لينكستان
موضوعات
























ایسنای سایت
ذکرایام هفته
اعضا

شمارنده
الهی فقط خودت

سایت خاتون
قوم یهود را بهتر بشناسیم
داستان یهود یا همان قوم بنی اسرائیل در آیات متعددی از قرآن کریم آمده است که می توان دلیل آن را از چند زاویه مورد بررسی قرار داد:
1- شباهت زیاد این قوم با اعراب هم عصر پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله):
خداوند کراراً داستان قوم حضرت موسی و یهود را بیان نموده تا آینه ای باشد که اعراب اعمال خود را در آن مشاهده کنند.
2- دشمن شناسی:
حق تعالی با پرداختن به این موضوع عقاید، تفکرات، رفتارها و اعمال و حتی سیمای ظاهری بزرگترین دشمن مسلمین را ترسیم می نماید تا بدین ترتیب ما بتوانیم با در نظر گرفتن خصوصیات یک دشمن، دشمن شناسی خود را تقویت کنیم.
3- تذکر و پند دادن به مسلمین:
خدا می فرماید : فَإِنَّ الذِّكْرَى تَنفَعُ الْمُۆْمِنِینَ : (پند و تذکر به نفع مومنین است) هم چنین حضرت علی (علیه السلام) در جایی خطاب به مسلمین می فرمایند :از یهود عبرت بگیرید.
ویژگی های قوم یهود در قرآن کریم
قرآن کریم یهودیان را قومی منافق، قاتل انبیاء الهی، بهانه جو، عهد شکن، سنگ دل، طغیان گر و سرکش معرفی و درباره آنها می فرمایند: آنان قومی بودند که امر به معروف و نهی از منکر نمی کردند، خود را برترین قوم زمین و حتی فراتر از آن فرزندان خدا می دانستند، خدا را ناتوان دانسته و مطابق درک و میل خود توصیف می نمودند.
دشمنی با اسلام با وجود علم به حقانیت آن
قبل از بعثت، کفار عرب متعرض یهود می شدند و ایشان را آزار میکردند و یهود در مقابل، آرزوی رسیدن بعثت خاتم الانبیاء (صلی الله علیه و آله) میکردهاند، و میگفتهاند: اگر پیغمبر ما که تورات از آمدنش خبر داده مبعوث شود، و نیز به گفته تورات به مدینه مهاجرت کند، ما را از این ذلت و از شر شما اعراب نجات می دهد :
وَلَمَّا جَاءهُمْ كِتَابٌ مِّنْ عِندِ اللّهِ مُصَدِّقٌ لِّمَا مَعَهُمْ وَكَانُواْ مِن قَبْلُ یَسْتَفْتِحُونَ عَلَى الَّذِینَ كَفَرُواْ فَلَمَّا جَاءهُم مَّا عَرَفُواْ كَفَرُواْ بِهِ فَلَعْنَةُ اللَّه عَلَى الْكَافِرِینَ : « و هنگامى كه از جانب خداوند كتابى كه مۆید آنچه نزد آنان است برایشان آمد و از دیرباز [در انتظارش] بر كسانى كه كافر شده بودند پیروزى مىجستند ولى همین كه آنچه [كه اوصافش] را مىشناختند برایشان آمد انكارش كردند پس لعنتخدا بر كافران باد .» (بقره :89)
قرآن کریم یهودیان را قومی منافق، قاتل انبیاء الهی، بهانه جو، عهد شکن، سنگ دل، طغیان گر و سرکش معرفی و درباره آنها می فرمایند: آنان قومی بودند که امر به معروف و نهی از منکر نمی کردند، خود را برترین قوم زمین و حتی فراتر از آن فرزندان خدا می دانستند، خدا را ناتوان دانسته و مطابق درک و میل خود توصیف می نمودند
از کلمه (کانوا) استفاده می شود که این آرزو را قبل از هجرت رسول خدا (صلی الله علیه و آله) همواره میکردهاند، به حدی که در میان همه کفار عرب نیز معروف شده بود و معنای جمله: (فَلَمَّا جاءَهُمْ ما عَرَفُوا)، این است که چون بیامد آن کسی که وی را میشناختند، یعنی نشانی های تورات که در دست داشتند با او منطبق دیدند، به آن حضرت کفر ورزیدند.
مع ذلک حسد بر آنان چیره گشت و استکبار مانع شد از این که به وی ایمان بیاورند، لذا به وی کفر ورزیده، گفتههای سابق خود را انکار کردند، همان طور که به تورات خود کفر ورزیدند و کفرشان به اسلام، کفری بالای کفر شد. (1)
بِئْسَمَا اشْتَرَوْاْ بِهِ أَنفُسَهُمْ أَن یَكْفُرُواْ بِمَا أنَزَلَ اللّهُ بَغْیًا أَن یُنَزِّلُ اللّهُ مِن فَضْلِهِ عَلَى مَن یَشَاءُ مِنْ عِبَادِهِ فَبَآۆُواْ بِغَضَبٍ عَلَى غَضَبٍ وَلِلْكَافِرِینَ عَذَابٌ مُّهِینٌ : «چه بد بهایى خود را فروختند كه به آنچه خدا نازل كرده بود از سر رشك انكار آوردند كه چرا خداوند از فضل خویش بر هر كس از بندگانش كه بخواهد [آیاتى] فرو مىفرستد پس به خشمى بر خشم دیگر گرفتار آمدند و براى كافران عذابى خفتآور است .» (بقره: 90)
عدم عمل به امر به معروف و نهی از منکر از
سوی یهود

از رفتارهای دیگر یهودیان می توان به عدم عمل به امر به معروف و نهی از منکر اشاره نمود.
