب از آب در نیامد، در هر کاری شکست خوردیم، داشتیم میرفتیم سفر، از بدشانسی ماشین خراب شد و ...
چه در عالم ماده و چه در عالم معنا، هیچ عنصری یا چیزی یا پدیدهای به نام "شانس" وجود ندارد. فقط لفظ است، فقط "اسم" است، اسمی بی مسما، که گاه نقش معبود را به خود میگیرد، چرا که انسان فهمیده یا نفهمیده، "اسم" و "ایسم"ها را نیز معبود میگیرد.
«مَا تَعْبُدُونَ مِن دُونِهِ إِلاَّ أَسْمَاء سَمَّیْتُمُوهَا أَنتُمْ وَآبَآوُكُم مَّا أَنزَلَ اللّهُ بِهَا مِن سُلْطَانٍ إِنِ الْحُكْمُ إِلاَّ لِلّهِ أَمَرَ أَلاَّ تَعْبُدُواْ إِلاَّ إِیَّاهُ ذَلِكَ الدِّینُ الْقَیِّمُ وَلَـكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لاَ یَعْلَمُونَ» (یوسف، 40)
ترجمه: شما به جاى خداوند نمىپرستید جز نامهایى (بىمحتوا) را كه شما و پدرانتان نامگذارى كردهاید و خدا بر (صلاحیت پرستش) آنها هیچ حجت و برهانى را نازل نكرده است. فرمان نافذ و حكومت (بر جهان هستى) جز از آن خدا نیست دستور داده كه غیر او را نپرستید آن است دین پابرجا و استوار، و لكن بیشتر مردم نمىدانند.
همین قدر که معتقد به شانس و بدشانسی باشید، یعنی تعطیل تعقل، تفکر، تدبر و تلاش. خوب نتیجهاش هم همین میشود
الف – هر عملی عکس العمل و نتایجی دارد، چه در حال، چه در آینده، چه در طول زمان حیات، چه پس از مرگ فاعل در دنیا و چه پس از مرگ او و در آخرت. حتی آثار یک حرکت ساده دست از راست به چپ نیز متوقف نمیشود و هم چنان ادامه دارد. لذا فرمود: هر کسی در گرو عملکرد خویش است: «كُلُّ نَفْسٍ بِمَا كَسَبَتْ رَهِینَةٌ - هر كسى در گرو دستاورد خویش است/ المدثر، 38»
ب – اگر (چنان چه بیان نمودید)، در هر کاری که کردید شکست خوردید و هر چه به دست آوردید، از دست دادید، هیچ ربطی به "شانس و بدشانسی" ندارد، بلکه به نگاه، هدفمندی، مطالعه، برنامهریزی، تدبیر و مدیریت خودتان مربوط میشود و البته حکمت، تدبیر و فعل خدا این نیست که انسان هر کاری خواست بکند، ولی موفق شود. این که بر هم زدن نظم امور در عالم است.
همین قدر که معتقد به شانس و بدشانسی باشید، یعنی تعطیل تعقل، تفکر، تدبر و تلاش. خوب نتیجهاش هم همین میشود.
ج – هم میگویید به خدا توکل و به معصومین علیهمالسلام توسل کردهام، دعا کردهام و ...، اما فایدهای نداشت، و هم دم از شانس و بدنشانسی میزنید! این یعنی قبول دو یا چند ربوبیت. بدیهی است که وقتی انسان خواسته و ناخواسته، دانسته و نادانسته، از روی عمد یا سهو، قائل به چند ربّ (صاحب اختیار و تربیت کنندهی امور)، مانند: خدا، دیگران، شانس و ...، شد، دیگر از دایرهی توحید خارج میشود و البته که توکل و توسل و دعایش نیز بیشتر لفظی است؛ لذا نتیجه نیز نمیگیرد. و اگر دقت نکند، شیطان از همین راه وارد میشود و در دل او یأس و حتی شک ایجاد میکند و او را تا کفر نیز میکشاند.