از امیر مۆمنان علیه السّلام نقل شده است - ای مردم از پند و اندرزی که خداوند دوستان خود را به خاطر سخن ملامت باری که بر دانشمندان یهود فرموده؛ عبرت گیرید، آن جا که در قرآن فرماید:
لَوْلاَ یَنْهَاهُمُ الرَّبَّانِیُّونَ وَالأَحْبَارُ عَن قَوْلِهِمُ الإِثْمَ وَأَكْلِهِمُ السُّحْتَ لَبِئْسَ مَا كَانُواْ یَصْنَعُونَ : «چرا الهیون و دانشمندان آنان را از گفتار گناه[آلود] و حرامخوارگىشان باز نمىدارند راستى چه بد است آنچه انجام مىدادند - مائده: 63»، و در آیهای دیگرفرماید:
لُعِنَ الَّذِینَ كَفَرُواْ مِن بَنِی إِسْرَائِیلَ عَلَى لِسَانِ دَاوُودَ وَعِیسَى ابْنِ مَرْیَمَ ذَلِكَ بِمَا عَصَوا وَّكَانُواْ یَعْتَدُونَ : «از میان فرزندان اسرائیل آنان كه كفر ورزیدند به زبان داوود و عیسى بن مریم مورد لعنت قرار گرفتند این [كیفر] به خاطر آن بود كه عصیان ورزیده و [از فرمان خدا] تجاوز مىكردند - مائده: 78»
تنها دلیل انتقاد و بدگوئی خداوند از ایشان این بود که آن افراد با این که اعمال منکر و ناپسند ستمکاران را مشاهده میکردند، ولی به جهت بهرهای که از آنان میبردند و هراسی که از آن بر حذر بودند، در منع و بازداشتن ایشان هیچ قدمی بر نمیداشتند. در حالی که خداوند میفرماید: ... فَلاَ تَخْشَوُاْ النَّاسَ وَاخْشَوْنِ ... : «... پس، از مردم نترسید و از من بترسید ...- مائده: 44» و نیز فرماید: «وَالْمُۆْمِنُونَ وَالْمُۆْمِنَاتُ بَعْضُهُمْ أَوْلِیَاء بَعْضٍ یَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَیَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنكَرِ... : «
و مردان و زنان با ایمان، دوستان یكدیگرند، كه به كارهاى پسندیده وا مىدارند، و از كارهاى ناپسند باز مىدارند ،... - توبه: 71» (2)
قدرت خداوند از نظر یهود
یکی دیگر از عقاید باطل یهودیان در ارتباط با قدرت خداوند بوده که قرآن هم آن را بیان می نماید و آن این است که آنان قدرت حق تعالی را محدود دانسته و او را دست بسته می دانند.
از امیر مۆمنان علیه السّلام نقل شده است- ای مردم از پند و اندرزی که خداوند دوستان خود را به خاطر سخن ملامت باری که بر دانشمندان یهود فرموده؛ عبرت گیرید
حضرت آیت الله خویی در کتاب البیان در علوم و مسائل کلی قرآن در این باره چنین می نویسد: علم پروردگار به موجودات و پدیدهها، آنها را از مرحله امکان و از اختیار و سلطه قدرت پروردگار خارج نمیکند، ولی عقیده یهود بر خلاف این حقیقت و واقعیت است، زیرا به عقیده یهود، قلم «قضا و تقدیر» از نخستین روز به ضبط و اندازهگیری اشیاء و هستیها جاری شده است و دیگر محال است که مشیت خدا بر خلاف آن تعلق گیرد و آن را تغییر دهد.
در اثر این عقیده است که یهود میگویند: خداوند از دادن و پس گرفتن و از کم و زیاد کردن در جهان خلقت دست بسته است، زیرا به همه اینها قلم «تقدیر» و علم ازلی جاری شده و به اصطلاح، مقدر گردیده است و تغییر آن محال و غیر ممکن است: «وَقَالَتِ الْیَهُودُ یَدُ اللّهِ مَغْلُولَةٌ ...»
واقعا جای شگفت و تعجب است که یهود چگونه خدا را عاجز و دست بسته میدانند و از او سلب قدرت و اختیار میکنند، ولی انسان را در اعمالش قادر و صاحب اختیار میدانند، در صورتی که ملاک در هر دو مورد یکی است که اگر تقدیر و علم ازلی خداوند باعث سلب قدرت و اختیار خداوند در خلق و ایجاد گردد، در افعال و اعمال انسان نیز مۆثر خواهد بود، قدرت و اختیار را از وی نیز سلب خواهد نمود زیرا همان طور که علم ازلی پروردگار به افعال خویش تعلق یافته است، به افعال و اعمال انسان نیز احاطه دارد ؛ پس اگر این علم ازلی با اراده و اختیار خدا در افعالش مغایر باشد، با اختیار و اراده انسان نیز مغایر خواهد بود. (3)
حال با شناخت اجمالی این قوم و انحرافات آنها به این نکته که خداوند در قرآن به آن اشاره نموده می رسیم که اکثر یهودیان به واسطه طغیانشان برای همیشه در مقابل حقیقت کور و کر هستند.
پی نوشت ها:
1. قرآن کریم ترجمه المیزان، طباطبایی، سید محمد حسین، ج1، ص 335
2. تحف العقول، حرانی حلبی، حسن بن علی بن حسین بن شعبه، ترجمه جعفری، ص 218
3. بیان در علوم و مسائل کلی قرآن، خوئی، سید ابوالقاسم، ترجمه نجمی و هاشم زاده.
منبع: اقتباسی از مقاله به نگارش محسن رمضانی گل افزانی در سایت انصار الخمینی (ره)
- نظرات (0)
مطمئن باشید، خدا رسوایشان می کند!

میل به انحراف دیگران، خود یك انحراف بزرگ اخلاقى است و كسانى كه در صدد انحراف دیگران هستند، ابتدا خود مرتكب حیله، نفاق، كینه، تهمت و توطئه مىشوند.
وَدَّتْ طائِفَةٌ مِنْ أَهْلِ الْکِتابِ لَوْ یُضِلُّونَکُمْ وَ ما یُضِلُّونَ إِلاَّ أَنْفُسَهُمْ وَ ما یَشْعُرُونَ (آل عمران ـ 69)
گروهی از اهل کتاب آرزو می کنند کاش شما را گمراه می کردند، در صورتی که جز خودشان [کسی] را گمراه نمی کنند و نمی فهمند.
شأن نزول:
بعضى از مفسران نقل كردهاند كه جمعى از یهود كوشش داشتند افراد سرشناس و مبارزى از مسلمانان پاكدل چون "معاذ" و "عمار" و بعضى دیگر را به سوى آئین خود دعوت كنند و با وسوسه هاى شیطانى از اسلام باز گردانند آیه فوق نازل شد و به همه مسلمانان در این زمینه اخطار كرد. (این شأن نزول با اختلاف مختصرى در تفسیر ابو الفتوح، روح المعانى و تفسیر كبیر و غیر آن آمده است)
وسوسههاى یهود
همانگونه كه در شأن نزول گفته شد، دشمنان اسلام مخصوصاً یهود براى دور ساختن تازه مسلمانان از اسلام، از هیچ گونه كوشش فروگذار نبودند، و حتى در یاران مخصوص پیامبر صلی الله علیه و اله چنین طمعى داشتند كه بتوانند آنها را از اسلام بازگردانند، و بى شك اگر مى توانستند در یك یا چند نفر از یاران نزدیك آن حضرت نفوذ كنند ضربه بزرگى بر اسلام وارد مى شد و زمینه براى تزلزل دیگران نیز فراهم مىگشت.
آیه فوق ضمن افشاى این نقشه دشمنان، به آنها یادآور مى شود كه دست از كوشش بیهوده خود بر دارند، مى فرماید: "جمعى از اهل كتاب دوست داشتند شما را گمراه كنند" (وَدَّتْ طائِفَةٌ مِنْ أَهْلِ الْكِتابِ لَوْ یُضِلُّونَكُمْ) غافل از اینكه تربیت مسلمانان در مكتب پیامبر صلی الله علیه و اله به اندازهاى حساب شده و آگاهانه بود كه احتمال بازگشت وجود نداشت، آنها اسلام را با تمام هستى خود دریافته بودند و به آن عشق مى ورزیدند، بنابراین دشمنان نمى توانستند آنها را گمراه سازند.
بلكه به گفته قرآن در ادامه این آیه "آنها تنها خودشان را گمراه مى كنند و نمى فهمند" (وَ ما یُضِلُّونَ إِلَّا أَنْفُسَهُمْ وَ ما یَشْعُرُونَ).
آیه هشدار است به مسلمین كه كفّار در كمین آنها هستند و می خواهند گمراهشان كنند، ولى آنها ندانسته خودشان را گمراه می كنند، زیرا آنكه به فكر گمراه كردن دیگران است از هدایت یافتن خود دست كشیده و راه ضلالت مى رود، پس در وحله اول او فقط خودش را گمراه مى كند، ولى اضلال او در دیگران موثر واقع شود یا نه مطلب دیگرى است، البته ممكن است موثر واقع شود. لذا آیه به مسلمانان هشدار مىدهد، این مطلب مخصوص به زمان نزول قرآن نیست بلكه كفار همیشه در این صدد هستند
زیرا آنها با القاء شبهات و نسبت دادن خلاف ها به اسلام و پیامبر صلی الله علیه و اله، روح بدبینى را در روح خود پرورش مىدادند زیرا كسى كه در صدد عیب جویى و خرده گیرى است، نقطه هاى قوت را نمى بیند و گاه بر اثر تعصب و لجاجت، نقاط نورانى و قوت در نظرش تاریك و منفى جلوه مى كند و به همین دلیل روز به روز بیشتر از حق فاصله مى گیرد.
جمله "وَ ما یَشْعُرُونَ" (آنها متوجه نیستند و نمى فهمند) گویا اشاره به همین نكته روانى است كه انسان ناخود آگاه تحت تاثیر سخنان خویش است و به هنگامى كه سعى دارد دیگران را با سفسطه و دروغ و تهمت گمراه كند، خودش از آثار آن بر كنار نخواهد بود و این خلاف گویىها كم كم در روح و جان او چنان اثر مى گذارد كه به صورت یك عقیده راسخ در مى آید، و آنها را باور مى كند و براى همیشه گمراه مى شود.
نظر صاحب تفسیر احسن الحدیث:
صاحب تفسیر احسن الحدیث ذیل این آیه می آورد: این آیه هشدار است به مسلمین كه كفّار در كمین آنها هستند و می خواهند گمراهشان كنند، ولى آنها ندانسته خودشان را گمراه می كنند، زیرا آنكه به فكر گمراه كردن دیگران است از هدایت یافتن خود دست كشیده و راه ضلالت مى رود، پس در وحله اول او فقط خودش را گمراه مى كند، ولى اضلال او در دیگران موثر واقع شود یا نه مطلب دیگرى است، البته ممكن است موثر واقع شود. لذا آیه به مسلمانان هشدار مىدهد، این مطلب مخصوص به زمان نزول قرآن نیست بلكه كفار همیشه در این صدد هستند، ناگفته نماند «لو» در آیه به معنى «اى كاش» است كه در عرب «تمنى» گویند.
بحث لغوی:
1ـ "لو" در جمله "لَوْ یُضِلُّونَكُمْ" به معنى "ان" مصدریه است، و از آنجا كه "لو" معنى تمنى را در این گونه موارد مى رساند، به جاى آن نشسته تا رساتر باشد.
2ـ "طائفة" از ماده "طواف" به معنى حركت دور چیزى است، و از آنجا كه در گذشته براى مسائل ایمنى و امنیتى، به صورت دسته جمعى، مسافرت مى كردند، واژه طائفه بر آنها اطلاق شد و سپس به هر گروه و جمعیتى طائفه گفتند.
3ـ ودّت: آرزو كرد.
4ـ كلمه "طائفه" به معناى جماعتى از انسان ها است و گویا به این مناسبت جماعتى از انسان ها را طائفه نامیدهاند، كه عرب ها قبل از آنكه به زندگى شهرنشینى برسند، شعبه شعبه و قبیله قبیله بودند و هر قبیلهاى در گوشهاى از بیابان زندگى مى كردند، و لذا به هر جمعیتى طائفه گفتند و هر جا این كلمه بیاید، از آن معناى جماعت فهمیده مى شود.