اولین خیرخواهی حضرت یوسف علیهالسلام، در زندان، برای هم سلولیهایش این بود که به آنها بفهماند که قائل به چند ربّ نشوید: «یَا صَاحِبَیِ السِّجْنِ أَأَرْبَابٌ مُّتَفَرِّقُونَ خَیْرٌ أَمِ اللّهُ الْوَاحِدُ الْقَهَّارُ - اى دو رفیق زندانیم (ای دو هم سلولی من)، آیا خدایان پراكنده بهترند یا خداى یگانهی مقتدر؟ / یوسف، 39»
پس هر گاه و در هر امری با شکست مواجه شدید، نه تقصیر را گردن خدا بیاندازید و نه بگویید که بدشانسی بود. هر دو دروغ، افترا و خودفریبی است. بلکه در "خداشناسی و خود شناسی" خود، از هر لحاظی، تجدید نظر نمایید
متهم کردن خدا که به شک یا نفی او میانجامد:
*- اگر نفس بر انسان غلبه کند، انسان جاهل و متکبر میگردد، لذا درشکستها، به جای آن که به دنبال دلایل بگردد و آنها را مرتفع نماید، دیگران و از جمله خدا را متهم میکند. ابلیس نیز پس از شکست، به خدا گفت: "تو مرا اغوا کردی"! در قرآن کریم تصریح شده است که اهل جهنم یک دیگر را مقصر انحراف خویش میخوانند و در نهایت به خدا میگویند: "اگر تو نمیخواستی، ما کافر و معذب نمیشدیم". در دنیا و امور آن نیز چنین است، انسان معمولاً در ناکامیهای خود، دیگران و حتی زمین و آسمان و عرش و حتی خود خدا را نیز متهم میکند. در حالی که خداوند متعال به انسان عقل، هوش، بصیرت، شنوایی، بینایی و توانایی داده است و البته راه و چاه را نیز به او نشان داده است، تا در شکستها دیگران را متهم و مقصر نکند.
*- برخی رابطه انسان با خدا – یا به تعبیری عبد با معبود – را درست نفهمیدهاند و گاه برعکس تلقی میکنند. ناخودآگاه باورشان این است که آنها مولای خدا و خدا نیز کارگزار آنهاست (العیاذ بالله)! گاه اسمش را توکل، توسل و دعا میگذارند، اما در واقع "دستور" میدهند و بعد ناراحت میشوند که چرا "اطاعت" نشد؟ البته نام اطاعت را "استجابت" میگذارند و میگویند: پس چرا مستجاب نشد. اما اجابت دعا نیز شروط مادی و معنوی خود را دارد، نه این که جادو و جنبل باشد.
دین، دنیا و آخرت:
اصلاً چنین نیست که دین گفته باشد: در دنیا محروم بمانید تا در آخرت به شما بدهند! به طور قطع، آن دینی که به درد دنیا نخورد، به درد آخرت نیز نخواهد خورد. لذا فرمود: «الدنیا مَزرَعةُ الآخِرَةِ – دنیا مزرعهی آخرت است»، یعنی هر چه اینجا کشت کنی، آنجا درو خواهی کرد. دقت کنیم که اساساً دین برای اصلاح امور دنیا آمده است و آخرت نتیجه، اجر، پاداش و مکافات آن است.
از این رو آن چه به طور موکد مورد تعلیم و تذکر قرار گرفته است، این است که اولاً دنیا را هدف نگیرید، به آن تعلق پیدا نکنید، بنده دنیا نشوید – ثانیاً از نعمتهای دنیا، درست و سالم و در راه رشد و کمال و قرب الهی استفاده نمایید. و دستورالعملها، باید و نبایدها، احکام یا شریعت، برای همین است.
نتیجه
پس هر گاه و در هر امری با شکست مواجه شدید، نه تقصیر را گردن خدا بیاندازید و نه بگویید که بدشانسی بود. هر دو دروغ، افترا و خودفریبی است. بلکه در "خداشناسی و خود شناسی" خود، از هر لحاظی، تجدید نظر نمایید.
- نظرات (0)
قانون باید در مورد همه ى افراد، یکسان اجرا شود
اسلام، دین انصاف و احترام به دیگران است. از علماى دیگر ادیان دعوت مىكند تا كتاب خودشان را داور قرار دهند.
أَ لَمْ تَرَ إِلَى الَّذِینَ أُوتُوا نَصِیباً مِنَ الْكِتابِ یُدْعَوْنَ إِلى كِتابِ اللَّهِ لِیَحْكُمَ بَیْنَهُمْ ثُمَّ یَتَوَلَّى فَرِیقٌ مِنْهُمْ وَ هُمْ مُعْرِضُونَ (آل عمران ـ 23)
آیا ندیدى كسانى را كه از كتاب آسمانى (تورات و انجیل) بهرهاى داده شدند، چون به كتاب الهى دعوت مىشوند تا میانشان حكم كند، (و به اختلافات پایان دهد) گروهى از آنان (با علم و آگاهى) از روى اعراض روى بر مىگردانند؟
در تفاسیر آمده است كه زن و مردى از یهود، با داشتن همسر مرتكب زنا شدند.
آنان مىبایست طبق قانون تورات سنگسار مىشدند، ولى چون از اشراف بودند سعى بر این داشتند از اجراى دستور تورات بگریزند. آنها نزد پیامبر اسلام آمدند تا ایشان حكم كنند، آن حضرت نیز فرمان سنگسار داده و فرمودند: حكم اسلام نیز همانند حكم تورات است. آنها منكر حكم تورات شدند.
ابن صوریا كه از علماى یهود بود، از فدك به مدینه فراخوانده شد تا تورات را بخواند. ابن صوریا چون از ماجرا با خبر بود، هنگام خواندن آیات تورات، دستش را روى جملاتى مىگذاشت تا آیهى سنگسار دیده نشود.
عبد اللّه بن سلام كه در آن روز از علماى یهود بود و در آن جلسه حضور داشت، ماجرا را فهمید و موضوع را بر ملا كرد.
این آیه هشدارى به مسلمانان است كه مبادا شما هم مثل یهود به هنگام اجراى قانون قرآن، از دستور الهى رویگردان باشید و میان مردم تبعیض قائل شوید.
پیامهای آیه:
1ـ كتاب قانون و داورى و حكم، كتاب آسمانى است. «یُدْعَوْنَ إِلى كِتابِ اللَّهِ لِیَحْكُمَ»
2ـ اسلام، دین انصاف و احترام به دیگران است. از علماى دیگر ادیان دعوت مىكند تا كتاب خودشان را داور قرار دهند. «یُدْعَوْنَ إِلى كِتابِ اللَّهِ لِیَحْكُمَ»
3ـ همهى علماى اهل كتاب بد نبودند. «یَتَوَلَّى فَرِیقٌ مِنْهُمْ»
4ـ خطرناكتر از روىگردانى، قصد اعراض و لجاجت است. «یَتَوَلَّى»، «مُعْرِضُونَ»
5ـ قانون باید در مورد همهى افراد، بالسّویه اجرا شود. (باتوجّه به شأن نزول)
امتیازاتی دروغین
ذلِكَ بِأَنَّهُمْ قالُوا لَنْ تَمَسَّنَا النَّارُ إِلاَّ أَیَّاماً مَعْدُوداتٍ وَ غَرَّهُمْ فِی دِینِهِمْ ما كانُوا یَفْتَرُونَ (آل عمران ـ 24)
این (روى گردانى از حكم خدا) براى آن بود كه اهل كتاب گفتند: هرگز آتش دوزخ جز چند روزى به ما نمىرسد. و این افتراها (و خیال بافى ها) آنان را در دینشان فریفته ساخت.

در قرآن، بارها شعارهاى پوچ و خیال هاى باطل یهود نقل شده است. آنها مىگفتند: ما نژاد برتر و محبوب خداییم و در قیامت جز آن چهل روزى كه اجداد ما گوساله پرست بودند، عذابى به ما نخواهد رسید. و همین خیال ها سبب غرور و انحراف آنها شد. اسرائیلِ امروز نیز برترى نژادى خود را باور داشته و براى رسیدن به آن، از هیچ ظلمى خوددارى نمىكند.