كارى كنید كه دشمن آرزوى انحراف شما را به گور ببرد. كلمه «لَوْ» در موارد ناشدنى بكار مىرود. «لَوْ یُضِلُّونَكُمْ»
نکته مهم:
سیماى تهاجم فرهنگى و توطئههاى دشمن براى بى دین كردن مسلمانان را در این آیه و سه آیه بعد مى بینیم.
این آیه خبر از كینه هاى مكتبى، آیه بعد خبر از لجاجت و كفر، آیه هفتاد و یكم خبر از شیوه حق پوشى و كتمان آگاهانه، و آیه هفتاد و دوّم خبر از تاكتیك فریبندهى دشمن مى دهد كه مجموعاً یك تهاجم فرهنگى برخاسته از باطن تاریك، به كارگیرى شیوه هاى كتمان، زیر سوال بردن و تضعیف و تزلزل عقاید تودهى مردم است.
پیام های آیه:
1ـ خداوند، نقشه هاى دشمنان دین را افشا و آنان را رسوا مىكند. «وَدَّتْ طائِفَةٌ ...»
2ـ شناخت دشمن و برنامههاى او، لازمهى در امان ماندن از آسیبهاى احتمالى است. «وَدَّتْ طائِفَةٌ ...»
3ـ خطر تهاجم فكرى و فرهنگى، جدّى است. «وَدَّتْ طائِفَةٌ ...»
4ـ به اظهاراتِ منافقانهى مخالفان اعتماد نكنید، آنها قلباً خواستار انحراف شما هستند. «وَدَّتْ طائِفَةٌ ...»
5ـ در قضاوتها، انصاف را فراموش نكنید. گروهى از اهل كتاب، چنین آرزویى دارند، نه همهى آنها. «وَدَّتْ طائِفَةٌ مِنْ أَهْلِ الْكِتابِ»
6ـ باید كارى كنید كه دشمن آرزوى انحراف شما را به گور ببرد. كلمه «لَوْ» در موارد ناشدنى بكار مىرود. «لَوْ یُضِلُّونَكُمْ»
7ـ كسانى كه در صدد انحراف دیگران هستند، ابتدا خود مرتكب حیله، نفاق، كینه، تهمت و توطئه مى شوند. «وَ ما یُضِلُّونَ إِلَّا أَنْفُسَهُمْ»
8ـ میل به انحراف دیگران، خود یك انحراف بزرگ اخلاقى است. «وَدَّتْ»، «وَ ما یُضِلُّونَ إِلَّا أَنْفُسَهُمْ»
منابع:
تفسیر نور ج 2
تفسیر نمونه ج 2
تفسیر احسن الحدیث ج 2
تفسیر هدایت ج 1
ترجمه تفسیر المیزان ج 3
- نظرات (0)
کرسی دشمن شناسی قرآن!

دشمنی، در مقابل دوستی و محبت قرار دارد و در
اصل به معنای بیزاری، نفرت، عداوت، کراهت و خصومت است. (فرهنگ فارس، ج2، ص
1538)
سوالی که ممکن است در اینجا مطرح شود این است که قرآن چه
معیارهایی را برای شناخت دشمن ارائه می دهد؟ آثار عدم شناخت دشمن چیست؟
رفتارهایی که دشمن انجام می دهد در چه سطوح و درجه ای است؟ در اینجا به
رفتارهایی که دشمن در سطوح و درجات مختلف انجام می دهد می پردازیم:
1. آزار رسانی و اذیت، تحقیر و توهین در
صورت سلطه بر دیگری: إِن یَثْقَفُوكُمْ یَكُونُوا لَكُمْ أَعْدَاء
وَیَبْسُطُوا إِلَیْكُمْ أَیْدِیَهُمْ وَأَلْسِنَتَهُم بِالسُّوءِ
وَوَدُّوا لَوْ تَكْفُرُونَ (ممتحنه، 2).
2. تعدی و تجاوز به
حقوق آنان: ...وَلاَ یَجْرِمَنَّكُمْ شَنَآنُ قَوْمٍ أَن
صَدُّوكُمْ عَنِ الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ أَن تَعْتَدُواْ... (مائده، 2)
3.
جدال و درگیری کلامی: ... مَا ضَرَبُوهُ لَكَ إِلَّا جَدَلًا
بَلْ هُمْ قَوْمٌ خَصِمُونَ (زخرف، 57-58)
4. فریبکاری و نیرنگ:
فَدَلاَّهُمَا بِغُرُورٍ فَلَمَّا ذَاقَا الشَّجَرَةَ بَدَتْ لَهُمَا
سَوْءَاتُهُمَا وَطَفِقَا یَخْصِفَانِ عَلَیْهِمَا مِن وَرَقِ الْجَنَّةِ
وَنَادَاهُمَا رَبُّهُمَا أَلَمْ أَنْهَكُمَا عَن تِلْكُمَا الشَّجَرَةِ
وَأَقُل لَّكُمَا إِنَّ الشَّیْطَآنَ لَكُمَا عَدُوٌّ مُّبِینٌ (اعراف،22)
5. جنگ ویرانگر: ...وَلاَ تَفَرَّقُواْ وَاذْكُرُواْ
نِعْمَةَ اللّهِ عَلَیْكُمْ إِذْ كُنتُمْ أَعْدَاء فَأَلَّفَ بَیْنَ
قُلُوبِكُمْ ... (آل عمران، 103)
خداوند همواره تاکید می کند که شناخت دشمن، عاملی مهم برای مصونیت یابی از توطئه های آنان است و عدم بهره گیری از ابزارهای درونی،چون تعقل و اندیشه یا آموزه های وحیانی، می تواند موجب سلطه و چیرگی دشمنان شده و آدمی را از مسیر حرکت، به سوی کمال و خوشبختی باز دارد: ...قَدْ بَیَّنَّا لَكُمُ الآیَاتِ إِن كُنتُمْ تَعْقِلُونَ (آل عمران، 118)
معیارهای دشمن شناسی از منظر قرآن
1.بدخواهی: خداوند در آیات 118 الی 120 سوره آل عمران از بدخواهی دشمنان، به عنوان یک ملاک و معیار یاد می کند و خواهان توجه به این مهم می شود، زیرا انسان هایی که دوست آدمی هستند و یا نسبت به وی خنثی و بی تفاوت می باشند، هرگز بدخواه وی نخواهند بود و از این که کسی در رنج باشد، خوشحال و شاد نمی شوند.