آنها معتقد بودند ارتباط ویژهاى با پروردگار دارند تا آنجا كه خود را فرزندان خدا مىنامیدند و مىگفتند: نَحْنُ أَبْناءُ اللَّهِ وَ أَحِبَّاوُهُ: "ما فرزندان خدا و دوستان خاص او هستیم." (سوره مائده، آیه 18) و به همین دلیل براى خود مصونیتى در مقابل مجازات الهى قائل بودند، لذا قرآن در این آیه مىگوید این اعمال و رفتار به خاطر آن است كه گفتند: "جز چند روزى آتش دوزخ به ما نمىرسد" و اگر مجازاتى داشته باشیم بسیار محدود است (ذلِكَ بِأَنَّهُمْ قالُوا لَنْ تَمَسَّنَا النَّارُ إِلَّا أَیَّاماً مَعْدُوداتٍ).
"معدود" یعنى قابل شمارش، و معمولاً به اشیاء كم گفته مىشود، زیرا اشیاء زیاد قابل شمارش نیستند یا شمارش آنها مشكل است.
منظور از "أَیَّاماً مَعْدُوداتٍ" یا همان چهل روزى است كه آنها در غیاب موسى علیه السلام گوساله پرستى كردند و این گناه عظیمى بود كه حتى خودشان نمىتوانستند آن را انكار كنند.
و یا منظور روزهاى معدودى از عمرشان بود كه به گناهان فوق العاده صریح دست زده بودند تا آنجا كه خودشان هم قادر به انكار، توجیه و پرده پوشى بر آن نبودند.
سپس مىافزاید: آنها این امتیازات دروغین را به خدا نسبت مىدادند "و این افترا و دروغى را كه به خدا بسته بودند آنها را در دینشان مغرور ساخته بود" (وَ غَرَّهُمْ فِی دِینِهِمْ ما كانُوا یَفْتَرُونَ).
پیامهای آیه:
1ـ سرچشمه اعراض، عقائد خرافى و بى اساس است. «هُمْ مُعْرِضُونَ ذلِكَ بِأَنَّهُمْ ...»
2ـ خود برتربینى، چه بر اساس دین و چه بر اساس نژاد، ممنوع و محكوم است. «لَنْ تَمَسَّنَا النَّارُ»
3ـ احساس امنیّت و مصونیّت در برابر كیفر، مایهى گمراهى است. «لَنْ تَمَسَّنَا النَّارُ»
4ـ یهود، قیامت و دوزخ را قبول و به گناهكارى خود اقرار داشتند. «لَنْ تَمَسَّنَا النَّارُ إِلَّا أَیَّاماً مَعْدُودَةً»
5ـ همهى مردم در دادگاه الهى یكسان هستند. «لَنْ تَمَسَّنَا النَّارُ»، «غَرَّهُمْ فِی دِینِهِمْ»
خط بطلان بر تمام این ادعاهاى واهى
فَكَیْفَ إِذا جَمَعْناهُمْ لِیَوْمٍ لا رَیْبَ فِیهِ وَ وُفِّیَتْ كُلُّ نَفْسٍ ما كَسَبَتْ وَ هُمْ لا یُظْلَمُونَ (آل عمران ـ 25)
پس (كسانى كه گمان مىكنند از قهر خداوند دورند،) چگونه خواهد بود حالشان، آن گاه كه آنان را در روزى كه شكّى در آن نیست، گرد آوریم و به هر كس در برابر آنچه تحصیل كرده، پاداش یا كیفر داده شود و به آنان ستم نخواهد شد.
قرآن مجید در سومین و آخرین آیه مورد بحث، خط بطلان بر تمام این ادعاهاى واهى و خیالات باطل مىكشد و مىگوید: "پس چگونه خواهد بود هنگامى كه آنها را در روزى كه در آن شكى نیست جمع كنیم، و به هر كس آنچه را به دست آورده داده شود و به آنها ستم نخواهد شد" (فَكَیْفَ إِذا جَمَعْنا هُمْ لِیَوْمٍ لا رَیْبَ فِیهِ وَ وُفِّیَتْ كُلُّ نَفْسٍ ما كَسَبَتْ وَ هُمْ لا یُظْلَمُونَ).