2. گفتار بغض
آلود: کسانی که نسبت به دیگری دشمنی دارند، خشم
و نفرت خویش را در کلام و سخن خود به خوبی آشکار می سازند: یَا
أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُواْ لاَ تَتَّخِذُواْ بِطَانَةً مِّن دُونِكُمْ
لاَ یَأْلُونَكُمْ خَبَالاً وَدُّواْ مَا عَنِتُّمْ قَدْ بَدَتِ
الْبَغْضَاء مِنْ أَفْوَاهِهِمْ ... (آل عمران، 118)
3. نفاق و
دورویی: در رفتار و گفتار، دشمنان برخلاف آنچه می گویند عمل می
کنند و هرگز میان کلام و عملشان، یگانگی و وفاق نیست. از این رو بخش بسیاری
از آیات قرآنی، به مسئله نفاق و منافقان پرداخته است، زیرا آن ها دشمنان
بسیار خطرناکی هستند که باید هوشیارانه با آنان برخورد کرد. (آل عمران،
118)
4. دعوت به بدعت: بدعت ها، به معنای دور شدن شخص
یا جامعه از اصول و مبانی است که آرامش و آسایش را به وی می بخشد، لذا
دشمن با هر چیزی که بتواند، هنجارها و اصول و مبانی ارزشی جامعه یا شخص را
می شکند و از میان می برد، و آنها را به عنوان امری مطلوب و ارزشی مورد
توجه قرار می دهد و می کوشد تا آن را در جامعه نهادینه سازی کند.
خداوند
در آیات 168 و 169 سوره بقره، تلاش برای واداشتن مردم به بدعت گذاری،
تغییر ارزش ها و تصرف در اصول و مبانی جامعه را کاری شیطانی دانسته و آن را
ملاک و معیاری برای تشخیص دشمن معرفی می کند: وَلاَ تَتَّبِعُواْ
خُطُوَاتِ الشَّیْطَانِ إِنَّهُ لَكُمْ عَدُوٌّ مُّبِینٌ، إِنَّمَا
یَأْمُرُكُمْ بِالسُّوءِ وَالْفَحْشَاء وَأَن تَقُولُواْ عَلَى اللّهِ مَا
لاَ تَعْلَمُونَ
5. دعوت به فحشا: در ادامه روند
تغییر ارزش ها، دشمن همواره در این اندیشه است تا از طریق نیروهای داخلی و
همراهی فریب خوردگان، گام هایی برای تسلط یا رنج افکنی مردم بردارد. از این
رو دعوت به فحشا و منکر، به عنوان یک راهبرد اساسی مورد توجه دشمن
است:...یَأْمُرُكُمْ بِالسُّوءِ وَالْفَحْشَاء (بقره، 168-169)
6.
دعوت به زشتی ها: از آنجایی که زشتی ها، کارهای ناروا،
ناهنجارهای عقلانی، عقلایی و شرعی می تواند آسایش و آرامش را از شخص یا
جامعه بزداید، به عنوان یک ابزار مهم و کارآمد، مورد توجه دشمن است.
7.فسادگری: دشمن می کوشد تا با فاسد در زمین، آسایش و
آرامش را از شخص و جامعه حذف کند. مصرف بی رویه
کالاها، ترغیب به اسراف و تبذیر، بهره گیری نادرست از منابع آب و خاک، از
میان بردن جنگل ها و دریاها و مانند آن از اموری است که دشمن همواره بدان
تشویق می کند. انسان های هوشیار کسانی هستند که با تفکر و تدّبر در
رفتارهای دشمن، وی را می شناسند و اجازه فعالیت را از او سلب می کنند.
8.
زمین سوخته: دشمن نسبت به رشد و شکوفایی ملت ها حساس است. به این
معنا که اگر توانست بر سرزمینی تسلط یابد که هیچ، وگرنه می کوشد تا زمینه
نابودی کشتزارها و منابع شکوفایی تمدنی را فراهم آورد. زمین سوخته، طرحی
است که سالها اشغالگران در سرزمین فلسطینیان به اجرا می گذارند.
9.
نسل کشی: هدف اساسی و اصلی دشمن، نابودی مردم از جمله مسلمانان و
مومنان است، بنابراین می توان از مجموعه رفتارهای آنان دریافت که نسل کشی و
از میان بردن مومنان، در دستور کار اصلی دشمنان است.
پیامدهای عدم شناخت صحیح دشمن:
عدم شناخت صحیح دشمن پیامدهای متعدد و بعضا جبران ناپذیری از جمله افشای اسرار، وارد آمدن ضربات سنگین، از دست دادن دوستان، ایجاد فضای کافی برای اقدام دشمن، شکست حتمی، استفاده از امکانات خودمان علیه خودمان و ... دارد.
نتیجه:
لازم است که انسان با بهره گیری از خرد و اندیشه ورزی، به شناسایی دشمنان بپردازد و همواره بیداری و هوشیاری خود را حفظ کند، زیرا دشمنان از جایی که انسان نمی داند و یا احتمال هجوم و یورش نمی دهد، او را مورد تجاوز و حمله قرار می دهند.
- نظرات (0)
این طبق انار را "امیرالمومنین " علی برای فاطمه فرستاده است
درحالیکه در تب می سوخت فرمود از شما چیزی نمیخواهم , گفت:"ای فاطمه به حق
من هر چه میل داری بگو .. اکنون که مرا سوگند دادی اگر اناری برایم فراهم
کنی خوب است."
علی برخاست و برای فراهم کردن انار از خانه بیرون رفت .. از شمعون یهودی به
چندبرابر قیمت یک دانه انار فراهم کرد و به سرعت به سوی خانه میرفت ,
درراه ناله ای شنید و ایستاد , غریب نواز بود نتوانست برگردد انار را به
مرد بیمار خورانید در حالی که در فکر غوطه ور بود برگشت ..
قبل از برگشت او ؛ فضه در را گشوده بود .. مردی از پشت در طبق انار را داد و
گفت :**این طبق انار را امیرالمومنین علی برای فاطمه فرستاده است**
ریاحین الشریعه ج1 ص 142 و 143/مجالس المتقین شهید ثالث مجلس 38
- نظرات (0)
ساختار هندسی سورههای قرآن
درآمدی بر تفسیر ساختاری
قرآن
یكی از ابعاد شگفتانگیز قرآن كریم تناسب آیات آن با یكدیگر است. هر خواننده متفكری با قرائت و دقت در آیات یك سوره - چه كوچك و چه بزرگ - به نظم و ارتباط شگفتانگیز آن پی میبرد. گویی آیات هر سوره همچون جواهرات گرانبهایی دست در گردن یكدیگر انداخته و گردنبند زیبایی را به وجود آوردهاند. گردنبندی كه نهتنها هر دانه آن از طلای ناب بوده و ظرافت و زیبایی منحصر بهفرد خود را دارد بلكه در مجموع نیز تركیبی به وجود آورده كه اگر جن و انس جمع شوند نمیتوانند همانند آن بسازند.
تناسب آیات قرآن در هر سوره و حتی ساختار هندسی آیات در یك سوره آنچنان بدیهی است كه اگر به درستی تصور شود بیدرنگ تصدیق میگردد. اما این مسئله نیز همچون سایر مباحث قرآنی با مخالفتها و موافقتهای بسیاری مواجه شده و جنجالهای فراوانی را برانگیخته است. آنچنان كه برخی مقتضای اعجاز قرآن را از همگسیختگی آیات آن دانسته1 و برخی وحدت و یكپارچگی منطقی و ادبی سورههای قرآن كریم را معجزه همه معجزههای دیگر2 شمردهاند.
اما آنچه در این گفتار مورد بحث است چیزی فراتر از تناسب و ارتباط آیات یعنی ساختار هندسی سورههای قرآن است. گرچه "تناسب و ارتباط آیات" مقدمه ضروری "ساختار هندسی سورهها" محسوب میگردد اما الزاماً به معنای آن نیست.
در مبحث ساختار هندسی سورهها به دنبال یافتن پاسخی برای این سوال مهم هستیم كه آیا مجموع آیات سامان یافته در یك سوره هدف خاص و معینی را دنبال میكند و یا هر سوره مشتمل بر آیاتی است كه هر چند در بین برخی از آنها تناسب وجود دارد اما در مجموع درسهای پراكندهای را تشكیل میدهند كه چه بسا هیچگونه تناسبی بین آنها نباشد؟ اگر هر سوره دارای موضوع واحدی است نحوه ارتباط آیات مختلفالمضامین با موضوع واحد چگونه است؟ مثلاً اگر سوره بقره یك موضوع محوری و اصلی داشته باشد مطالبی همچون تقسیم انسانها به سه گروه، جریان حضرت آدم، داستان بنیاسراییل و احكام شرعیه مطرح شده در سوره و سایر مباحثی كه هر یك در فضای خاصی تنفس میكنند چگونه زیر یك سقف گرد هم میآیند؟! آیا جمع كردن همه این امور پراكنده كشف یك واقعیت است یا تكلفی بیسود؟!
اگر نهال "ساختار هندسی سورهها" به بار بنشیند و سیمای پرفروغ آن از پس زنگار شبهات رخ نمایان سازد به زودی آثار و بركات آن در همه مباحث قرآنی اعم از علوم قرآنی و كتابهای تفسیری، آشكار گشته و عطر دلانگیز آن سراسر بوستان قرآن را فرا میگیرد و آنگاه همه قرآنپژوهان و شیفتگان معارف بلند قرآنی را سرمست كرده و به طرب میآورد.
از دیرباز هر محققی كه از دریچه تناسب آیات به سورههای قرآن نگریسته و ارتباط آنها را در مجموع سوره درك كرده است با شور و شعف زایدالوصفی از اهمیت والای این علم سخن گفته است. ابن عربی در كتاب سراجالمریدین میگوید:
«ارتباط آیات قرآن با یكدیگر به حدی است كه همچون یك كلمه، معانی آن منسجم و مبانی آن منتظم و علم بسیار ارزندهای است كه خداوند به روی ما راهی بدان گشود، چون برای آن اهلی نیافتیم ناگزیر، بر آن مهر زده و بین خود و خدا داده و به وی برگرداندیم».3

از متأخرین نیز استاد بزرگوار علامه طباطبایی بر این نكته اصرار دارد كه هر سوره صرفاً مجموعهای از آیات پراكنده و بدون جامعیت واحدی نیست بلكه یك وحدت فراگیر بر هر سوره حاكم است كه پیوستگی آیات را میرساند.4
علامه طباطبایی در مقدمه هر سوره فشردهای از مطالب گسترده آن را بیان داشته و اهداف و غرض اصلی سوره را برشمرده است و بسیاری از برداشتهای تفسیری خود را بر پایه غرض اصلی سوره بنا كرده است.
در آغاز قرن اخیر نیز شیخ محمد عبده صاحب تفسیر "المنار" همین نظریه را دنبال و مسئله "الوحدةالموضوعیة للسور" را مطرح كرده و اصرار دارد كه فهم هدف هر سوره كمك شایانی است به مفسر تا به طور دقیق به مقاصد سوره پی برد و به معانی آیهآیههای هر سوره نزدیك شود. شاگرد وی سید رشیدرضا در تفسیر المنار، این نظر استاد را به خوبی توضیح داده است5. دكتر عبدالله محمود شحاته كه كتاب "اهداف و مقاصد سورههای قرآن كریم" را به منظور تبیین هدف هر سوره تألیف كرده است با پافشاری بر اهمیت این روش در تفسیر قرآن بر ضرورت و ارزش آن تأكید میكند. خلاصه آن كه گرچه قدما به اهمیت و ارزش تناسب و ارتباط آیات پی برده بودند اما قرآنپژوهان متأخر ضمن تأكید بر روابط آیات آن را از منظر جدیدی نگریسته و اعلام نمودند كه هر سوره دارای محور و غرض واحدی است كه در انجام و به هم پیوستگی آیات نقش بسزایی دارد و اولین وظیفه هر مفسر پیش از ورود به تفسیر آیات به دست آوردن و كشف روح حاكم بر سورههاست تا در پرتو قرآن بتواند به مقاصد و جزئیات سوره دست یابد.