آرى در آن روز همه در دادگاه عدل الهى حاضر خواهند شد، و هر كس نتیجه كشته خود را درو مىكند، و اعمال هر كس به او تسلیم مىشود و مجازات آنها هرچه باشد هرگز ظالمانه نیست زیرا محصول اعمال خود آنها است، و آن روز است كه مىفهمند هیچ امتیازى بر دیگران ندارند و عدل الهى همه را شامل مىشود.
ضمناً از جمله "ما كَسَبَتْ" به روشنى این معنى به دست مىآید كه پاداش و كیفر قیامت و نجات و بدبختى در جهان دیگر، تنها بستگى به اعمال خود انسان دارد نه به پندارهاى واهى و خیالات باطل.
پیامهای آیه:
1ـ یاد قیامت باشید و خرافات را كنار بگذارید. «لَنْ تَمَسَّنَا النَّارُ»، «فَكَیْفَ إِذا جَمَعْناهُمْ»
2ـ كیفر و پاداش بر اساس عمل است، نه آرزو و گمان. «لَنْ تَمَسَّنَا النَّارُ»، «وُفِّیَتْ كُلُّ نَفْسٍ ما كَسَبَتْ»
3ـ هیچ عملى محو و نابود نمىشود، بلكه به صاحبش برگردانده مىشود. «وُفِّیَتْ»، «ما كَسَبَتْ»
4ـ دادگاه الهى بر اساس عدالت تشكیل مىشود و هركس به جزاى خود مىرسد. «وُفِّیَتْ كُلُّ نَفْسٍ»، «هُمْ لا یُظْلَمُونَ»
منابع:
تفسیر نور، ج 2
تفسیر نمونه، ج 2
- نظرات (0)
- ««123456789101112131415161718192021222324252627282930313233343536373839404142434445464748495051525354555657585960616263646566676869707172737475767778798081828384858687888990919293949596979899100101102103104105106107108109110111112113114115116117118119120121122123124125126127128129130131132133134135136137138139140141142143144145146147148149150151152153154155156157158159160161162163164165166167168169170171172173174175176177178179180181182183184185186187188189190191192193194195196197198199200201202203204205206207208209210211212213214215216217218219220221222223224225226227228229230231232233234235236237238239240241242243244245246247248249250251252253254255256257258259260261262263264265266267268269270271272273274275276277278279280281282283284285286287288289290291292293294295296297298299300301302303304305306307308309310311312313314315316317318319320321322323324325326327328329330331332333334335336337338339340341342343344345346347348349350351352353354355356357358359360361362363364365366367368369370371372373374375376377378379380381382383384385386387388389390391392393394395396397398399400401402403404405406407408409410411412413414415416417418419420421422423424425426427428429430431432433434435436437438439440441442443444445446447448449450451452453454455456457458459460461462463464465466467468469470471472473474475476477478479480481482483484485486487488489490491492493494495496497498499500501502503504505506507508509510511512513514515516517518519520521522523524525526527528529530531532533534535536537538539540541542543544545546547548549550551552553554555556557558559560561562563564565566567568569570571572573574575576577578579580581582583584585586587588589590591592593594595596597598599600601602603604605606607608609610611612613614615616617618619620621622623624625626627628629630631632633634635636637638639640641642643644645646647648649650651652653654655656657658659660661662663664665666667668669670671672673674675676677678679680681682683684685686687688689690691692693694695696697698699700701702703704705706707708709710711712713714715716717718719720721722723724725726727728729730731732733734735736737738739740741742743744745746747748749750751752753754755756757758759760761762763764765766767768769770771772773774775776777778779780781782783784785786787788789790791792793794795796797798799800801802803804805806807808809810811812813814815816817818819820821822823824825826827828829830831832833834835836837838839840841842843844845846847848849850851852853854855856857858859860861862863864865866867868869870871872873874875876877878879880881882883884885886887888889890891892893894895896897898899900901902903904905906907908909910911912913914915916917918919920921922923924925»»