معنای "ساختار هندسی سورههای قرآن"
نظریه "ساختار هندسی سورههای قرآن" از مباحثی است كه در سالهای اخیر مورد توجه خاص قرآنپژوهان و علاقهمندان به معارف اسلامی قرار گرفته است. اما از آنجا كه حدود و ثغور آن به درستی تبیین نگشته، مخالفتهای بسیاری را علیه خود برانگیخته است. از سوی دیگر موافقان و طرفداران ساختار هندسی سورهها نیز هریك یكی از ابعاد تئوری را در نظر گرفته و به نفی و اثبات جوانب مختلف آن پرداختهاند؛ بنابراین تبیین معنای دقیق ساختار هندسی سورهها به عنوان یكی از مقدمات تصوری علم باید مورد توجه و عنایت خاص قرار گیرد.قرآنپژوهان و مفسران متأخر به این نكته پی بردهاند كه هر سوره دارای یك جامعیت واحد است كه در انسجام و به هم پیوستگی آیات نقش دارد. برخی از آنان از این حد جامع بهعنوان "جان و روح سوره" یاد كردهاند و معتقدند هر سورهای در قرآن كریم دارای جان و روحی است كه در كالبد آیات آن سوره جریان دارد و این روح بر مبانی، احكام، توجیهات و اسلوب آن سوره سلطه و اشراف دارد.6
دكتر عبدالله محمود شحاته ساختار هندسی سورههای قرآن را چنین تبیین و تفسیر میكند: «ساختار هندسی سورههای قرآن كریم به این معناست كه باید پیام سورهها را اساس فهم آیات آن سوره تلقی كرد؛ و لذا لازم است موضوع سوره به عنوان محور و مدار فهم آیاتی مدنظر باشد كه آن آیات در حول همان موضوع نازل شده است».7
بنابراین میتوان نتیجه گرفت كه از نظر دكتر شحاته ساختار هندسی سوره یعنی كشف وحدت جامع و حاكم بر هر سوره كه مفسر در پرتو آن میتواند به مقاصد و محتوای سوره دست یابد.
سید قطب برای ترسیم وحدت جامع و روح كلی هر سوره از تعبیر دقیقتری استفاده كرده است، او میگوید: «از جمله هماهنگیهای هنری در قرآن، تسلسل معنوی موجود بین اغراض و سیاق آیات و تناسب آنها در امر انتقال از غرض به غرض دیگر است.»8
خلاصه آن كه هر سوره دارای یك هدف اصلی است و محتوای سوره با محورها و مقاصد فرعی قابل تفكیك است و هر دسته از آیات به لحاظ تناسب درونی و ارتباط نزدیكی كه با یكدیگر دارند ذیل یك محور فرعی قرار میگیرند. این محورها در یك نكته اصلی و اساسی كه هدف و غرض اصلی سوره را تشكیل میدهد مشتركاند. بنابراین لازمه طبیعی اعتقاد به ساختار هندسی سورهها این است كه به ارتباط ارگانیك و منطقی آیات با یكدیگر معتقد باشیم بهگونهای كه بتوان در یك نمودار درختی همه آیات را از طریق محورها و عناوین فرعی به یك عنوان و موضوع اصلی متصل نمود.
قرآن پژوهان و مفسرانی كه به این روش در تفسیر قرآن و فهم مقاصد آن گرایش دارند در كتب خود سعی كردهاند بخشی از قرآن یا همه آن را از این طریق به نمودار بكشند. آنان برای هر سوره مقدمه، مقاصد و خاتمه در نظر گرفته و سعی نمودهاند محتوای هر سوره و آیات به ظاهر پراكنده را در این چهارچوب قرار بدهند.
از این جمله میتوان به تلاشهای سید قطب در تفسیر فی ظلالالقرآن و سعید حوّی در "اساسالمیزان"، دكتر سید محمدباقر حجتی و دكتر بیآزار شیرازی در تفسیر كاشف، محمد رشیدرضا در "المنار" و دكتر عبدالله محمود شحاته در كتاب "اهداف و مقاصد سورهها" اشاره كرد. محمد محمدالمدنی نیز در كتاب "المجتمعالاسلامی كما تنظمه سورةالنسا" نمودار محتوایی سوره نسا را ترسیم كرده است. استاد محمدهادی معرفت همین روش را درباره سوره حمد و بقره در كتاب گرانقدر "التمهید" به كار برده است. ما نیز بهعنوان نمونه نمودار محتوایی سوره ملك را تنظیم نمودهایم تا منظور از "ساختار هندسی سوره" مشخصتر شود.
موضوع و غرض اصلی سوره: ربوبیت تامه الهی شماره آیات

1 - مفهوم ربوبیت 1
2 - دلایل ربوبیت
1/2 - دلیل اول: مالكیت مطلق الهی 1
2/2 - دلیل دوم: تصرف و تسلط نامحدود الهی 1
3/2 - دلیل سوم: خالقیت كامل و بینقص خداوند 2-5
4/2 - دلیل چهارم: علم نامحدود الهی 13-14
فصل دوم: تأثیر اعتقاد به ربوبیت الهی در سرنوشت اخروی انسانها:1 - منكران ربوبیت الهی 6-11
1/1 - عذاب اخروی منكران
2/1 - علت عذاب
2 - معتقدان به ربوبیت الهی 12
1/2 - معرفی معتقدان
2/2 - پاداش معتقدان
فصل سوم: نشانههای روبیت الهی1 - آرامش زمین و آسایش انسان در آن 15-18
2 - پرواز پرندگان در آسمان 19
3 - ناتوانی معبودهای خیالی 20-22
1/3 - در یاری رساندن به انسان
2/3 - در رزق رساندن به انسان
3/3 - واقعیت درونی انسانهایی كه به معبودهای خیالی دل میبندند
4 - خلقت انسان و مجهز كردن او به حواس و عقل 23
5 - بازگشت انسان به سوی خدا و برپا شدن قیامت 24-29
1/5 - انسان در زمین دائمی نیست
2/5 - برپا شدن قیامت حتمی است
3/5 - خسران و پشیمانی منكران قیامت
4/5 - عذاب كافران حتمی است
5/5 - مومنین به رحمت خداوند امید دارند
6 - نعمت آب بر روی زمین 30
كلیه قرآنپژوهان و مفسرانی كه ساختار هندسی سورهها معتقدند بر این نكته پای میفشارند كه چنین وحدتی نهتنها در سورههای كوچك یا متوسط قرآن بلكه در سورههای بزرگ و حتی سوره بقره نیز حاكم است. سید قطب صریحاً اعلام میكند كه این شیوه همگانی تمامی سورههای قرآن است و سورههای بلندی همچون سوره بقره از این قاعده مستثنی نخواهد بود. 9
در انتها باید افزود كه منظور از ساختار هندسی سورهها این نیست كه هر موضوع فقط در یك سوره مطرح شده است و سورههای دیگر درباره آن هیچ سخنی به میان نمیآورند. چنانكه در كتب بشری نیز چنین میبینیم كه هر فصل مشتمل بر مباحثی است كه سایر فصول از آن خالی است. خلاصه آنكه نمیتوانیم سورههای قرآن را به مثابه فصول مختلف قرآن به حساب آوریم. به عبارت دیگر، ساختار هندسی سورهها تنها بر این نكته تأكید دارد كه آیات به ظاهر پراكنده هر سوره همگی یك هدف مشخص و واحد را دنبال میكنند و در پرتو این غرض واحد از نظمی معجزهآسا و ارتباط ارگانیك و منطقی برخودار میشوند. اما اگر سوره ملك درباره ربوبیت الهی سخن میگوید و این موضوع محور اصلی آن را تشكیل میدهد هرگز به این معنا نیست كه بحث ربوبیت الهی در هیچ سوره دیگری مطرح نشده و همه آیات آن در این سوره جمع شده است. كسی كه كمترین آشنایی با قرآن كریم و اسلوب آن داشته باشد میداند كه داستان حضرت موسی یا جریان حضرت آدم(ع) بارها در قرآن كریم تكرار شده است منتها در هر سوره به تناسب موضوع و محور اصلی سوره از یك بعد بدان پرداخته شده است.
1 -حجازی، محمدمحمد، الوحدةالموضوعیة فیالقرآن الكریم، ص 14، به نقل از فرید وجدی.
2 - درّاز، محمد عبدالله، المدخل الیالقرآن الكریم، ص 121.
3 - سیوطی، جلالالدین، الاتقان فی علوم القرآن، ج 2، ص 342.
4 - طباطبایی، محمدحسین، المیزان فی تفسیرالقرآن، ج 1، ص 14.
5 - معرفت، محمدهادی، علوم قرآنی، ص 407.
6 - مدنی، محمد، المجتمعالاسلامی كما تنظمه سورةالنسا، ص 5.
7 - محمود شحاته، عبدالله، اهداف و مقاصد سورههای قرآن كریم، ص 27.
8 - سید قطب، آفرینش هنری در قرآن، ترجمه محمدمهدی فولادوند، ص 95.
9 - سید قطب، فی ظلالالقرآن، ج 1، ص 53.
- نظرات (0)
- ««123456789101112131415161718192021222324252627282930313233343536373839404142434445464748495051525354555657585960616263646566676869707172737475767778798081828384858687888990919293949596979899100101102103104105106107108109110111112113114115116117118119120121122123124125126127128129130131132133134135136137138139140141142143144145146147148149150151152153154155156157158159160161162163164165166167168169170171172173174175176177178179180181182183184185186187188189190191192193194195196197198199200201202203204205206207208209210211212213214215216217218219220221222223224225226227228229230231232233234235236237238239240241242243244245246247248249250251252253254255256257258259260261262263264265266267268269270271272273274275276277278279280281282283284285286287288289290291292293294295296297298299300301302303304305306307308309310311312313314315316317318319320321322323324325326327328329330331332333334335336337338339340341342343344345346347348349350351352353354355356357358359360361362363364365366367368369370371372373374375376377378379380381382383384385386387388389390391392393394395396397398399400401402403404405406407408409410411412413414415416417418419420421422423424425426427428429430431432433434435436437438439440441442443444445446447448449450451452453454455456457458459460461462463464465466467468469470471472473474475476477478479480481482483484485486487488489490491492493494495496497498499500501502503504505506507508509510511512513514515516517518519520521522523524525526527528529530531532533534535536537538539540541542543544545546547548549550551552553554555556557558559560561562563564565566567568569570571572573574575576577578579580581582583584585586587588589590591592593594595596597598599600601602603604605606607608609610611612613614615616617618619620621622623624625626627628629630631632633634635636637638639640641642643644645646647648649650651652653654655656657658659660661662663664665666667668669670671672673674675676677678679680681682683684685686687688689690691692693694695696697698699700701702703704705706707708709710711712713714715716717718719720721722723724725726727728729730731732733734735736737738739740741742743744745746747748749750751752753754755756757758759760761762763764765766767768769770771772773774775776777778779780781782783784785786787788789790791792793794795796797798799800801802803804805806807808809810811812813814815816817818819820821822823824825826827828829830831832833834835836837838839840841842843844845846847848849850851852853854855856857858859860861862863864865866867868869870871872873874875876877878879880881882883884885886887888889890891892893894895896897898899900901902903904905906907908909910911912913914915916917918919920921922923924925»»